اقتصاد ایران چگونه بهبود می‌یابد؟

کاهش درآمدهای ارزی، افزایش نرخ ارز و تورم بی سابقه در سالی که گذشت موجب شد اقتصاد ایران وضعیت خوبی نداشته باشد به طوری که به گفته کارشناسان حال اقتصاد ایران خوب نیست و لازم است تحولات عمیقی برای بهبود آن صورت گیرد.

به گزارش خبرنگار ایمنا سالی ۱۳۹۹ از ابتدا شرایط سختی از منظر اقتصادی داشت زیرا با وجود پاندمی کرونا علاوه بر اقتصاد کشور اقتصاد جهانی نیز تحت تأثیر قرار گرفته بود، با ورود به سال ۱۳۹۹ پیش بینی همگان و اساتید اقتصاد بر سخت بودن شرایط اقتصادی بود. توصیه‌های مختلفی در خصوص مدیریت آن نیز ارائه می‌شد، البته باید پذیرفت که در اجرا هم شرایط و هم مدیریت آن بسیار سخت است و خواهد بود.

در همین راستا، سیاست‌هایی از طرف بانک مرکزی برای کنترل نرخ ارز در نظر گرفته شد تا بر اساس آن نرخ تورم نیز کنترل شده و اقتصاد ایران بتواند از این شرایط عبور کند.

محمدرضا منجذب، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی معتقد است در این سیاست‌ها اشتباهاتی رخ داده است که از جمله آن می‌توان به اعلان سیاست‌های اقتصادی بر خط که لزوماً تأثیر مثبت نخواهد داشت، اشاره کرد.

وی در توضیح این گفته خود به ارائه مثالی می‌پردازد:. به عنوان نمونه چندین بار توییت رئیس بانک مرکزی مبنی بر کنترل نرخ ارز موجب افزایش نرخ ارز شد، چرا که اعلام سیاست بدون پشتوانه تأثیر معکوس می‌گذارد. اعلام سیاست شورای قوای سه گانه از سوی رئیس مجلس در خصوص حمایت از بورس در ابتدای شهریور ماه، تأثیری وارونه و کاهشی بر بورس داشت که تاکنون نیز ادامه دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه خوارمی معتقد است: عدم بازگشت ارزهای صادراتی به دلیل عدم تعبیه راهکار مناسب و تمهیدات لازم توسط سیاست گذار، که داستان تخصیص ارز ۴۲۰۰ را به گونه‌ای دیگر تداعی کرد نیز از جمله سیاست‌های نادرستی است که اتخاذ شد، علاوه بر این تشدید تحریم‌های مالی و بانکی آمریکا، موجب شد تا ارز زیادی در کشورهای مختلف بلوکه شود (نزدیک چهل میلیارد دلار) و لذا عرضه ارز کاهش یافت. گروه ویژه اقدام مالی ( FATF)، در مجمع عمومی خود تصمیم گرفت تا ایران و کره شمالی را در فهرست سیاه نگاه دارد و این خود به موضوع مزبور دامن می‌زند.

به گفته منجذب کرونا موجب کاهش صادرات گردید و عرضه ارز را به داخل کاهش داد. اکنون کشورهای واردکننده از ایران به دنبال بازارهای جایگزین هستند تا توسط آمریکا تنبیه نشوند، همچنین کاهش نرخ سود بانکی که موجب خروج نقدینگی از سیستم بانکی شد و به بازارهای جذاب‌تر موازی رفت نیز مزید بر علت شد. به تدریج با هوشمند شدن گردش نقدینگی در این بازارها منجمله بازار ارز و افزایش تقاضای سفته بازانه ارز، نرخ ارز افزایش یافت. سقوط بورس از قله دو میلیونی به یک و سیصد نیز موجب ورود نقدینگی به بازارهای سکه، ارز، مسکن …شد.

وی تصریح می‌کند: جذابیت قاچاق کالا در خصوص کالاهایی که حمایت ارزی دارند مانند دارو و امثالهم، باز موجب فشار بر ارز می‌شود. ضمن اینکه تولیدات داخلی وابسته به ارز به دلیل قاچاق شدن تقاضای بیشتری از ارز را خواهند داشت، تدوین اعلام آئین نامه‌های متعدد در خصوص ارز و بورس که تأثیری مخرب بر بورس و خروج نقدینگی از آن به بازارهای دیگر منجمله ارز داشت و تقاضای ارز را افزایش داد،، شرایط نامناسب اقتصادی موجب تشدید خروج سرمایه و خروج نخبگان از ایران شده است. این خود به تنهایی تشدید تقاضای ارز را دامن زده است.

این کارشناس اقتصادی می‌گوید: متأسفانه اقتصاد ایران تبدیل به موش آزمایشگاه شده و سیاست گذاران با نخبگان اقتصادی قهر کرده‌اند. اینان به صورت آزمون و خطا هم در اعلام سیاست‌ها و هم اعمال آنها عمل می‌کنند و آثار مخربی را بر بازارهای موازی می‌گذارند. هر چند باید تأیید کرد که تشدید تحریم‌ها بر افزایش نرخ ارز تأثیر داشته، لیکن سو مدیریت و سو سیاست هم سهمی در این مقوله و تشدید انتظارات تورمی داشته است. البته نمی‌توان گفت وزن تحریم‌ها بیشتر بوده یا سو مدیریت‌ها؟

اما در همین رابطه امیر هرتمنی، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان به خبرنگار ایمنا، می‌گوید: در سال ۹۹ به دلیل پاندمی کرونا، کاهش فعالیت‌های اقتصادی، افزایش غیر منتظره نرخ ارز موجب حجم قابل ملاحظه‌ای از رکود شد. حجم رکود کشور بسیار بیشتر از آن چیزی است که اعلام می‌شود، اخیراً بانک مرکزی اعلام کرده کشور در بهمن ماه رشد اقتصادی داشته است و این در حالی است که چنین چیزی ممکن نیست.

