به گزارش خبرنگار ایمنا، سعید نیکوخصلت در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
"چند ماهی است که در ضلع جنوب شرقی آپارتمانی که در طبقه اول آن زندگی میکنم؛ آپارتمانی احتمالاً در حدود شش تا هفت طبقه در حال ساخت هست.
به یمن خانهنشینی امسال و برگزاری جلسات مجازی، اولین بار هست که مدتها بعد از دوران کودکی شاهد مراحل ساخت ساختمانی در همسایگی محل سکونت خود هستم. در ابتدا این روند برایم چندان مفهومخاصی نداشت؛ اما اکنون با اضافه شدن طبقات کم کم متوجه میشوم که با تماشای طلوع خورشید صبحگاهی در حال خداحافظی هستم و البته قبلاً نیز میدانستم که آفتاب شهر شمس تبریز مدت هاست در پس تراکم ساختمانی و هوای آلوده خود ساخته ساکنینش مانده است.
با این حال صاحب ساختمان نیز با بالا رفتن ساختمان تماماً دغدغه افزایش قیمت تجهیزات را دارد و البته دغدغه گرفتن یک طبقه غیرمجاز و گرفتن مجوز مازاد بر تراکم و احتمالاً بالا پایین رفتنها و دور زدن قانون و گرفتن رضایت از همسایه و … را هم دارد.
کارگر ساختمانی نیز با لیسانس زبان فرانسه که شغل مناسب و مرتبطی را پیدا نکرده است؛ در حین کار هر از چند گاهی مرا میبیند که او را تماشا میکنم و شاید او نیز به بالا رفتن قیمتها و هزینههای سرسام آور زندگی و به دود شدن سرمایه زندگی و جوانی اش در این رکود اقتصادی فکر میکند و شاید به این فکر میکند که آیا من از مشکلات رو به فزون زندگیاش خبر دارم و آیا میتواند در آینده به شغلی دائمی و پایدار امیدوار باشد؛ شغلی که زمانی فکر میکرد مدیر آژانس جهانگردی و یا هتل و یا مدرس زبان فرانسه خواهد شد و با این حال او مشغول ساختن ساختمانی است که شغل مورد علاقه او را در این شهر تخته خواهد کرد و تخصصش را از یاد خواهد برد!
فارغ از این گوناگونی تفکرات، گفتمان مدرن زندگی اجتماعی با عنوان "توسعه پایدار" همگی این سه دغدغه من، صاحب خانه و کارگر ساختمانی را با هم در نظر میگیرد و تفاوت چندانی قائل نمیشود و ریشه این دغدغهها و تفکرات را یکی میداند.
کاهش تراکم یعنی زیست پذیر بودن، افزایش توریست و رونق سرمایه گذاری، افزایش کسب و کار در شهرها، امنیت، آب شرب، برق، ترافیک آرام، هوای سالم، ایمن و سالم ماندن خودروها و سلامت بدن و روحیه شاد برای مردم و البته تلالو نور خورشید برای همه!
شاید در خصوص کنترل قانون و یا قانونگذاریهای درست باید بیش از پیش … شاید هم… شایدهای بسیار دیگر...
و واقعاً … برای تبریز عنوان "دومین شهر برجهای کشور" افیونی غرورانگیز بود که قامت بلند تاریخ و فرهنگش را خمیده کرد…"
نظر شما