به گزارش خبرنگار ایمنا، سی و نهمین جشنواره فیلم فجر قطعاً در تاریخ ماندگار خواهد شد، هر دوره جشنواره حواشی خاص خود را دارد، اما سی و نهمین جشنواره شاید خاص ترین در نوع خود باشد. جشنوارهای که عوامل بسیاری آن را در این ۳۹ سال خاص میکنند.
کرونا
سال پیش همین روزها بود که زمزمههای پیدا شدن بیماران مبتلا به ویروس کرونای چینی در کلانشهرهای اصفهان و قم شنیده میشد، در فضای مجازی برخی کاربران گمانهزنیهایی از ورود ویروس کرونا به ایران کردند؛ اما این گمانهها با تکذیب مسئولان بهداشتی فروکشید تا اینکه در نهایت اول اسفندماه ورود رسمی کرونا به ایران و پیدا شدن اولین مبتلا در کلانشهر قم اعلام شد.
در آن زمان شاید هیچکس فکرش را نمیکرد که یکسال بعد و در روزهای پایانی آخرین سال قرن، ویروس کرونا نزدیک به ۶۰ هزار جان را مغلوب کرده باشد و همچنان بتازد. در این نزدیک یکسال تجربه نشان داد هرگاه یک غفلت کوچک یا ساده انگاری در برابر این ویروس صورت گیرد، رنگها در شهرها پررنگ شده و ایران کران به کران بنفش و سرخ خواهد شد. این رنگها یعنی رفتن جانها و سیاه پوش شدن هزاران نفر.
اگرچه کرونا وضعیت سلامت شهرهای دنیا را رنگارنگ کرد، اما هنر از روز اول همهگیری رو به سیاهی رفت. سیاهی عمیقی که همچنان نور امید را ندیده، در این بین «سینما» به واسطه «جمعی» بودن بیشترین آسیب را دید. سینما هنری جمعی است، صدها هنرمند دورهم جمع میشود و برای هزاران مخاطب اثری را خلق میکنند. کرونا هم که «جمع» را تعطیل کرد، پس نه خبری از تولید بود و نه نمایش.
از ابتدای شیوع ویروس کرونا فستیوالها مهم سینمایی جهان از جمله «کن» و «برلین» تعطیل شدند، جشنواره ونیز هم چند ماهی به تعویق افتاد؛ در همین ایران خودمان هم جشنواره جهانی فجر به طور کلی لغو و برگزار نشد. با ادامهدار شدن همهگیری بیماری کووید ۱۹ سینماگران جهان به فکر بازیابی اوضاع افتادند و از تابستان آهسته آهسته با رعایت پروتکلهای تدوین شده (که بعضاً به صورت نمایشی رعایت میشد)، به کار ادامه دهند.
کرونا در سال گذشته کریم اکبری مبارکه، پرویز پورحسینی، خسرو سینایی، کامبوزیا پرتوی و اکبر عالمی را از سینمای ایران گرفت. با این حال سینمای ایران به تولید محدود آثار خود ادامه داد و در کنار آن نیز جشنوارههای سینمایی نیز پس از تابستان برگزار شدند. جشنواره سینماحقیقت، جشنواره فیلم کوتاه تهران و مهمترینش جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان مهمترین رویدادهایی بودند که به صورت مجازی و با اکرانهای بسیار محدود فیزیکی برگزار شدند.
اما شاید پرحاشیهترین این جشنوارهها سی و نهمین جشنواره فیلم فجر باشد، جشنوارهای که روحش اکرانهای مردمی آن است و معتبرترین جایزهاش نیز مردمی است. از ابتدای سال گمانهزنیهای مختلفی درباره تعویق و یا لغو جشنواره سی و نهم به گوش رسید، اما پس از برگزاری جشنوارههای مهم از جمله جشنواره فیلم کودک، مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمایی خبر از برگزاری جشنوارههای فجر دادند.
به طور کلی برگزاری جشنوارهای نظیر فجر به صورت آنلاین منتفی بود، زیرا تهیه کنندگان هیچگاه ریسک نمایش آنلاین آثار را نمیتوانستند به جان بخرند. پس جشنواره در نهایت به صورت حضوری و با ۳۰ درصد ظرفیت سالنها آغاز به کار کرد و اکران آثار ادامه دارد.
در بخش سیاه این تصمیم، احتمال اوج گیری دوباره ویروس کرونا در پیک چهارم داده شد؛ تجمع صدها مخاطب در پردیسهای سینمایی میتوانست عاملی برای شیوع گسترده دوباره کرونا و ورود شهرها و استانها به وضعیت قرمز و بنفش باشد. نباید فراموش کرد که برای رسیدن به شرایط زرد و آبی چقدر محدودیتهای سختگیرانهای برقرار شد و چندین خانواده به دلیل این محدودیتها مجبور شدند شرایط سخت مالی را تجربه کنند.
