به گزارش ایمنا، آقای خطشه ای در جدیدترین اضافات خود گفته است: «ساعت هشت رفتیم مهمونی. سریع شام آوردند گفتند نگرانیم که ساعت ۹ بشه و ماشین تون رو جریمه کنن. گفتم فکر اونجاش رو هم کردیم. از جیب کاپشنم پیژامه رو در آوردم. گفتند البته قدمتون روی چشم ولی تا ساعت چهار صبح اذیت میشین بیدار بمونین. دست کردم توی کیف عیال و متکای سفری رو در آوردم. گفتند آخه خونه یه خوابه، خودتون اذیت میشین. اشاره کردم به تخت دونفره داخل اتاق و گفتم: همون تخت رو بدید ما کافیه. هیچی دیگه … ساعت ۱۰ با ماشین خودش ما رو رسوند خونه و جریمه هم شد. الان هم منتظرم بیاد دنبالم برم ماشینم رو از در خونه شون بردارم. مردم چقدر بی عاطفه شدند…»
صد و دومین شماره هفته نامه طنز خطشه را میتوانید از اینجا بخوانید.
نظر شما