به گزارش ایمنا، شهاب الدین منتظمی روز شنبه در نشست بررسی روند درمان پلنگ آسیب دیده بشاگردی (نازک) افزود: یکی از معضلات و مشکلات و ویژه در کشور در بحث حیات وحش موضوع بیماریها است، دامنه آن بسیار گسترده و پیچیده است و شرایط خاصی را میطلبد از یک طرف هم یک ساختار و دانش جامع در حوزه دامپزشکی حیات وحش در کشور نداریم.
وی اظهار داشت: البته در کشور دامپزشکانی هستند که آستین بالا زدند و در کنار ما قرار گرفتند و امروز شاهد این هستیم که در نقاط مختلف کشور دامپزشکان جوان و فعالی در ارائه خدمات درمانی، تیمار و کمک به حیات وحش هستند و با این روند شاهد افزایش روزافزون برگشت گونههای حیات وحش آسیب دیده به طبیعت هستیم که برای جامعه دامپزشکی و سازمان محیط زیست موجب خوشحالی است.
منتظمی ادامه داد: از طرفی هم وظیفه ذاتی محیط زیست در امر حفاظت یک موضوع انکار ناپذیر است که انجام میشود اما گاهی شاهد اتفاقات ناگواری هستیم مانند در تله افتادن یا شلیک به حیات وحش که هر دلیلی منجر به از دست دادن گونهها در طبیعت میشویم حالا فرقی نمیکند که یک گونه بمیرد یا ناتوان شود و نتواند به طبیعت برگردد هر دو یک خسارت جبران ناپذیر به آن اکوسیستم است.
وی اظهار داشت: گرچه مشکلات ما در این حوزه زیاد است در واقع در بحث تعارض و مدیریت گونهها شرایط طوری است که هر چه از نظر بحث آثار تغییر اقلیم، طعمه و تعارضهایی که به ویژه ما انسانها در زیستگاههای حیات وحش انجام میدهیم، ماحصل آن این است که گونههای ارزشمند خود را از دست میدهیم و به طبیعت آسیب میزنیم.
مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان محیطزیست افزود: امیدواریم بتوانیم با اصلیترین موضوع یعنی بحث ارتقا سطح آگاهی مردم و افزایش عمومی هموطنان، میزان خسارت به محیط زیست را کاهش دهیم، البته در این راه اصلیترین و مهمترین راهکار بحث جبران خسارت است که سازمان محیط زیست هم پیگیر این موضوع است.
وی گفت: سازمان محیط زیست بسیار رسمی و از طریق تدوین دستورالعملها و تغییر و بازبینی قوانین موجود در زمینه پرداخت خسارت در تلاش است تا بتواند خسارتهای احتمالی که حیات وحش در حوزه کشاورزی و دامی به هموطنان وارد میکنند پرداخت شود تا شاید با مدیریت این روش گونههای ارزشمند خود را از دست ندهیم.
منتظمی ادامه داد: اما اتفاقات مهم و حائز اهمیت دیگر این بود که پلنگ جوان و بسیار ارزشمند بشاگردی با نام «نازک» چندی پیش در تله افتاد که در نهایت با هماهنگیهای صورت گرفته به تهران منتقل شد، هر چند با تلاشهای بسیار اما دست حیوان قطع شد اما میتواند پیامهای متفاوتی داشته باشد که امیدوارم از یک سو مسیری شود برای ارتقای دانش دامپزشکی حیات وحش و تبادل اطلاعات و از سوی دیگر به علت چنین حوادث ناگواری ما گونههای ارزشمند خود را از دست ندهیم.
وی گفت: گرچه شاید خیلی از دوستداران حیات وحش بگویند اینکه دستش را از دست داد و دیگر فایدهای ندارد، اما تلاش ما این است که حیوان زنده بماند و برسیم به آن سطح دانش که بتوانیم با فراهم کردن شرایط و زیرساختهای لازم حداقل در باروری و زادآوری از این گونه استفاده کنیم و این فرصت را از آنها نگیریم چون حیوان جوانی است.
منتظمی گفت: گفته میشود پلنگ معمولاً به سمت طعمههای سخت میرود و گوسفند یک طعمه آسان است و معمولاً آن را شکار نمیکند که به نظر میرسد در این منطقه اتفاقی افتاده که به سمت طعمه ساده رفته و در تله گیر کرده است، غذای غالب پلنگ در ایران معمولاً گراز است.
وی افزود: با این حساب میطلبد که یک پایش جدی هم در زمینه طعمه و هم خود پلنگ در منطقه بشاگرد داشته باشیم، یک آسیب شناسی برای وقوع این معضل انجام شود که ببینیم دلیل چه بوده که حیوان به سمت طعمه آسان روی آورده و انرژی خود را روی جبران خسارت بگذاریم که کمک کننده خواهد بود.
منتظمی گفت: همچنین ضرورت کاستن زمان وقوع آسیب تا درمان بسیار مهم است، البته از همکاران خود در استانها خواستیم به جز گونههای خاص بقیه گونههایی که دچار آسیب میشوند به تهران منتقل نشوند اما شرایط این پلنگ خاص بود و از این رو به تهران منتقل شد.
چندی پیش یک قلاده پلنگ در بشاگرد استان هرمزگان در یک تله فلزی گرفتار شد که بعد از انجام اقدامات اولیه به تهران منتقل شد اما با تمام تلاشهای صورت گرفته دست چپ این پلنگ به نام نازک قطع شد.
پلنگ ایرانی یا پلنگ پارسی به لحاظ جثه بزرگترین زیرگونه پلنگ است که بومی غرب آسیا است و در فهرست جانوران «در معرض خطر انقراض» آی یو سی ان قرار دارد، طبق برآوردی در سال ۲۰۰۵ کمتر از هزار و ۳۰۰ پلنگ در گسترهای شامل قفقاز، ترکمنستان، جنوب روسیه، پاکستان، افغانستان و ایران زیست میکنند. حداقل ۶۰ تا ۷۰ درصد این جمعیت در داخل مرزهای ایران به سر میبرند به این ترتیب ایران مهمترین زیستگاه پلنگ ایرانی در غرب آسیا به شمار میرود.
اصلیترین تهدید پیشروی بقای این حیوان جدا شدن زیستگاهها و قطع ارتباط ژنتیکی گروههای مختلف این حیوان است که معمولاً به تشکیل گروههای بسیار کوچک منجر شده است بهطوریکه در همه قلمرو زیستی این حیوان هیچ گروه جمعیتی وجود ندارد که دربرگیرنده بیش از ۱۰۰ پلنگ بالغ باشد.
بنابه گزارش ایرنا، کاهش طعمه بر اثر شکار انسانها، گسترش زیربنایی، مزاحمتهای انسانی و از میان رفتن زیستگاه (شامل چیدن گیاهان و قارچهای خوراکی، ساخت معدن، جادهسازی، جنگلزدایی، آتشسوزی و چرای دام) عواملیست که منجر به تکهتکه شدن زیستگاههای حیوان شده است.
نظر شما