به گزارش خبرنگار ایمنا، وقتی به روزهای آخر سال میرسیم در تکاپو هستیم که تحولی ایجاد کنیم و به سالی که گذشته با دیدگاه منتقدانه بنگریم و امیدی تازه برای شروع سال جدید داشته باشیم، مدام به این فکر میکنیم که سال گذشته چگونه بود، با چه کسانی سخن گفتیم وبا چه کسانی قطع سخن کردیم، چه اندازه در زندگی خود درگیر مشکلات شدیم، فعالیت کاری ما درگیر چه مشکلاتی شد یا چه پیشرفتهایی داشتیم و به مشکلات اجتماعی و اقتصادی که سد راهمان بوده و راه حلی برای رفع آن میاندیشیم، در آستانه نوروز و روزهای بهاری بیشتر از قبل به شادی و شاد بودن میاندیشیم و حتی گاهی ناخودآگاه در تلاش برای شاد کردن خود و اطرافیانمان هستیم.
در این روزها به بهانه بهار به دنبال تحول میگردیم تا آن را در خود و ادامه زندگیمان شکوفا کنیم و امیدی به وسعت عطر بهاری تمام گلها را در خود حس میکنیم، عجولانه میدویم تا با شادی وصف ناشدنی، حول حالنا الی احسن الحال را در بطن افکار و اعمال خود بگنجانیم و نور امید را همچون خورشید در دل داریم تا با رسیدن نوروز تمام غمها و ناامیدیها را دور بریزیم و با شادی به استقبال زندگی برویم.
تحول و امید را همچون سرزندگی بهار بیافرینیم
همچنین مجید شریفیفر، جامعهشناس و مدرس دانشگاه در خصوص تحول و امید به آینده همزمان با رسیدن سال نو، میگوید: در آستانه فصل بهار و رسیدن سال نو هستیم و کلمه تحول و امید با بهار همراه است، همین طور که در دعای تحویل سال هم همه آن را بر زبان میآورند و از خداوند میخواهند، حالشان را به بهترین شکل متحول کند و ریشه تحویل هم از همان تحول میآید، میتوانیم در سال جدید زندگی خود را تغییر دهیم و در آن تحول ایجاد کنیم، تغییر معمولاً به تغییرات سطحی و اندک گفته میشود، اما تحول، عمیقتر از تغییر است و به تحول و تغییر اساسی میگویند.
وی ادامه میدهد: جهت تحول در زندگی افراد باید مثل سرزندگی بهار در جهت مثبت باشد، بنابراین هم اصل تحول و هم جهت تحول مهم است و باید بدانیم این اصل همیشگی است، آدمی در صورتی به تحول و تغییرات عمیق میرسد که با امید به آینده و با هدف پیش برود، در تدارک رسیدن به بهار تحول و امید به آینده به خوبی در افراد نمایان میشود و با شروع سال جدید شکوفههای شادی در دل افراد جوانه میزند.
کرونا و تحولات مثبت آن در آستانه بهار
این جامعهشناس با اشاره به بحران کرونا و رسیدن سال نو، میافزاید: امسال به دلیل وجود بیماری کرونا و چالشهایی که در تمام زمینههای فردی و اجتماعی به وجود آورده، سبک زندگی افراد را دچار تحول کرده، تحولی عمیق که در عرصههای مختلف از روابط اجتماعی نمایان است، تحولی در میزان و نحوه حضور افراد در فضای مجازی، در شکل خرید و مصرف در جامعه، در دید و بازدیدها، در تغییر روابط خانوادگی و هزاران مورد دیگر که هر کدام دچار تحول و تغییر شدهاند.
وی میگوید: رسیدن بهار با وجود کرونا و ادامه زندگی در این دوران، امیدی پررنگ میخواهد که شاید در چهره افراد دیده نشود، اما قطعاً در دل و وجود آنها ریشه دوانده که توانسته اندیشیدن به حضور کرونا را کمرنگ کند و با شور و اشتیاق به دنبال استقبال از بهار باشند، البته که رعایتهای خاص کرونایی را نیز باید در تمام شرایط داشته باشیم و این خود تحولی در روزمرگی آدمی است که علاوه بر کرونا او را از بیماریهای دیگر نیز در امان نگه میدارد.
شریفیفر برخی از این تحولات حاصل از کرونا را مثبت میداند و میگوید: رفتوآمد برای خرید کمتر شده و خرید مجازی بیشتر شده، رعایت بهداشت بیشتر شده است، البته حضور کرونا ویروس در جامعه تحولات منفی ازجمله کمتر شدن صلهرحم که در بهار قوتی دو چندان میگیرد را سبب شده و حضور بی هدف در فضای مجازی را نیز به دنبال داشته است، افراد باید با داشتن سه مؤلفه امید، شادی و تحول زندگی کنند تا بتوانند دوام بیاورند و از خمودگی دور بمانند، البته که بهار مثال خوبی برای وجود این مولفهها است و باید بهار از این دیدگاه در نظر افراد قرار گیرد تا شادی را در زندگی به همراه آورد.
