به گزارش خبرنگار ایمنا، شیوههای فرزندپروری یکی از مؤلفههای اساسی در تحول و تربیت فرزندان است که زمینهساز رشد بسیاری از ابعاد شخصیتی، نگرشها، احساسها و عادتهای آنها محسوب میشود، برای بررسی نقش، اهمیت و تأثیر شیوه نوینی از والدگری با عنوان " والدگری مبتنی بر نقاط قوت" با شهرزاد دوستانی، کارشناس ارشد روانشناسی کودک گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
چرا توجه به نقاط قوت و مثبت کودکان در تربیت آنها اهمیت دارد؟
از شما میخواهم یک تکه گِل را تصور و شروع کنید با آن فرزندتان را بسازید، همه موارد اجزا صورت با جزئیات، پاها، و …، اکنون به این مجسمه نگاه کنید. به چه چیزی بیشتر دقت میکنید، به کاستیهای مجسمه بیشتر دقت میشود، اینکه کجای آن ترک خورده، سوراخ است، شکاف دارد و هزاران کاستی و کمبود دیگر که در ذهن میآید. مرتب در این فکر هستید که چگونه میتوانم این نقصها را جبران کنم و به تنها چیزی که دقت نمیکنید، قسمتهایی است که خوب ساخته شدهاند. در واقع این گونه تصور میکنیم که قسمتهای خوب یا همان نقاط قوت همانطور خوب باقی میمانند و نیاز به توجه و تقویت ندارند. همیشه تمایل داریم در واقعیت هم به کارهایی که فرزندمان درست انجام نداده است دقت و توجه کنیم و نه کارهایی که درست انجام داده است.
دلیل اینکه همیشه به نکات منفی وقایع و افراد توجه میکنیم، به میلیونها سال پیش و دوران انسانهای اولیه بازمیگردد. زمانی که انسان غارنشین برای نجات یافتن از خطر، باید همیشه گوش به زنگ میبود و کوچکترین نشانهای را خطر تصور میکرد، اما این روش مخصوص زمانی است که زندگی شما همچون انسان اولیه، همیشه در معرض خطر باشد. در واقع نگاه سوگیرانه منفی به هر چیز باعث میشود نقاط مثبت و امکانات را بدون توجه بگذاریم. گاهی توجه به نکات منفی شاید موجب نجات ما شود، اما توجه و تمرکز به نکات مثبت است که باعث رشد ما و جامعه بشری خواهد شد، بنابراین درباره کودکانمان نیز توجه به نکات مثبت و نقاط قوت است که رشد و بالندگی وی را در پی دارد.
سبک والدگری مبتنی بر نقاط قوت چیست؟
در سال ۲۰۱۱ پروفسور " لی واترز" بر اساس رویکرد روانشناسی مثبت، سبکی از والدگری به نام والدگری مبتنی بر نقاط قوت را جهت مداخله برای درمان کودکان با مشکلات رفتاری عنوان نمود. والدگری مبتنی بر نقاط قوت دیدگاهی است که در آن والدین به صورت آگاهانه، ویژگیهای مثبت فرزندشان را تشخیص میدهند. این سبک تربیتی در واقع به این موضوع اشاره دارد که در وهله اول به کاری که کودکتان میتواند درست انجام دهد دقت کنید و نه به کاری که اشتباه انجام میدهد. هدف این سبک از والدگری نادیده گرفتن مشکلات رفتاری نیست، بلکه هدف این است که برای حل مشکلات از دریچه نقاط قوتی که در فرد وجود دارد نگاه کنیم.
در سبک والدگری مبتنی بر نقاط قوت وظیفه والدین برای تربیت کودک خود چیست؟
در این روش توصیه بر این است که به جای تمرکز روی نقاط ضعف و منفی و میل دائمی به رفع آنها بر گسترش نقاط قوت و ایجاد هویتی محکم در فرزندانمان تمرکز کنیم، چرا که باعث میشود فرزندمان بتواند زمینههایی که نیاز به تغییر دارد را کشف کرده و به وسیله نقاط قوت خود آنها را رفع کند. همانطور که میدانیم، افراد فقط زمانی موفق به رفع نقاط ضعف خود میشوند که بهترین و بیشترین استفاده را از نقاط قوتشان داشته باشند.
وقتی فرزندان مشکلی دارند یا کاری را که نباید انجام میدهند نباید مدام بر نهی کودک برای انجام ندادن آن کار تلاش کنیم، زیرا به نتیجه مطلوبی نخواهیم رسید؛ بنابراین توجه به نقطه مقابل بدی یعنی توجه به نقاط قوت و مثبت کودک سبب میشود تا خود کودک نیز درصدد تقویت نقاط قوت برآید، پس به تدریج نقاط منفی نیز در کودک کمرنگ خواهد شد و با این روش والدین برای اصلاح نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت کودکان بهتر و سریعتر به نتیجه خواهند رسید.
