به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس چکیده یک مقاله، شهرهای یادگیرنده به طور آشکار یادگیری را به عنوان روشی برای افزایش انسجام اجتماعی، احیا و توسعه اقتصادی همه بخشهای اجتماع، مورد استفاده قرار میدهند و به واسطه منابع مختلف، برای یادگیری، توسعه شهری را تقویت میکنند.
شهر یادگیرنده طرحها و استراتژیهایی برای تشویق ارزشها، هنجارها انسجام اجتماعی و توسعه تواناییهای انسانی همه شهروندان ایجاد و اجرا میکند.
شهر یادگیرنده میتواند از طریق ترغیب تک تک شهروندان برای پذیرفتن شاخصهای شهری و رفتاری که هم یادگیرنده و هم معلم باشد، راه حلهای محلی برای چالشهای محلی ارائه دهد.
شهر یادگیرنده به خلق ارزش، رشد فردی، انسجام اجتماعی و توسعه تواناییهای انسانی همه شهروندان از طریق عمومیسازی فرایند یادگیری میپردازد. یادگیری و فرایند یادگیری یکی از مباحث جدی برای توسعه و تعالی جوامع شهری امروزی است.
بلوغ و مسئولیتپذیری شهروندان پیش فرض اساسی در شهر یادگیرنده
شهر یادگیرنده در بردارنده زندگی جمعی و شهروندی، مشارکت فعال، توجه به منافع جمعی مطرح شدن دانش و یادگیری به عنوان داراییهای عمده و شهروند مداری است.
در آغاز قرن بیست و یکم و توسعه یادگیری، جهان خود را در میان تغییرات چشمگیری مییابد که شهرهای جهان در مرکز توجه این تغییرات برای فرایند یادگیری هستند؛ یادگیری به معنای انباشتن، اندیشیدن، استفاده از دانش، مهارتها و نگرشهای پیچیده است به گونهای که فرد یا گروه بتوانند سازگاری فعالی با محیطهای در حال تغییر خود داشته باشد.
یادگیری به تغییر رفتار یا نگرش در فرد و گروه منتج میشود و مفهوم اجتماعات یادگیرنده به نظریات مرتبط با یادگیری و جامعهشناسی توجه دارد.
«ویکونسکی»، یکی از معروفترین نظریهپردازان رشد شناختی معتقد است: "در فرایند یادگیری، کُنش متقابل میان یادگیرنده و محیط اجتماعی او اهمیت به سزایی دارد؛ او بر این باور بود که رشد ذهنی افراد، عموماً به میزان یادگیری مردمی که در دنیای اطراف آنها زندگی میکنند، وابسته است و افراد بسیاری اندیشهها، نگرشها و ارزشهای خود را در تعامل و رابطه متقابل با یکدیگر ارتقا میدهند. "
البته یک پیش فرض اساسی در شهر یادگیرنده، بلوغ و مسئولیتپذیری شهروندان است؛ به نظر میرسد برنامهریزی و در دستور کار قرار دادن سیاستهای حمایتی یادگیری، بهترین استراتژی برای تضمین و بهبود توسعه شهری و غلبه بر استثناها و حاشیههای اقتصادی و اجتماعی شهروندان باشد.
بنابراین در حوزه شهری تقویت یادگیری یک دغدغه اصلی بوده است؛ به شکلی که با در معرض عموم قراردادن محتوای یادگیری برای اکثریت شهروندان بتوانیم رفتارها را به سمت قانونمندی بیشتر سوق دهیم.
یک شهر یادگیرنده، طرحها و استراتژیهایی برای تشویق خلق ارزش، رشد فردی، انسجام اجتماعی و توسعه تواناییهای انسانی همه شهروندان ایجاد میکند.
شهرهای یادگیرنده به طور آشکار یادگیری را به عنوان روشی برای افزایش انسجام اجتماعی، احیا و توسعه اقتصادی شامل همه بخشهای اجتماعی مورد استفاده قرار میدهند و به واسطه منابع کنار هم آورده میشوند.
