به گزارش خبرنگار ایمنا، زن زیباترین واژه آفرینش است و مؤثرترین عامل تربیت و سلامت روحی، روانی و جسمی فرزند، همسر و جامعه است. اهمیت پرداختن به موضوع زن ریشه در اهمیت نهاد خانواده دارد، چرا که نهاد مقدس خانواده رکن بنیادین اجتماع بشری است، اولین شرط داشتن جامعهای سالم و پویا حفظ سلامت و پایداری خانواده است که این موضوع نیز در گرو نقشآفرینی سازنده زنان در خانواده است، اگر چنین نباشد بخش زیادی از هویت اجتماعی انسانی نابود میشود و در پی آن تلاشهای فردی و اجتماعی بیثمر و نافرجام خواهد ماند.
از مهمترین، سازندهترین و ارزشمندترین نقشهایی که زن میتواند ایفا کند، نقش مادری و همسری است که در آموزههای دینی بسیار ارزشمند است. زن در خانواده میتواند در موقعیت و جایگاههای مختلف، ایفای نقش کند و تأثیرگذار باشد، بنابراین ضروری است که از جایگاه خود و نقشهایی که میتواند در حوزه روابط خانوادگی ایفا کند آگاهی داشته باشد تا با علم به این موضوع بتواند در جهت سامان دادن به خانواده و روابط خانوادگی حاکم بر آن تأثیرگذار و سازنده باشد.
لزوم وجود نگاه انسان محور به زنان
مرتضی پدریان، آسیب شناس اجتماعی و استاد دانشگاه در خصوص نقش زن در جامعه به خبرنگار ایمنا، میگوید: وقتی از نقش زن بحث میشود، باید جایگاه زن را در جامعه مورد ارزیابی قرار داد و مهم است که زنها در جامعه دارای جایگاه و منزلت باشند، چرا که بر اساس جایگاه و منزلتشان ارزیابی میشوند، بخشی از جامعه ما به سمت ساختار مردسالارانه، بخش دیگر به سمت حوزه فمینیستها و بخشی نیز به سمت برابرگرایانه یا انسانگرایانه حرکت میکند، نگاه به زن در جامعه نباید همراه با تندروی باشد، بلکه باید نگاهی انسان محور باشد.
وی ادامه میدهد: هنوز در جامعه زنانی هستند که حاضرند خودشان را به عنوان جنس دوم نگاه کنند. باید جامعه به سمتی برود که نگاه به عنوان جنس دوم را تغییر دهد، البته سالهاست در جامعه شاهد فعالیتهای مؤثر زنان در حوزههای مختلف جامعه هستیم.
این آسیبشناس اجتماعی با اشاره به اینکه زنان در پی کسب بالاترین سطح دانش هستند و از این منظر در ساختار فکری خود رشد فراوانی داشتهاند، میافزاید: در بین پذیرفته شدگان دانشگاهها شاهد این هستیم که ۷۰ درصد آنها در مقاطع مختلف و حتی در مقطع دکتری هم از خانمها هستند و این یعنی قشر زنان جامعه به یک آگاهی و شناخت از خودشان در جامعه رسیدهاند، این تغییر در سطح آگاهی و دانش باعث میشود آگاهی اجتماعی زنان افزایش یابد.
زنان مؤثر در تربیت فرزندان و جامعه
وی با توضیح این که نگاه مردان نسبت به زنان نباید مردسالارانه و ابزاری باشد، اظهار میکند: زنان باید تلاش کنند و این نگاه را نسبت به خود تغییر دهند و به سطح بالاتری حرکت کنند و برای رسیدن به این موضوع باید در مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شرکت کنند و نقشهای فعال و مؤثری به دست بیاورند، وقتی زنان در نقشهای فعال حضور یابند نقشآفرینی بسیار پررنگ را در نظام اجتماعی دنبال میکنند و این اتفاق نتایج مفیدی دارد و اولین آن نیز تغییر نوع نگاه زنان به خودشان است و کمک میکند تا زنان از نگاه ابزاری خارج شوند و به یک استقلال اقتصادی و اجتماعی فکر کنند.
پدریان میگوید: اگر دیدگاه ما به زن، انسانی باشد، به تبع زن به دنبال استقلال اقتصادی است و انسانها وقتی استقلال مالی داشته باشند، اعتماد به نفس بیشتری دارند و در تصمیمگیریها مشارکت فعال پیدا میکنند، اما وقتی از نظر اقتصادی وابسته باشند اعتماد به نفس خودشان را از دست میدهند و به جای مشارکت فعالانه به سمت کارهای منفعلانه حرکت میکنند، استقلال اقتصادی زنان میتواند دارای کارکردهای مثبت باشد، اما اگر نگاه مردها به زنان مردسالارانه باشد، باعث ایجاد تناقض، تضادها و کشمکشها بین نظام خانواده میشود و ممکن است این کشمکشها پیامدهای منفی مانند طلاق داشته باشد.
وی با بیان اینکه زنان در نظام خانواده تنها فرزندآور نیستند، تصریح میکند: امروزه زنان اصلی ترین رکن یک خانواده هستند و تربیت فرزندان و به نوعی تربیت جامعه را بر دوش میکشند که همواره به چگونگی نوع تربیت فرزندان خود میاندیشند، مادران باید یک والد اجتماعی_عاطفی باشند و وقتی زن به آگاهی رسید میتواند تصمیم بگیرد که یک والد اجتماعی_عاطفی باشد، بنابراین زنان از این منظر میتوانند در حوزه جمعیتی هم اثرگذار باشند در حوزه تعاملات و ارتباطات در خانه هم زنان نقش بسزایی دارند.
