به گزارش خبرنگار ایمنا، و بر اساس یادداشتی که حسین احمدیکیا دانشیار گروه مکانیک و عضو گروه پژوهش آلودگی هوا پژوهشکده محیط زیست دانشگاه اصفهان در اختیار این رسانه قرار داده است:
در حالی که بازده موتورهای جدید در جهان در حال افزایش است اما همچنان بسیاری از موتورهای خودروهای ایرانی پرمصرف، قدیمی و با فناوری پایین هستند. هرچند هراز گاهی شاهد رونمایی از خودروهای جدید با فناوری بالا و یا ارتقای خودروها در خودروسازان داخلی هستیم اما واقعیت آن است که هم اکنون بیش از ۷۸ درصد خودروهای ایرانی از خانواده پژو و پراید هستند که از فناوری بسیار پایین برخوردارند.
مصرف سوخت پرتیراژترین خودروهای تولید ایران براساس کاتالوگ آنها ۸.۵ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر است که سه لیتر بیشتر از میانگین خودروهای اروپایی و ۲ لیتر بیشتر از خودروهای آمریکایی است. برای مقایسه کیفیت موتور خودرو بهتر است مصرف ویژه سوخت که نسبت سوخت مصرفی به توان خروجی است، مقایسه شوند.
در شکل زیر، مصرف ویژه سوخت خودروهای پرتیراژ ایرانی و خارجی مقایسه شدهاند. مصرف ویژه سوخت خودروهای ایرانی بیشتر از دو برابر میانگین خودروهای پرتیراژ اروپایی و کرهای است. تندر ۹۰ بهترین خودروی پرتیراژ ایرانی است که مصرف سوخت ویژه آن حدود ۳۰ درصد بیشتر از خودروهای کرهای و اروپایی است، خودروی پراید با در نظر گرفتن قدرت خروجی آن ۵۰ درصد بیشتر از پژو پارس و ۱۳۵ درصد بیشتر از هیوندا النترا سوخت مصرف میکند.
مصرف زیاد سوخت معیار مناسبی برای آلایندگی خودرو نیست و لازم است آلایندههای خروجی از اگزوز آنها بررسی شوند. با حمایت شهرداری اصفهان، آزمایش آلایندگی خودروها در حین حرکت در پژوهشکده محیط زیست دانشگاه اصفهان انجام شده است. در اینجا برای نمونه تنها آلایندگی اکسیدهای نیتروژن را بررسی میکنیم. اکسیدهای نیتروژن یکی از خطرناکترین آلایندههای تولیدی در خودروهای سبک بنزینی هستند. این آلاینده بسیار سمی بوده و با تابش نور خورشید به ذرات معلق بسیار ریز و ازن تبدیل میشود که برای سلامتی بسیار خطرناک هستند.
در شکل زیر، نرخ انتشار اکسیدهای نیتروژن خودروهای ایرانی با میانگین خودروهای اروپایی مقایسه شده است. پژو پارس و پژو ۲۰۶ به ترتیب ۳۱ و ۲۴ برابر بیشتر از میانگین خودروهای اروپایی آلاینده اکسید نیتروژن تولید میکنند. کمترین انتشار اکسیدهای نیتروژن خودروهای پرتیراژ ایرانی مربوط به تندر ۹۰ است که آن هم هشت برابر بیشتر از میانگین خودروهای اروپایی است.
اختلاف زیاد در انتشار آلایندههای خودروهای ساخت ایران به دلیل پایین بودن فناوری ساخت آنهاست. تولید پژو ۴۰۵ و "خواهرخوانده آن سمند" از فناوری متوسط و پایین سال ۱۹۸۷، پژو ۲۰۶ از فناوری سال ۱۹۹۸ و پراید از فناوری سال ۱۹۸۶ بهرهمند هستند. جایگزینی تیبا و ساینا به جای پراید، سمند و دنا به جای پژو ۴۰۵، و رانا به جای پژو ۲۰۶ تنها موجب تغییر شکل ظاهری و شاید کمی هم استحکام آنها شده است.