باید با امید به نابودی کرونا در سال جدید زندگی کنیم
وی اضافه میکند: اتفاق جدیدی که باید در سال نو رخ دهد، این است که با توجه به کمرنگ شدن یا حذف کرونا در سال ۱۴۰۰ تحولات مثبتی که در زندگیشان ایجاد شده را حفظ و تغییرات منفی را محو کنند و از این نظر امسال سال مهمی است، همچنین باید سعی شود تا با وجود کمتر شدن صلهرحمها، ارتباط با دیگران را حفظ کنیم، چرا که این یک ضرر است و یک تغییر منفی را به سبکی از زندگی، کار و فرهنگ خود تبدیل کردهایم، افراد باید علاوه بر دست یافتن به تحولات مثبت تحولات منفی را نیز حذف کنند.
این جامعهشناس با تاکید بر اینکه نشاط و برونگرایی باهم رابطه دارند و هر کس که شاد است برون گرا نیز خواهد بود، اما کرونا باعث شده که خیلی از افرادی که برون گرا هستند نتوانند خودشان را نشان دهند، زیرا محل ابراز برون گرایی رفتوآمد، گفت و شنود و مراسمها است، بنابراین نشاط و شادمانی جامعه هم تحت تأثیر قرار گرفته و این موضوع کم رضایتی از زندگی را به دنبال دارد، باید با امید به اینکه در سال جدید کرونا از بین میرود و اوضاع معیشتی بهتر میشود، به استقبال بهار برویم.
شادی و امید برای تحول در زندگی در آستانه بهار قوت میگیرد
محمدحسین پورعبائیان اصفهانی، روانشناس در خصوص لزوم شادی، تحول و امید به زندگی در آستانه نوروز به خبرنگار ایمنا، میگوید: در جامعهای که مشکلات زیادی داریم، تنها در آستانه بهار و نوروز میتوان شادی را در چهره همه دید، شادی که فرهنگ اجتماعی آن را نشأت گرفته از رشد و پیشرفت کلی جامعه در سطوح مختلف میداند، این تعریف معمولاً در جوامعی وجود دارد که اقتصاد آن حرفی برای گفتن دارند اما نابرابری اجتماعی جایگاههای اجتماعی باعث افول معنای واقعی رشد، امید و شادی در جامعه میشود.
وی ادامه میدهد: برخی جوامع معنای شادی را در داراییهای افراد و موقعیتهای اجتماعی آنان میدانند و در این تعریف ثروت و قدرت شادی به همراه دارد، اما تلاش آرمانگرایانه و پشتکار بسیار زیاد مردم برای ثروتمند شدن قشر کوچکی از جامعه و همچنین بردگی میزان زیادی از مردم برای کارگزاران ثروتمند و قدرتمند عملاً معنای شادی را از تعداد زیادی از مردم جامعه سلب میکند، متأسفانه در جامعه امروز شادی را در داشتنهای بیشتر میدانیم.
این روانشناس با تاکید بر اینکه تعریف دیگر شادی متضاد تعاریف سرمایه محور معنا میشود، میگوید: گاهی در تعریف دیگر، شادی را جدا شدن از همه تعلقات دنیایی میدانند، این دیدگاه بخش اعظمی از روان انسان را که رشد اجتماعی شخصیتی و هیجانی او را شامل میشود، نادیده میانگارد، تجربیات نیز نشان میدهد در جوامعی که اهل تجرد بودند و از تمامی لذتها دوری میجستند، نشانههای عدم رشد شناختی، بروز تحول و امید داشتن کمتر دیده میشود.
وی با بیان اینکه دیدگاه بعدی درباره شادی توسط مکتبی از روانشناسی است که شادی را در پذیرش همان که مقدور است میداند، میافزاید: در این دیدگاه هر چند رنج انسان محترم شمرده شده است، اما اقدامی برای رفع آن صورت نمیگیرد، رنج زاییده طبیعت این جهان و کارکرد آن است و انسان برای رسیدن به شادی چارهای جز پذیرش رنج ندارد.
برای رسیدن به شادکامی باید جنگید
پورعبائیان اصفهانی با اشاره به اینکه در نظریههای انگیزهمدار اساس شادی در جنگ و نبرد دائمی انسان با طبیعت و با خودش است و انسان جنگجو به دنیا آمده و برای رسیدن به شادی لاجرم باید بجنگد، تصریح میکند: شادی امری نسبی است و هیچگاه انسان به شادی نخواهد رسید، مگر با جنگ بسیار؛ انسان جنگجو شادی را درک و انسان عزلت گزین بدون شک از شادی دور خواهد بود، البته برخی مصالحه درونی انسان با خودش را بنیان شادی میدانند و این دیدگاه با راهکارهای بسیار سعی در آشتی انسان با خودش دارد، اما عملاً دیدگاه مؤثری نیست، زیرا بر اساس شعارهای بسیار زیبایی که تقریباً تعداد کمی از افراد جامعه را شامل میشود، بنا شده است و تعداد افراد خودشکوفایی که توانستند به حقیقت درونی و شادی پی ببرند و با آن وفق یابند، بسیار کم است.
