به گزارش ایمنا، چندی پیش، تعدادی از اعضای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی طرحی را در خصوص دریافت مالیات از تراکنشهای بانکی، رسانهای کردند که در جای خود جای تأمل زیادی داشت.
اینکه چرا وقتی کفگیر درآمدی به ته دیگ میخورد در هر چند سال چنین طرحهایی مطرح میشود ریشه در عدم درک مشکلات اقتصادی ایران دارد؛ نظام اقتصادی ایران در دهه گذشته به صورت متوسط رشد اقتصادی صفر درصد را تجربه کرده است.
بر این اساس رفع تحریمها و رشدهای اقتصادی چشمگیر بعد از برجام هم نتوانست این توازن را به سمت رشد مثبت حرکت دهد، حال سوال این است که چگونه میخواهیم در یک نظام اقتصادی که حرکتی رو به جلو ندارد، درآمدها را به گونهای بالا ببریم که اقتصاد بیش از این غیر رسمی نشود.
در حقیقت چنین پیشنهادهایی در فضای اقتصادی ایران و پیدا شدن موافقانی برای این پیشنهادات میتواند تأثیرات مستقیمی بر نظام اقتصادی کشور داشته باشد، این تأثیرات عبارتند از تسریع اقتصاد، تراکنشهای غیررسمی و با پول نقد، آسیب به فعالیتهایی که با حجم بالای تراکنش روبهرو هستند همانند شرکتهای فعال در حوزه تراکنش، کاهش سرعت تحول دیجیتال در اقتصاد ایران که هنوز با متوسط جهانی فاصله دارد، ایجاد کسب و کارهایی که به دنبال راهکارهایی برای دور زدن این طرحها هستند.
کافی است به اقدامات مشابه با این طرحها را تاریخ اقتصاد توجه کنیم و نتیجه آنها را مورد بررسی قرار دهیم؛ به نظر میرسد صحبت در خصوص مالیات و روش تأمین آن نیازمند دانش است و اگر خود آن را نداریم بهتر است از مشاوران استفاده کنیم، مالیاتها تعاریف مشخص و استانداردی در اقتصاد دارند و متخصصان باسواد و کاردان در حوزه مالیاتی نیز کم نیستند. البته این موضوع را میتوان از رویکردی دیگر نیز بررسی کرد که چرا اقتصاد ایران به جای کاستن از مصارف بودجه و بهره ور تر کردن خود همواره به دنبال کندن از بدن نیمه جان اقتصادی بوده که یک دهه است درجا میزند.
وقتی صحبت از کاستن مصارف میشود همه دیگری را نشانه میروند در صورتی که منظور تمام ردیفهای بودجه است! مثلاً آیا طراح دریافت مالیات از تراکنشهای بانکی حاضر به کم شدن درآمد خود خواهد بود؟
یا بسیاری از مدیران و معاونان سازمانها آمادگی کاهش ٣٠درصد - درآمد خود را دارند!؟ اینجاست که شما با استقبال روبهرو نمیشوید و همه به فکر بیشتر کردن درآمدها میافتند آن هم از بدترین نوع آنکه مخل توسعه اقتصادی است.
در بسیاری از کشورها این مشکلات سالهاست حل شده است، در نروژ، فنلاند، چین، اندونزی، مالزی، امارات و...
نکته دیگری که بسیار حائز اهمیت است درک این موضوع است که بدون رشد اقتصادی و درجا زدن حتی افزایش مقطعی درآمدهای بودجهای نیز ناتوان از روند فرسایش اقتصادی نخواهد بود و عاقبت آن ورشکستگی اقتصادی است.
بهای دولت با بهرهورتر کردن دولتها و در نهایت کوچک شدن آنها التیام خواهد یافت و نه افزایش درآمد.
** دبیرکل انجمن اقتصاددانان ایران، مشاور تأمین مالی
نظر شما