به گزارش خبرنگار ایمنا، مرتضی بصراوی شامگاه امروز -۱۷ اسفندماه- در برنامه رونمایی از کتاب "تماشای اصفهان" که در موزه هنرهای معاصر برگزار شد، اظهار کرد: مدام به این فکر میکردم که چگونه میتوان درباره این عکسها صحبت کرد. به دلیل اینکه من متولد دهه ۵۰ هستم و دهه ۴۰ را زیست نکرده ام. اما خواستم بیشتر درباره رویکردها نسبت به آنچه از گذشته مانده صحبت کنم.
وی افزود: یکی از عکسهای مرتضی بخردی چهار وسیله حرکتی در یک پل را نشان میدهد. طبق گفته جناب بخردی، او زمان طولانی منتظر شده است تا یک دوچرخه، درشکه، ماشین و پیاده رو در کادر قرار بگیرند و این لحظه با مدیوم عکاسی ثبت شود.
این هنرمند ادامه داد: قاعدتاً مدیوم مدرنی چون دوربین و عکس که از سمت غرب آمده است به هم نسلان مرتضی بخردی که در زیست ترکیبی سنتی و مدرن بودند، اجازه میداد لحظهها را ثبت کنند. لحظههایی که عادی نیستند و در یک لحظه رخ دادهاند.
بصراوی اضافه کرد: یعنی در یک لحظه عکسی گرفته میشود که فقط یک دم نیست. بلکه مجموعهای از رویداد هاست که در یک مدیوم کاملاً مدرنیستی اتفاق افتاده است. این امر برای هم نسلان مرتضی بخردی باعث شگفتی بود، اما امروزه در دست همه هست و شاید دیگر آن شگفت زدگی معنی نداشته باشد.
وی خاطر نشان کرد: چیزی که در حال حاضر معنی دارد نگاه به برخوردی است که در آن زمان صورت میگرفته است و اینکه سیر خطی تاریخ با مدیومی که تاریخ را ثبت میکرده تضاد داشت. به نظر من این تضاد به آرامی در زیست شخصی هم نسلان بخردی به وجود آمد تا اینکه رجعتی به گذشته خود آغاز کردند.
این هنرمند افزود: بخشی از عکسهای مرتضی بخردی از بناهایی است که امروزه برای ما شکل دیگری دارند و در آن زمان رفتار دیگری با آنها صورت میگرفت. چیزی که من از این عکسها درک کردم رویکرد گذار از فضای سنتی به مدرن و رجعت دوباره به آن است.
بصراوی اضافه کرد: مرتضی بخردی اولین گالری حرفهای را در اصفهان تأسیس کرد و در آنجا آثار به روزی را نمایش میداد و سپس خانه پدری خود را مرمت کرد. من فکر میکنم این رجعت و دور تسلسلی که همیشه در زیست ما وجود دارد را میتوان در زیست جناب بخردی دید.
مرتضی بخردی نویسنده این کتاب در ادامه گفت: حدود سن ۲۰ سالگی یک دوربین لوبیتل خریدم به دلیل اینکه دوربین ارزانی بود و تواناییهای زیادی هم داشت و در دوران دانشجویی با آن کار کردم.
وی افزود: با توجه به نگاه و ایدههایی که داشتم، عکاسی میکردم و از بابت آن کم نمیگذاشتم. هیچگاه گمان نمیکردم ۵۰ سال بعد کارهایم کتاب شود و در اینجا درباره آن صحبت کنیم. خودم را عکاس نمیدانم، بلکه معتقدم یک ثبت خاطره از آن زمان انجام دادهام.
این هنرمند ادامه داد: عکسهایی که گرفته بودم همه در چند کارتن و صندوق جمع بود. تا اینکه ۱۰ سال پیش نمایشگاهی از آنها در گالری آرته گذاشتم. پسر بزرگم از همان ۱۰ سال پیش اصرار داشت که عکسها چاپ شود. گذشت تا چند سال پیش که حامد قصری را پیدا کردیم که دلسوزانه و صمیمانه زحمت کشید تا اینکه کار به اینجا رسید.
بخردی ادامه داد: ۲۰۰ عکس توسط حامد قصری و البرز بخردی برای این کتاب انتخاب شد. مجموعه عکس دیگری از سایر مناطق ایران نیز دارم که قرار است چاپ شود.
در ادامه این برنامه مقدمه کتاب " تماشای اصفهان" توسط حامد قصری تقریر شد. در بخشی از این مقدمه که به قلم البرز بخردی و حامد قصری نوشته شده، آمده است: " در این کتاب سعی شده است تا عکسها بر اساس ساختاری منطقی دسته بندی و کنار یکدیگر چیده شوند تا هم برای فارسی زبانان و هم انگلیسی زبانان مفهوم داشته باشند. پس از هم فکریهای زیاد قرار شد تصاویر را در هشت فصل به ترتیب: "پل، بازار، نیایشگاه، کاخ، مهمانسرا، مدرسه، آرامگاه و خانه" ارائه کنیم. این ترتیب شاید مسیر یک روزه یک پرسه زن حرفهای است که در زمان سفر میکند و به تماشای اصفهان در سالهای ۴۰ شمسی میرود؛ اما مسلماً چیدمان این هشت فصل میتواند بر اساس سلایق و علایق بیننده متفاوت باشد.
درباره کادر عکسها باید گفت که صاحب اثر آنها را در سالهای ۴۰ با کادر ۱۰ در ۱۰ سانتیمتر به چاپ رسانده و در این کتاب نیز همین کادر مربع حفظ شده است. اعتقادمان بر این است که عکسها، گویای تاریخ و حس و حال آن زمانها بوده و هستند؛ اما به جهت ایجاد ارتباط عمیقتر با تصاویر به پیشنهاد ما، مرتضی بخردی برای برخی از آنها روایتهای مستند خودش را بازگو کرده که در کنار تعدادی از عکسها آوردهایم. این روایتها به عمد کوتاه شدهاند تا توجه بیننده از تصویر به متن منحرف نشود. در واقع عکس با متنی کوتاه از برخی عکسها رمز گشایی میکند و از اتفاقها و شرایط پشت دریچه دوربین در آن سالها میگوید؛ از شخصیتهای آن زمان یادی میآورد و ریتم زندگی سالهای ۴۰ ایران را با ریتم زندگی امروز مقایسه میکند"
نظر شما