ستایش و تشویق مدام کودکان باعث خودشیفتگی آنها نمیشود؟
باید توجه کنیم، منظور از تشویق و تمرکز بر نقاط قوت، ستایشهای اغراقآمیز نیست، بلکه توجه و انجام تقدیر و تشویقهای واقعی است. اشکالی ندارد که کودکی پرورش دهیم که فکر کند نقاط قوتش او را متفاوت و منحصر به فرد کرده است، اما کودک نباید اینگونه تصور کند که نقاط قوتش باعث ایجاد برتری در او میشود. در واقع داشتن نقاط قوت برتری خاصی نیست، بلکه استفاده از آنها در راههای سودمند برای خود و دیگران، هنر و توانمندی است و باید از این منظر مورد توجه قرار گیرد.
مهمترین هدف سبک والدگری مبتنی بر نقاط قوت برای کودکان چیست؟
با توجه به اینکه هدف روش والدگری مبتنی بر نقاط قوت ایجاد محیطی مثبت است، اما باید به خاطر داشته باشیم که هدف این نیست که محیطی بدون چالش و ریسک برای کودکان به وجود آوریم، بلکه هدف این است که کودک بتواند هم در شرایط آسان و هم در مواقع سخت و چالش برانگیز از نقاط قوتش جهت رشد و مواجه با چالشها استفاده کند. در واقع کمک به کودک برای استفاده از نقاط قوت خود در موقعیتهای چالش برانگیز مانند استرس، اضطراب و ترس یکی از مهمترین اهداف والدگری مبتنی بر نقاط قوت است.
وظیفه والدین در این نوع سبک والد بودن چیست؟
از جمله تکنیکهای سبک والدگری مبتنی بر نقاط قوت برای تشویق فرزند، نام گذاری و مشخص کردن نقاط قوت است که والدین باید آنها را ببینند و نام ببرند، مانند زمانی که کودک میخواهد وسایل خود را با شخص دیگری تقسیم کند، در این موقعیت به جای تنها گفتن جمله "ممنون که وسایلت را تقسیم کردی" باید این جمله را هم اضافه کنیم که "این کار تو به خاطر مهربانی توست". این گونه کودک متوجه خواهد شد که دارای نقطه قوت درونی به نام "مهربانی" است و درصدد تقویت آن بر میآید.
همچنین والدین باید تجارب و محیطی را برای تقویت نقاط قوت کودک فراهم کنند و وقتی که کوچکترین نشانهای از نقاط قوت او دیدند، مثل مهارت در بازی، مباحثه، قضاوت اجتماعی صحیح و عشق به طبیعت سعی کنندکودک را بیشتر به آن فعالیت مشغول و سرگرم کنند.
نقش والدین به عنوان الگوی کودکان چیست؟
والدین به عنوان الگو برای فرزندان خود هستند، بچهها بیشتر از رفتار و اعمال والدین یاد میگیرند و نه از حرفهای آنها. والدین به عنوان اولین و شاید مهمترین الگوی زندگی کودکان بسیار باید مراقب رفتار خود باشند. والدین باید نقاط قوتشان و موقعیت مورد استفاده از آن را بدانند و اگر دارای نقطه قوت مشترک با کودک خود نیستند میتوانند کودک را با افرادی که در آن نقطه قوت جایگاه قابلی دارند آشنا کنند مثلاً اگر نقطه قوت کودکی نقاشی است، والدین میتوانند او را با افراد سرشناس در این حوزه آشنا و یا کتاب و فیلم در این زمینه برای او فراهم کنند تا به تقویت نقاط قوت فرزند خود کمک مؤثری کرده باشند.
عوامل بازدارنده سبک والدگری مبتنی بر نقاط قوت چیست؟
از جمله عوامل بازدارنده سبک والدگری مبتنی بر نقاط قوت، سوگیری منفی و تفکر "همه یا هیچ" است. سوگیری منفی یعنی واکنش ما به وقایع و چگونگی یاد کردن از آنها منفی است مثلاً فردی که سوگیری منفی دارد وقتی برای اولین بار شخصی را میبیند فقط به خصوصیات منفی او توجه میکند و فقط همین خصوصیات در ذهن او میماند. اگر این ویژگی و دیدگاه را در برخورد با فرزندمان داشته باشیم همیشه نقاط ضعف فرزندمان را میبینیم و موارد دیگر مانند نقاط مثبت را از دست میدهیم.
همچنین تفکر "همه یا هیچ" در تشخیص نقاط قوت کودکان موجب برداشت نادرست از نقاط قوت میشود به این صورت که والدین تصور میکنند که فرزندم این ویژگی را دارد یا ندارد. (برای مثال پسر من جدی است) در اصل این طرز تفکر اشتباه است، چرا که ممکن است هر فرد دارای ویژگیها و یا نقاط قوت زیادی باشد که هر کدام از آنها با توجه به شرایط، موقعیت و یا شخصیت هر فرد دارای طیفی کم تا زیاد است که باید به طور صحیح به آن توجه شود.
نظر شما