وی اضافه می‌کند: بنابراین وضعیت رکودی کشور بدتر از چیزی است که اعلام می‌شود. شاخص فلاکت ایران به شدت افزایش یافته است و افزایش هزینه سبد خانوار باعث می‌شود تعداد زیادی از خانواده‌ها در قسمت فقر قرار گیرند که اکنون بیش از نیمی از جمعیت ایران در این محدوده قرار گرفته است.

این کارشناس اقتصادی می‌گوید: با توجه به این شاخص‌ها نمی‌توان انتظار رشد اقتصادی مثبت داشت در مجموع اقتصاد کشور با کمبود درآمدهای ارزی رو به رو شده که در واقع افزایش قیمت دلار، کمبود در آمد ارزی و درآمد ریالی دولت را جبران کرده است. به عبارتی دولت توانسته خود را تا حدودی اداره کند اما این موجب فقر بیشتر مردم شده و دولت از جیب مردم خرج کرده است، در مجموع وضعیت اقتصاد کشور خوب نبوده است.

هرتمنی اضافه می‌کند: اقتصاد جهانی نیز دچار رکود بوده است اما رکود کشور ما در مقایسه با دنیا بیشتر بوده است. کشور تا کنون با وجود چنین شرایطی اداره شده و نمی‌توان این موضع را انکار کرد زیرا حقوق‌ها پرداخت شده است. باید دید دولت در آینده با همین روند پیش می‌رود یا خیر، با این وضعیت نهایتاً یک تا دو سال می‌توان به صورت مسکن کشور را اداره کرد.

وی ادامه می‌دهد: باید درمان و علاج قطعی برای اقتصاد ایران پیدا کرد، این راه علاج نیز ربطی به تحریم و مذاکرات ندارد، ساختار اقتصاد ایران باید تصمیم بگیرد از این شرایط خارج شود. بی شک در این نقطه جراحی سیاسی اقتصادی مدیریتی نیاز داریم نه صرفاً جراحی اقتصادی، مدیران ما اگر می‌توانستند فکری برای این وضعیت کرده بودند بنابراین مشخص است نمی‌توانند این وضعیت را حل کنند بنابراین در بخش مدیریتی به جراحی نیاز داریم.

این کارشناس اقتصادی می‌گوید: این جراحی هزینه‌هایی به دنبال دارد اما اگر به خوبی انجام شود در سال‌های بعد نوید وضعیت بهتری را خواهیم داشت. مدیران جدید ممکن است با شرایط نا آشنا باشند اما بیشتر هزینه‌ها در بخش مقابله مدیران قبلی برای جا به جایی اتفاق خواهد افتاد، باید مدیران قبلی با کارایی کم را با مدیران جدید جایگزین کنیم بی شک تنش‌هایی در سیستم ایجاد خواهد شد و بیشترین هزینه مربوط به این تنش‌ها است و عدم تجربه مدیران جدید هزینه چندانی نخواهد داشت.

هرتمنی اضافه می‌کند: مدیران جدید مدیرانی هستند که باید کارایی بالایی داشته باشند نه صرفاً جوان باشند باید از خرد کلی و علم مربوطه نیز برخوردار باشند در این موضوع نیز کشور ما دچار چالش است، مدیران اجرایی خوبی تربیت نکرده‌ایم که صاحب خرد و علم باشند، کمبود چنین مدیرانی در اقتصاد کشور احساس می‌شود. اگر بخواهیم از خرد ورزانی استفاده کنیم که اکنون در زمینه‌های غیر مدیریتی فعال هستند، این افراد سیستم کنونی را با شرایطی که دارد برای ورود مناسب نمی‌دانند زیرا می‌دانند کاری که انجام می‌شود به نتیجه‌ای نمی‌رسد

وی تصریح می‌کند: این افراد می‌خواهند شرایط سیستم تغییر کند تا به آن وارد شوند، تعدادی از نخبگان نیز از کشور خارج شده‌اند و اکنون دیگر به آنها دسترسی نداریم. شرایط به طور کلی باید متحول شود چشم انداز تغییر شرایط در سیستم دیده شود به جای حرف عمل جایگزین شود. سیستم به سمت خرد ورزی به جای شعار گرایی پیش رود البته باید ابتدا سیستم به این نتیجه برسد که لازم است به سمت خرد ورزی حرکت کند اکنون چنین چشم اندازی وجود ندارد. اگر با دیدگاه واقع گرایانه به شرایط موجود نگاه کنیم می‌توانیم این بیمار را بهبود دهیم.

گزارش از فرشته بابایی، خبرنگار اقتصادی ایمنا

کد خبر 482318

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.