به گزارش خبرنگار ایمنا، سال ۲۰۰۱ بود که دوازدهمین کنفرانس ایرانشناسی در دانشگاه دولتی سوئد، مکرمه قنبری را به عنوان «بانوی سال نقاش» معرفی کرد. مکرمه در سن ۱۵ سالگی به عقد کدخدای روستا که پیش از او سه زن دیگر داشت در آمد و پس از درگذشت همسرش، سرپرستی ۹ فرزند را برعهده گرفت و به شیوههای مختلفی از جمله خیاطی و قابلگی روزگار گذراند. او که تا سن ۶۷ سالگی برای بیان احساسات خود از طریق نقاشی کاری نکرده بود، درباره روی آوردن خود به نقاشی گفته است:
«به یاد دارم روزی از روی استیصال گاومان را فروختم از ناراحتی گوشهای نشسته بودم و فکر میکردم. چشمم به تکه سنگی افتاد به نظرم به شکل سر یک غاز آمد. آن را برداشتم و با رنگهای گیاهی رنگ کردم. درست مانند سر یک غاز بود. موقع ظهر آن را در یک ظرف سر بسته سر سفره گذاشتم. بچهها وقتی در ظرف را برداشتند خیلی خندیدند. مدتها گذشت پسرم در نگارخانه بابل نزد آقای نصراللهی نقاشی یاد میگرفت. سر غاز را به ایشان نشان دادم. آقای نصراللهی به استعدادم پی برد و قلم، کاغذ و رنگ برایم تهیه کرد و من نقاشی را شروع کردم. میخواستم شعر بگویم ولی سواد نداشتم و نقاشی کردم».
خاص بودن سبک و مضامین متنوع نقاشیهای مکرمه او را به عنوان یک نقاش خودآموخته پست مدرنیسم از سایر نقاشان خود آموخته متمایز کرد. نقاشی روی دیوارها و سطوح مختلف، منجر به ثبت خانه او به عنوان میراثی فرهنگی و در نهایت تبدیل شدن آن به موزه شد.
ابراهیم مختاری که پیش از این مستند سرگذشت این بانوی نقاش خودآموخته را با عنوان «خاطرات و رویاها» نویسندگی و کارگردانی کرده بود، این بار با همکاری افسر نظری «کتاب مکرمه» را ارائه کرده است. در این کتاب زندگی مکرمه از زبان خود وی و اطرافیانش روایت شده است.
در بخشی از این کتاب از زبان این بانوی نقاش میخوانیم: «یک روز از قائمشهر چهار پنج تا زن اومدند اینجا تماشا، نقاشیها رو دیدند گفتند غروب که تاریک می شه، می ری تو آشپزخونه نمیترسی؟ گفتم از کی؟ گفتند از همینها که روی دیوار کشیدی. گفتم نه. چرا بترسم؟ یکی گفت دروغ میگی، واقعاً نمیترسی؟ گفتم به خدا نمیترسم. خداجان یکیه و آدمها چند هزار، خداجان می ترسه؟ اینها رو من خودم درست کردم، از درست کرده خودم که نمیترسم».
«کتاب مکرمه» در ۳۲۰ صفحه از سوی انتشارات گیلگمش (نشر چشمه) منتشر شده و با قیمت ۶۵,۰۰۰ تومان در بازار کتاب عرضه شده است.
نظر شما