وی در خصوص تعریف کاربردی از شادی در جوامع و انسان که در آستانه نوروز بیشتر از سایر مواقع در آدمی نمود میکند، میگوید: برای اینکه تعریفی کارکردی از شادی داشته باشیم که واقعیت شادی را در برگیرد و انسان را در سپر زمانه و اتفاقات مختلف ایمن کند، نیازمندیم از تمام تعاریف گفته شده بهره ببریم، تمام تعاریف شادی معنای رشد را دربر دارد، هر چند که شادی در نگاههای مختلف جهتهای مختلفی میگیرد و بعضی جهتهای مادی و برخی دیگر جهتهای معنوی دارد و هر کدام بسته به جهتی که دارد، با نگاه خود تلاش انسان را تعریف کردهاند، اما باز هم در تکاپو برای بروز و ظهور شادی و امید در آدمی هستند تا به تحول وی کمک کنند.
شادی و امید در انسانهای که با خود به صلح رسیدهاند، بیشتر است
این روانشناس اضافه میکند: برای انسان قرن ۲۱ مقدور نیست، بدون اینکه نگاهی به جامعه داشته باشد، با همنوعان خود هم زیستی کند، در کار و اقتصاد پیشرفت کند، بتواند تعریفی از شادی داشته باشد، تنها انسانی که با خود به صلح رسیده میتواند معنی شادی را کسب کند و در آستانه نوروز با شادی درونی به انجام فعالیتهای روزمره خود بپردازد و به بهانه رسیدن بهار با امیدی بیشتر به زندگی بهتر در آینده بیندیشد و همزمان با زنده شدن زمین به دنبال تحولی به رنگ بهار در زندگی خود باشد و از سیاهی افکاری که رنگ امید و شادی ندارد، خود را دور کند.
وی با اشاره به اینکه انسان شاد باید به اندازه نیازها و قدر تلاشش از منافع و منابع مالی و مادی بهرهمند شود، خاطرنشان میکند: انسان شاد، امید دارد و با هم نوعش نیز همزیستی مسالمتآمیز دارد و در تلاش است تا با خودش و توانمندیهایش آشنا شود و رنج خود را بپذیرد و بداند که از رنج گریزی نیست، اما آیا امروزه عملاً چنین انسانی پیدا میشود!
پورعبائیان اصفهانی میگوید: جوان مانند بهار سرشار از انرژی است و میخواهد کاری را شروع کند و در آن مانند سرسبز شدن زمین در بهار پیشرفت و خود را در آن نمایان کند، جوان در تلاش است تا روابط اجتماعی را در قالب کارش گسترش دهد و اگر شغل و فعالیت کاری که اولین نیاز اوست در همان مرحله اول در دسترس باشد، امید به رشد و شادی خواهد داشت و به تحول میرسد، این تعریف شادی شاید در جوامع متمکن جوابگو باشد، اما در اغلب جوامع اینگونه نیست.
شادی درونی انسان را به تحول در مسیر امید میرساند
وی میگوید: شادی باید معنایی داشته باشد که به داشتههای انسان ارتباط نداشته باشد و ذخیرهای سرشار و پایانناپذیر و عاری از هر شعار باشد، شادی باید در وجود آدمی باشد تا او را به تحولی در مسیر امید برساند و این حس در روزهای نزدیک به نوروز ناخودآگاه بیش از سایر روزهای دیگر است، هرچند در ایامی به سر میبریم که بیماری کرونا گریبان دنیا را گرفته است، اما باز هم نتوانسته شادی مردم را در روزهای نزدیک بهار بگیرد و تکاپوی افراد در این روزها حتی بیشتر از روزهایی است که کرونا نبود، چرا که آدمی در اوج ناامیدیها، چالشها و بحرانها است که بیشتر به دنبال امید، شادی و تحول میگردد و حتی تلاشش را برای داشتن شادی و امید بیشتر میکند.
این روانشناس با اشاره به اینکه اگر با نگاهی ژرف به مقوله شادی بنگریم، به یک منبع عظیم شادی دست مییابیم که تمام شدنی نیست، ادامه میدهد: محبت خالص است که آدمی را به شادی و امید میرساند، هر کس که برای بهتر کردن زندگی دیگران خالصانه تلاش کند به گنجینه شادی میرسد، دقیقاً همانند بهار که خالصانه برای تحول زمین تلاش میکند، این شادی با از دست دادن پول و سرمایه زوال نمییابد، بلکه بخشندگی واقعی است، مثل بهار که چتر بخشندگی خود را مانند باران بر سر همه میگستراند، همچنین وقتی نگاه انسان دوست داشتن هم نوع خود باشد، به هر کاری که دست میزند به دنبال خیر و منفعت دیگران نیز هست و این دیدگاه مثبت باعث پیشرفت و تحول فرد نیز خواهد شد.
نظر شما