به گزارش خبرنگار ایمنا، منصور اعظمی کیا، استاد آواز موسیقی اصفهان از معدود افرادی است که نگاهی علمی به ردیف موسیقی اصفهان داشته و در این زمینه آثار مفیدی را تألیف و منتشر کرده است. اعظمی کیا سال ۱۳۳۸ در اصفهان متولد شد و شوق وصف ناپذیر او به موسیقی بهخصوص آواز، دریچه جدیدی از موسیقی را بر وی گشود. او از جمله مهمترین پژوهشگران در زمینههای موسیقیایی است. اعظمی کیا تاکنون کتابهای «آموزش تحلیلی تصنیفخوانی در موسیقی دستگاهی ایران» و «راه و رسم منزلها (شرحی بر شیوههای علمی آواز ایرانی)» را به چاپ رسانده است.
خبرنگار ایمنا درباره آخرین اثر او که روایتی جامع از ردیف موسیقی اصفهان است، با این استاد موسیقی گفتگویی داشته که به این شرح است:
تعریف شما از ردیف چیست؟
به طور کلی اگر بخواهیم تعریف فشردهای از ردیف داشته باشیم مجموعه قطعات و تابلوهای موسیقایی است که به صورت انگاره از قدیمالایام، یعنی حداقل از زمان قاجاریه تا زمان معاصر ما، به وسیله استادان شاخص با ساز و آواز روایت میشده و سینه به سینه تا زمان ما انتقال پیدا کرده است. این یعنی ردیف یک میراث کهن فرهنگی است که پاسداری از آن برای هنرمندان امروز خصوصاً افرادی که دستی در کار موسیقی دارند بسیار واجب و ضروری است.
با توجه به وجود ردیفهای پایهای مثل میرزا عبدالله چه لزومی بر تولید مجدد چنین ردیفی احساس میشد؟
این که با وجود ردیفهای بنیادین و پایهای مثل ردیف میرزا عبدالله، نورعلی خان برومند، علی اکبر خان شهنازی، صبا و همه ردیفهایی که قبل از این ردیف وجود داشته بگوییم که روش جدید چه کمکی به هنرجویان خواهد کرد لازم است یک پیشینه مختصری درباره این ردیفها بگویم تا پس از آن به این ردیف برسیم و ببینیم که چه وجه تمایزی را نسبت به ردیفهای پیشین دارد و چه لزومی بر تولید مجدد ردیف بوده است. همینطور این که این نیاز به چه صورتی برای جامعه موسیقی حس میشد که دست به چنین کاری زدم.
از زمان قاجاریه به این طرف به طور کلی ردیف شکل گرفت و بنیاد آن توسط زنده یاد میرزا عبدالله و بعد آقا حسینقلی، علی اکبر خان شهنازی، نورعلی خان برومند، سید حسین طاهر زاده و باقرخان کمانچهکش گذاشته شد و بدین صورت تا زمان صبا، پایور، محمود کریمی و عبدالله دوامی ردیفهای مختلفی به وجود آمدند. همچنین به مجموعه این ردیفها باید ردیف ثبت و ضبط نشده اصفهان را که به آقای تاج بازمیگردد را اضافه کرد. ردیف اصفهان بعد از آن در اصفهان بهوسیله راویان مختلفی از جمله عباس کاظمی و استاد حسن منصوری و البته استاد کسایی که قبل از آن ردیفی را با صدای خود و ساز نی تدوین کرده بودند، روایت شده است.
نکته لازم ذکر این است که این ردیفها برای استفاده هنرمندان مختلف چه از شاخههای مختلف سازهای تخصصی و چه آواز، موجود بود و همه میتوانستند استفاده کنند اما در کوران آموزشها و تحقیقات زیادی که طی سالیان سال شخصاً در رشته موسیقی به ویژه رشته آواز داشتم کاستیها و کمبودهایی را که در این ردیفها میدیدم که مهمترین آنها این بود که این ردیفها توضیحات تئوریک و مرتبط با مسائل فنی موسیقایی به همراه نداشتند. یعنی آن بزرگان همه این ردیفها را خوانده و نواخته بودند و نوازنده هم عصر ما یا خوانندهای که امروز در کسوت یک شاگرد قصد دارد در راه موسیقی قدم بردارد وقتی میخواست از این آثار استفاده کند مجبور میشد در محضر استادی توضیحاتی ببیند که زوایای علمی آن برای شاگرد روشن بشود و بتواند به خوبی با ساز و یا آواز آن را اجرا کند.
بر آن شدم که روایتی از ردیف که برآیند و منتخبی از همه ردیفهای ضبط شده و موجود بود را منتشر کنم. در این ردیف به موازات اجرای گوشهها، مسائل تئوریکی که خودم کمبود آن را در ردیفها احساس میکردم و همچنین توضیحات علمی و مسائل حاشیهای که ذهن هنرجویان و استفاده کنندگان را بسیار روشن میکرد و کارشان را آسان میکرد آورده شده است.
آیا ردیفی که توسط شما تدوین شده است فقط در قالب آلبوم عرضه خواهد شد؟
به دنبال این تفکری که به آن اشاره کردم کتاب و لوح فشردهای که حدوداً شانزده ساعت و متشکل از سیصد و چهل و پنج گوشه است را ضبط کردهام و در اولین فرصت قبل از سال هزار و چهارصد و در پایان اسفند از آن رونمایی خواهد شد. لازم ذکر است که سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان هم برای این کار سرمایه گذاری کرده و به جامعه هنری ایران تقدیم خواهد شد.