این جایگزینیها در فناوری موتور و در نتیجه کاهش مصرف سوخت و آلودگی هوا تأثیر قابل توجهی نداشتهاند. گیربکس، موتور، سیستم مدیریت الکترونیکی خودرو، بدنه، پلتفرم و دیگر سیستمهای خودرو باید با هم سازگار باشند. با ترکیب و جابجایی آنها از خودروهای دیگر و صرفاً با یک تست عملکرد نمیتوان به خودروی مطلوبی از نظر انتشار آلایندهها دست یافت.
یکی دیگر از مشکلات اساسی دیگر در خودروهای ساخت داخل عدم تطابق بنزین یورو چهار تولیدی کشور با موتور خودروهای تولیدی یا به بیان دیگر "سوخت خوب با احتراق بد" هستند.
خصوصیات آیرودینامیکی تأثیر زیادی در کاهش آلودگی هوا به ویژه در سرعتهای بالا دارد. در سرعتهای پایین اصطکاک غلتشی تایرها اهمیت بیشتری دارد. ذرات معلق PM۲.۵ منتشر شده از تایر یک خودروی سواری متوسط یورو چهار حدود ۱۱ برابر اگزوز خروجی آن است. لذا کیفیت تایر، باد تایر و سبک سازی خودرو تأثیر زیادی در کاهش این آلاینده خطرناک دارد. به همین جهت سیستم تنظیم خودکار فشار باد تایر در ساخت برخی از خودروها اجباری شده است.
همچنین کاهش هر ۹۰ کیلوگرم از وزن خودرو، موجب کاهش پنج درصدی مصرف سوخت و در نتیجه کاهش آلودگی هوا میشود. کاتالیست نیز گازهای مونوکسیدکربن، هیدرو کربن و اکسیدهای نیتروژن را که از خروجی موتور دریافت کرده و به گازهای غیرخطرناک تبدیل میکند.
طرح مناسب محفظه احتراق، کیفیت پاشش سوخت، طرح مناسب مانیفیلدهای ورودی و خروجی و سیستم هوشمند کنترل هوای ورودی، زمان بندی و جابجایی متغیر سوپاپها، مدیریت انرژی لوازم جانبی موتور، کاهش اتلاف انرژی در ترمز و سیستم خنک کننده و سیستم تهویه مطبوع سرنشین و از همه مهمتر هیبریدی کردن خودروها میتوانند مقدار زیادی از میزان آلودگی هوا بکاهند.
یکی از آلایندههای خودروها و به ویژه خودروهای گاز سوز، انتشار اکسیدهای نیتروژن است. با برگشت گازهای احتراق به داخل سیلندر (EGR) میتوان این آلاینده را به مقدار زیادی کاهش داد. اینها نمونهای از مواردی هستند که خودروهای پرتیراژ ایرانی فاقد آنها هستند.
یکی از بخشهای مهم خودرو، سیستم مدیریت الکترونیکی خودرو یا ECU است. این وسیله که دانش فنی ساخت آن در کشور نیست، کلیه اطلاعات موتور را از حسگرهای دور موتور، دما و فشار هوای ورودی، دمای موتور، دمای اگزوز، دیاکسید کربن خروجی، ولتاژ باطری، سرعت خودرو، موقعیت سوپاپ، پدال گاز و شماره دنده را دریافت کرده و مقدار دقیق سوخت و نسبت مناسب سوخت به هوا را توسط انژکتور و دریچه گاز در شرایط کاری مختلف وارد سیلندرها کرده و زمان جرقه آنها را تنظیم میکند. حتی اگر تمام اجزای خودرو با کیفیت باشند اما این وسیله با آنها سازگار نباشد، نمیتوان یک خودروی مطلوب ساخت.
بزرگترین ضعف صنایع خودروسازی داخلی، انحصار تولید و تصدیگری دولت در آن است، با انحصار تولید، ممنوعیت و تعرفه زیاد خودروهای خارجی و با این نحوه عرضه "با احتمال بیست صدم درصدی برنده شدن در قرعه کشی"، این خودروها به آشغالهای دوست داشتنی تبدیل شدهاند. هرچند خودروسازان تحریم را بهانه قرار دادهاند اما وضعیت آنها قبل از تحریم فراموش شدنی نیست. آنها ایرانیان را از رانندگی با یک خودروی اقتصادی و ایمن در هوای پاک محروم کردهاند.
نظر شما