به گزارش ایمنا، روزنامه اعتماد در ادامه نوشت: وضعیت یادآور روزگاری است که در سکوت سه گروه مورد نظر و در نتیجه همدستی نامیمون گروه به ظاهر درون جامعه هنرهای نمایشی، قطعه زمینی که باید به «تئاتر شهر» میپیوست به یغما رفت و بعداً همان جریان ساکت و همدستِ مهاجم، طلبکار هم شد. امروز تئاترشهر را دیدهاید؟ پس بماند به یادگار که فراموش نکنیم و نکنند در روزهای تاریکِ یکی از مهمترین بناهای فرهنگی پایتخت چه کردیم و چه شد! در این بین بعضی نهادها جای توجه به درخواستهای مکرر رسانهها (نمایندگان افکار عمومی) و هنرمندان شناخته شده تئاتر برای ایمنسازی مکان فرهنگی به بازی حفظ میز با هزینه امروز و فردای فرهنگ مشغولند. مسوولان شهری سالهای سال است اوضاع پیرامون تئاتر شهر را به چشم دیدهاند و دم برنیاوردهاند، بنابراین چرا الان نباید به اظهارنظرهای یکی، دو عضو شورا به دیده شک بنگریم؟ به خصوص در فاصله سه ماه مانده تا برگزاری انتخابات شورای شهر.
نکته قابل تامل در روزهای اخیر، سکوت اعضای قدیمی و موثر شورا درباره جریان پردامنه ایجاد حریم پیرامون این مکان فرهنگی و میدانداریِ یکی، دو تازهوارد است. انگار در این شهر بزرگ فعلاً نام و بهانه دیگری برای برندسازی در ماههای پایانی سال وجود ندارد. هرچه هست یک نفر باید حرف هنرمندان و رسانهها را متوجه شود که نزدیک به هفت هشت سال است بانگ فریاد بلند کردهاند که باید به حال تئاتر شهر فکری شود. شورای شهر در دو سال گذشته کجا بود؟ عجیب آنکه بعضی آقایان در سخنرانیهای شبهتبلیغاتیشان میگویند «چگونه میتوان دغدغه هنرمندان به عنوان نخستین ذینفعان این مجموعه را نادیده گرفت؟» پاسخ روشن است؛ همانطور که طی پنج سال اخیر نادیده گرفته شد. پافشاری عجیبی هم در وارونه جلوه دادن صحبتها و استدلالها دیده میشود. مثلاً میگویند بحث ایجاد حریم فقط به دلیل وجود انواع ناامنی برای مردم و هنرمندان است که مطرح شده. درحالی که بحث کندهکاری و دزدیدن تکههای دیوار یک ساختمان ثبت میراث ملی نیز اهمیت دارد؛ این موضوع توسط اعضای شورا مدام و آگاهانه نادیده گرفته میشود.
روز گذشته خواندم سخنگوی شورای شهر تهران گفته «بنای عمومی را که عملکرد عمومی دارد، نمیتوان از شهر منتزع کرد.» اولاً چه کسی گفته تئاترشهر پارک است که کارکرد عمومی داشته باشد؟ و دوم اینکه چطور در همین یکی، دو سال اخیر محدودههایی با کارکرد عمومی حصارکشی شدهاند؟ (بهموقع نام میبرم). یا راهکارهای انتزاعی ارایه میدهند که گروهها بیایند کار هنری کنند؟ انگار هنرمندان علاقه دارند در خانه بنشینند، یا همه چیز مهیا بوده که نیامدهاند! چرا مدیریت شهری اصرار دارد ثابت کند از وضعیت جامعه دور مانده است؟ خطرناکتر و نگرانکنندهترین کلید واژه استفاده شهر در صحبت دیروز ایجاد امنیت به واسطه «رونق بخشی» بود. رونق بخشی شما را هم بعد از برپا شدن خیمههای فروش مربا و ترشی و دل و جگر درست مقابل ساحتمان «تئاترشهر» تجربه کردهایم، افکار عمومی اجازه نمیدهد از تئاترشهر سلفسرویس بسازید!
نظر شما