آیا این ردیف تنها برای خوانندگان مفید خواهد بود؟
از مختصات و ویژگیهایی که این ردیف نسبت به ردیفهای ردیفهای قبل از خود دارد این است که اولاً ویژه خوانندگان طراحی شده است البته این بدین معنا نیست که نوازندگان نتوانند از آن استفاده کنند بلکه نوازندگان همه رشتهها میتوانند استفاده کنند.
این اثر از چه جهاتی میتواند برای نوازندگان مؤثر باشد؟
به لحاظ این که در این اثر توضیحات تئوریکی مختلفی درباره گام مربوطه، فواصل نتهای تشکیل دهنده دستگاههای موسیقی، نتهای ایست، نتهای متغیر، فواصل تشکیل دهنده هر کدام از این گوشهها و درجات گام که هر کدام نقطه عطف شکلگیری گوشههای موسیقی هستند داده شده است هر کدامش میتواند تابلوی موسیقایی برای استفاده کنندگان از لحاظ آهنگسازی، خوانندگی و نوازندگی باشد. در واقع هنرمند میتواند این تابلو را دستمایه کار خود قرار بدهد و با بسط و گسترش دادن ملودیهایی که هر کدام در غالب یک گوشه خودنمایی میکند ملودیهای بدیع و فاخری را بسازد و تقدیم جامعه هنری بکند.
انتخاب اشعار در این اثر به چه صورت شکل گرفته است؟
از ویژگیهایی که این ردیف نسبت به ردیفهای ما قبل خود داشته، این است که در ردیفهای قبلی که صرفاً برای آواز اجرا شده است برای اجرای گوشههای مختلف تنها یک بیت شعر خوانده شده و تحریری هم به عنوان تزئین برای آن اجرا کردهاند اما در این ردیف هر کدام از گوشهها را با پنج الی شش بیت اجرا کردهام.
انتخاب ابیات بیشتر برای اجرای ردیف چه کمکی به هنرجو میکند؟
ممکن است که در نگاه اول برای بعضی این سوال پیش بیاید که این کار لزومی نداشته است چنین بود مثلاً در ردیف زنده یاد محمود کریمی یا عبدالله دوامی یا دیگران از این کار استفاده میشد و لزومی نداشت که بنده این کار را انجام بدهم. من در پاسخ به افرادی که ممکن است این ذهنیت برایشان پیش آمده باشد خواهم گفت که این ردیف قبل از این که یک ردیف شنیداری باشد جنبههای آموزشی آن بر جنبههای دیگرش اولویت دارد.
این یعنی این که یک هنرجوی آواز وقتی قصد دارد این ردیف را گوش بدهد قبل از این که هر چیزی را در این ردیف یاد بگیرد باید به انشای آواز توجه داشته باشد و بخاطر همین مسئله انشای آواز در این اثر بسیار محسوس است. اگر واضحتر بخواهم صحبت کنم باید گفت ما در موسیقی با دو مقوله انشای موسیقی و دیکته یا املای موسیقی مواجه هستیم. دیکته موسیقی چه به لحاظ آوازی و چه به لحاظ سازی این است که هنرجو هر چه که به صورت آکادمیک و کتابی، معلم یا کتاب بگوید را باید عیناً تقلید کند اما وقتی به مرحله انشا می رسیم این مسئله فرق میکند. درست مثل دوران ابتدایی که وقتی معلم املایی میگفت همه مجبور بودند حرفهای او را به درستی بنویسند و ما مثلاً در پایان اگر سی دفتر را از شاگردان جمع میکردیم تمام جملهها مثل هم بود و فقط دستخط متفاوت بود اما وقتی به مرحله انشا میرسیدیم ضمن این که معلم یک موضوع واحد را برای همه مطرح کرده بود با انشاهای متفاوتی رو به رو بودیم و اگر کسی انشایش با دیگری یکسان بود این نوعی تقلب به حساب میآمد. در موسیقی هم همینطور است و رسیدن به مرحله انشای موسیقی چه در آواز و چه در نوازندگی در صورتی امکان پذیراست که شخص نوازنده یا خواننده از مرحله املا و دیکته نویسی خارج شده باشد.
در این ردیفی که طراحی کردهام موسیقیدانان و هنرجویان نوازنده و خواننده را به مرحله انشاخوانی یا انشانویسی موسیقی نزدیک میکند. این به خاطر این است که در هر کدام از گوشهها شخص استفاده کننده ملزم میشود یک گوشه را در شش بیت یا هفت بیت متنوع بخواند پس از همان اوایل ذهنیتی برای استفاده کنندگان به وجود میآید که اگر کسی بخواهد در قالب یک گوشه بماند اولین شرط آن متنوعخوانی و پرهیز از تکرار است چون که در این مجموعه پرهیز از تکرار و متنوع خوانی در کمال قدرت و دقت اجرا شده است شخص استفاده کنند اولین هدفی را که به آن میرسد نزدیکی و سهولت رسیدن به مرحله انشای موسیقی است.
نظر شما