به گزارش خبرنگار ایمنا، از همان لحظهای که اسطورهها خداحافظی میکنند و میروند، دلمان را خوش میکنیم به این امید که دوباره یک روز آنها را روی نیمکت تیم مورد علاقهمان میبینیم که باز هم فرصت داریم تا با خاطرهسازی ستاره محبوبمان زندگی کنیم.
دیدن اسطورهها به عنوان سرمربی، اتفاق دلنشینی است که رخ میدهد، اما حالا اتفاق پیش آمده در چلسی (اخراج لمپارد) میتواند یک تلنگر برای اسطورههای دیگر تیمها باشد که اگر همه چیز خوب پیش نرود چه؟
دو سال پیش هوادارانی که دوست داشتند هرچه سریعتر از فوتبال حوصله سر بر مائوریتزیو ساری در لندن خلاص شوند، آرزو میکردند که محبوبترین فرد تاریخ باشگاهشان به بریج (استادیوم چلسی) برگردد و این بار با یک دست کت شلوار شیک کنار زمین دلبری کند و این اتفاق افتاد و لمپارد به خانه برگشت.
اگر دو ماه پیش به هواداران چلسی میگفتید که در چنین روزی باید با سوپرفرانکی خداحافظی کنید، شما را متهم به دیوانگی میکردند، اما اوضاع به یکباره دگرگون شد تا فرصت تاریخ سازی برای کاپیتان محبوب آبیها هرگز فراهم نشود.
رفتن لمپارد یک تلنگر به همه آنهایی است که آرزو دارند بازیکنان محبوبشان را در مقام سرمربیگری باشگاهشان شاهد باشند. همه آدمهایی که دل خوش هستند تا امثال جرارد و ژاوی را دوباره در تیمهایشان ببینند، همه آنهایی که دارند از دیدن زیدان و سولسشر روی نیمکت تیمهایشان لذت میبرند و همه کسانی که به دوران بازنشستگی ستارههایشان فکر میکنند.
لمپارد رفت. تلختر از روزی که مورینیو دربهای خروج را برایش باز کرد و به دوران بازیگری او در لباس چلسی پایان داد و حالا همه از این میترسند که شاید جریان لمپارد برای اسطورههای دیگر هم تکرار شود و فوتبال با عزیزترین فرزندانش نامهربان برخورد کند.
نظر شما