به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، در تولید دارو برای بیماریهای روحی روانی، سه چالش گیجکننده وجود دارد. اول اینکه تجربه زنان و مردان در مورد این بیماریها متفاوت است. برای مثال مواردی مانند افسردگی و اضطراب در زنان بسیار بیشتر دیده میشود. دوم اینکه دارویی که برای یک فرد مؤثر واقع میشود، ممکن است برای شخص دیگری مفید نباشد و سوم اینکه عوارض جانبی این داروها زیاد است.
با توجه به یافتههای این مطالعه به نظر میرسد یک پروتئین کلیدی به نام AKT در مغز مردان، عملکردی متفاوتی نسبت به مغز زنان داشته باشد. هدف نهایی این مطالعه یافتن انحراف در لایه حفاظتی armor بیماری روانی است؛ پروتئینهای مغز که میتوانیم آنها را بهطور خاص مورد هدف قرار دهیم، بدون اینکه بر اندامهای دیگر تأثیر بگذارد و عوارض جانبی ایجاد کند. در این میان شخصیسازی نیز عاملی کلیدی به حساب میآید و لازم است از ابتلاء به هر بیماری روانی به روشی مشابه با دیگر موارد کشف شده در سایر افراد جلوگیری شود.
ژنهای سازنده خاطرات
پروتئینAKT که در دهه ۱۹۷۰ کشف شده و بیشتر به دلیل نقش بالقوهاش در ایجاد سرطان در هنگام جهش، مشهور است، اخیراً بهعنوان ایفاکننده نقشی اساسی در ارتقا "انعطافپذیری سیناپسی" شناخته میشود. زمانی که فردی یک کوسه میبیند و از آن میترسد، مغز باید آن را در حافظه ثبت کند. بنابراین لازم است پروتئینهای جدیدی برای رمزگذاری حافظه تولید شود. AKT یکی از اولین پروتئینهایی است که وارد عمل میشود و در کارخانه حافظه همچون چرخدندههایی عمل میکند که در پروتئینهای بخشهای پایینی قرار دارند و به گمان محققان بدون وجود این چرخدندهها، امکان به خاطر سپردن خاطرات جدید و فراموش کردن خاطرات قدیمی؛ به بیانی دیگر باز کردن جایی برای خاطرات جدید و کم ضررتر وجود نخواهد داشت.
در مطالعات پیشین مشخص شده بود که جهش در ژن AKT با مشکلات بسیار زیادی، از اسکیزوفرنی و اختلال استرس پس از سانحه گرفته تا اوتیسم و آلزایمر مرتبط است. با این حال در همان تحقیقات مشخص شده بود که همه AKTها برابر نیستند و ایزوفرمهای مختلف،عملکرد متفاوتی در مغز دارند. بهعنوان مثال، AKT۲ که بهطور انحصاری در سلولهای ستارهایشکل مغز (موسوم به آستروگلیا) یافت میشود، اغلب در سرطان مغز نقش دارد. AKT۳ نیز برای رشد و نمو مغز مهم است و AKT۱ در ترکیب با AKT۲ در قشر جلوی مغز، برای یادگیری و حافظه اهمیت بسزایی دارد. آشنایی با این تفاوتهای ظریف میتواند برای شخصیسازی روشهای درمانی برای افراد گوناگون بسیار مهم باشد.
اهمیت جنسیت
۶ سال پیش، به کمک رهنمودهای مؤسسه ملی بهداشت، مطالعهای انجام شد که محققان را ملزم کرد تا جنسیت حیوانات نر و ماده را در مطالعات مورد توجه قرار دهند و در نتیجه بررسی دقیقتر نحوه واکنش موشهایی از هر دو جنسیت به از دست دادن ایزوفرمهای مختلف AKT منجر شد. نتایج به دست آمده حاکی بود که تفاوت بین زن و مرد همچون فرق بین شب و روز است.
هرچند تحقیقات بسیار بیشتری باید در این زمینه انجام شود، اما به نظر میرسد بسیاری دیگر از پروتئینهای اصلی مغز نیز دارای تفاوتهای مشابهی با ایزوفرمهای مختلف برای اهداف مختلف و یا متفاوت در مردان و زنان باشد. برای مثال در آمریکا، با توجه به اینکه از هر پنج بزرگسال، یک نفر به بیماریهای روحی روانی مبتلا است و همچنین این حقیقت که زنان در طول زندگی خود چهار برابر بیشتر دچار این مشکلات میشوند، امید میرود که با تفکیک تمامی تفاوتهای ظریف، بتواند شاخص سلامتی را به سمت درمانهای بهتر و مطمئنتر سوق داد.
کمک به افراد بیشتری که از بیماری روانی رنج میبرند، به دانش بسیار بیشتری در مورد تفاوت مغز زن و مرد و نحوه درمان متفاوت آنها نیاز دارد و مطالعه مذکور گام مهمی در این راستا محسوب میشود.
یافتههای این مطالعه در مجله eLIfe منتشر شده است.
نظر شما