این آسیبشناس اجتماعی میگوید: زنها وقتی آگاهی و دانششان بالا میرود، تعاملات کنشی از کنش عاطفی به کنش عقلانی تبدیل میشود و اگر زنان تنها به سمت کنش عقلانی بروند، خانواده دچار مشکل خواهد شد، بنابراین تعادل باید حفظ شود و حتی در تربیت فرزندان نیز باید زنان با آگاهی برای جامعهپذیر کردن فرزندان خود بر کنش عاطفی مثبت تمرکز کنند و رفتار و افکار انسانی و انسان دوستانه را در فرزندان خود پرورش دهند.
مسئولیت زنان سنگینتر از مردان
صبا فرشته نژاد، مددکار اجتماعی در خصوص نقش زن در خانواده به خبرنگار ایمنا، میگوید: نظام خانواده، یک نهاد اساسی و محوری در جامعه است و به عنوان هسته اولیه برای سایر نهادهای اجتماعی به شمار میرود، این نظام کوچکترین واحد اجتماعی است که اساس و زیرساخت واحدهای بزرگ اجتماعی بشری محسوب میشود، افرادی که در این واحد کوچک اجتماعی رشد میکنند و تربیت میشوند به میزان رشد و شکوفایی خود در واحدهای اجتماعی بزرگ انسانی سهم دارند.
وی ادامه میدهد: در بررسی کارکرد خانواده به دو نقش اصلی زن یعنی همسری و مادری توجه بیشتری شده است و در این میان مسئولیت زنان به مراتب از مردان سنگینتر است، زیرا زن نقش اصلی را در خانواده ایفا میکند و با ایفای نقش مادری و همسری میتوانند تأثیر به سزایی در جامعه و خانواده داشته باشند، بنابراین باید زمینهای ایجاد کرد که نهاد خانواده و رکن اساسی آن یعنی زن جایگاه واقعی خود را در جامعه حفظ کند و در جهت مثبت حرکت کند.
این مددکار اجتماعی با تاکید بر این که نیمی از جمعیت یک جامعه را زنان تشکیل میدهند، میافزاید: نقش زنان در جامعه و حضور آنها اهمیت فراوانی دارد و زنان یک جامعه میتوانند در کنار مردان به فعالیتهای اجتماعی اقتصادی و فرهنگی بپردازند، در جامعه امروزی میزان حضور زنان در جامعه نشان دهنده درجه توسعه یافتگی یک کشور است، اکنون نگاه جهان به سوی افزایش فعالیت زنان و توسعه و پیشرفت آنها معطوف شده است. حضور زنان تأثیر بسیاری در توسعه و افزایش کمی و کیفی نیروی انسانی دارد و توسعه اجتماعی و اقتصادی یک جامعه نیز به نقش زنان در آن جامعه بستگی دارد.
تحکیم خانواده اصلیترین وظیفه زنان است
وی با اشاره به نقش زن در خانواده و جامعه، تصریح میکند: با توجه به مسئولیت خانوادگی زن، نباید مسئولیت اجتماعی از دوش او برداشته شود، اما همواره مسئولیتهای خانوادگی مقدم هستند؛ بنابراین زنان با حفظ سمت مسئولیت خانوادگی خود میتوانند مسئولیتهای اجتماعی مؤثری در جامعه داشته باشد.
فرشتهنژاد با بیان اینکه جامعه نمیتواند از نیروی کار زنان در عرصههای مختلف بینیاز باشد، خاطرنشان میکند: فعالیت و کار نباید باکرامت، ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشته باشد و این فعالیت نباید ارزش زن را پایین بیاورد، بلکه باید باعث شکوفایی زنان شود، حضور زن در جامعه نباید بدون چهارچوب و به هر قیمتی باشد، حضور اجتماعی و اقتصادی زنان به قیمت از هم پاشیده شدن بنیان خانواده، قطعاً نه تنها نشان پیشرفت و تمدن نیست، بلکه موجب انحطاط و اضمحلال جامعه است.
وی با اشاره به اینکه خانواده ایرانی در دهههای اخیر مانند بسیاری جوامع دیگر در معرض تحولاتی مهم بوده است، اضافه میکند: افزایش خصومت خانوادگی و طلاق، کم شدن روحیه سازشپذیری و ضعف کارآمدی خانواده، حمایت و مراقبت، کنترل و نظارت، ایجاد آرامش روانی و رفع نیازهای عاطفی، جامعهپذیری و پرورش معنوی از معضلات مهم خانواده ایرانی است و زن نقش کارآمدی در رفع یا ایجاد آنها دارد، بسیار مهم است که نهادها و سازمانهای ذیربط به زنان به عنوان یک فرد مؤثر در تحکیم نهاد خانواده توجه کنند، در جامعه باید اقدامات بنیادی برای فراهم کردن بسترهای لازم برای فعالیت زنان انجام شود.
این مددکار اجتماعی با تاکید بر اینکه امروزه چالشهای بسیاری در مورد خانواده مطرح میشود و زنان به عنوان عضوی مؤثر در خانواده نباید اجازه دهند جایگاه و اهمیت خانواده از دست برود، میگوید: زنان باید کمک کنند تا کارکردهای خانواده پررنگتر شود و خانواده به راحتی در معرض تزلزل و آسیبهای اجتماعی قرار نگیرد، بنابراین تحکیم خانواده و تلاش برای استحکام آن اصلیترین نقش زن در یک خانواده است.
نظر شما