اما سفیدی ماجرا اینگونه است که اگرچه سینما از رونق افتاده و مانند دیگر بخشهای فرهنگ و هنر یکی از سختترین سالها را پشت سر گذاشته؛ سالی که حتی از دوران جنگ جهانی دوم نیز دشوارتر بوده است، اما برگزاری جشنواره یعنی سینما زنده است و همچنان نفس میکشد. به هر حال باید برای سفید یا سیاه بودن این بخش منتظر ایستاد و دید تا چند هفته دیگر وضعیت ابتلاء به کرونا چگونه است و آیا مخاطبان جشنواره در صحت و سلامت هستند یا خیر؟
طباطبایینژاد
سید محمدمهدی طباطبایینژاد در دو سال اخیر یکی از پرحاشیهترین چهرههای سازمان سینمایی بود، معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی که کارمند رسمی صدا و سیما است و به در خواست حسین انتظامی برای مأمور به خدمت در سازمان سینمایی شد. در دوران او بود که حواشی درباره ویاودیها و همچنین مجوزهای صدا و سیما که رسماً سازمان سینمایی را دور میزد بالا گرفت.
پس از اینکه شایعاتی مبنی بر صدور مجوز سریالهای نمایش خانگی توسط صدا و سیما به گوش رسید، بسیاری از هنرمندان به این قضیه اعتراض کردند و نوک پیکان اعتراضات نیز به سمت طباطبایینژاد بود. این تمام اتفاقات دوران معاونت طباطبایینژاد نبود، در این دوران انتخابات جنجالی شورای صنفی نمایش نیز برگزار شد؛ انتخاباتی که محسن امیر یوسفی صحت و سلامت آن را زیر سوال برد. همچنین حواشی و اختلاف بین خانه سینما و سازمان سینمایی نیز یکی دیگر حاشیههای دوران طباطبایینژاد در سازمان سینمایی بود.
با این حال مأموریت طباطبایینژاد در سازمان سینمایی مهرماه تمام شد و او از معاونت ارزشیابی و نظارت رفت. اما بلافاصله و در تصمیمی عجیب حسین انتظامی سید محمدمهدی طباطبایی نژاد را به سمت دبیری جشنواره فیلم فجر منصوب کرد تا آخرین جشنواره دولت تدبیر و امید در دستان او باشد.
اگرچه سینماگران درباره حضور او در این سمت واکنشی نشان ندادند، اما طباطبایینژاد توانست هیأت داوران قابل قبولی برای جشنواره ۳۹ ببندد. ساره بیات، مرتضی پور صمدی، بهرام توکلی، نیما جاویدی، سید جمال ساداتیان و مصطفی کیایی داوران سی و نهمین جشنواره فیلم فجر هستند که اکثر آنها از بدنه سینما هستند. در نهایت انتخاب طباطبایینژاد به عنوان دبیر و سی و نهمین جشنواره فیلم فجر هم نقاط سیاه و سفید بسیاری داشت.
قاتل و وحشی
یکی از اتفاقات خوب جشنواره فیلم فجر که خیلی زود رو به سیاهی رفت حذف «هیأت انتخاب» بود. قرار بر این شد که ۶۲ اثر رسیده شده به جشنواره توسط هیأت داوران بازبینی و بررسی شود. اما به این قانون یک تبصره خورد، فیلمهای جشنواره باید همه پروانه نمایش داشته باشند. این یعنی اعضای شورای صدور پروانه نمایش که یکی از سختگیر ترین شوراهاست باید فیلمها را ببینند و پس از صدور مجوز فیلم در جشنواره حضور یابد.
حذف شورای انتخاب نور امیدی را در بین سینماگران برای برگزاری یک جشنواره «سینمایی» (نه سیاسی) روشن کرد؛ نوری که خیلی زود جای خود را به سیاهی داد. دلیل اصلی آن نیز «قاتل و وحشی» بود، فیلم جدید حمید نعمتالله که سر و صدای زیادی به پا کرد و حتی چند تن منتقدان که موفق به تماشا فیلم شدند، آن را یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران دانستند.
«قاتل و وحشی» سال گذشته نیز متقاضی حضور در جشنواره بود، اما مشکلات مالکیتی شانس حضور را از آن گرفت. در سال جاری حمید نعمتالله خود به عنوان تهیه کننده فرم حضور در جشنواره را پر کرد، اما «گوش» لیلا حاتمی، گوش فیلمش را برید و این فیلم به شکلی توقیف شد. اعضای شورای نمایش به «قاتل و وحشی» مجوز نمایش نداند، دلیلش نیز گوشهای لیلا حاتمی عنوان شد.
در این فیلم لیلا حاتمی با سر تراشیده و طبیعتاً بدون روسری حاضر شده بود و همین مسئله مانعی برای نمایش یکی از مهمترین ساختههای نعمتالله شد. این اقدام در کنار توقیف فیلم کمدی سیاسی «چپ، راست» و همچنین عدم پذیرش فیلمهایی نظیر «آهو» (ساخته هوشنگ گلمکانی) باعث شد تا ماهیت جشنواره فجر به عنوان «مهمترین رویداد هنری» کشور زیر سوال رود.
تمام این اتفاقات سیاه و سفید باعث شده تا یکی از عجیبترین دورههای جشنواره فیلم فجر رقم بخورد، پس از گذشت ۳۹ سال از عمر جشنواره همچنان انتخابهای عجیب، تصمیمهای اشتباه تکراری و حاشیهها ادامه دارد؛ اما عجیبتر آنکه تمام این اتفاقات باعث نشده تا جایگاه جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین رویداد سال در ایران متزلزل شود!
نظر شما