شهر یادگیرنده میتواند از طریق ترغیب تک تک شهروندان که هم یادگیرنده و هم معلم باشند و همچنین تشویق شهروندان برای پذیرفتن یادگیری به عنوان بخشی از همه فعالیتهای اجتماعی، راه حلهای محلی برای چالشهای محلی ارائه دهد.
بسترهای فناوری اطلاعات و ارتباطات شهری
پیش نیاز عمده ایجاد و توسعه شهر یادگیرنده بسترسازی و تقویت فناوری اطلاعات و ارتباط شهری است.
با توجه به در دسترس بودن زیرساختهای نه چندان پیچیده ارزان و قابل مدیریت از یک سو، و ماهیت نسبتاً ساده انتقال اطلاعات از مراکز آموزشهای غیررسمی شهروندی به نقاط توزیع در فضای درون شهری از سوی دیگر، یک سامانه مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) کاملاً تحققپذیر بوده و تحلیلهای مربوط به هزینه و منافع آن بر به کارگیری این سامانه تأکید دارد.
این فضای درون شهری وقتی کاملتر و اثربخش تر میشود که با سامانههای مدیریت سامانههای اطلاعات و آمار (MIS) عمومی سازمانها نیز ارتباط مستمر داشته و توانایی به روز رسانی خود را داشته باشد.
لازم است در شهر یادگیرنده، دیدگاه مشترک توسط شهروندان در خصوص اینکه شهر کجاست و در آینده به کجا میرود وجود داشته باشد؛ همچنین شهروندان بالقوه و فرصتهای یادگیری و نگرشهای مثبت یادگیری در همه سنین آگاهی یابند.
برای تقویت این دیدگاه مشترک لازم است ویژگیهای کمّی و کیفی جمعیت شامل تعداد جمعیت در دورههای زمانی، ترکیب سنی و جنسی، وضعیت سواد و بهداشت، مهاجرت و خصوصیات خانوار به همراه چشم انداز جمعیتی شهر مورد بررسی قرار گیرد.
ایجاد یک چارچوب سلسله مراتبی از تحصیل و شایستگیهای شهروندان، باعث تقویت یادگیری مادامالعمر میشود و بر این اساس میتوان نیازهای آگاهی رسانی هر گروه شهروندان را دستهبندی کرد؛ زنان، مردان، کودکان، جوانان، میانسالان و کهنسالان، نیروی کار فعال و نیروی کار غیرفعال از جمله این دسته بندیها در شهرهای یادگیرنده هستند؛ به عنوان مثال در یکی از شهرهای ایران سفرهای معمول شهری به شرح زیر آمده است؛ میتوان با یادگیری مناسب شهری از میزان این سفرها کاست و میزان و کیفیت یادگیری را در آنها بالا برد.
الگوسازی و الگو برداری در شهر یادگیرنده
آموزههای رفتار شهروندی در افزایش کیفیت زندگی شهری بسیار اثر گذار است؛ این آموزهها به تقویت اخلاق و هم بستگی اجتماعی یک جامعه در سطح محلی- ملی و جهانی منجر خواهد شد.
در واقع نقش طراحی آموزههای اجتماعی و فرهنگی و تدوین استراتژی فرهنگی از طریق نشانههای شهری افراد حقیقی و حقوقی سرآمد در قالب شناختی که شهروندان نسبت به فرهنگ شهرنشینی به دست میآورند، باعث میشود هویتهای شهری متناسب با فرهنگ حاکم بر جامعه شهری شکل گیرد و نهادینه شود.
به عنوان مثال در شهرهای اسکاندیناوی به طور منظم به چرخه یادگیری غیررسمی توجه میشود؛ چنان که در شهرهای ژاپنی نیز به عادت یادگرفتن در کلیه نواحی شهری پرداخته شده است.
در انگلستان توجه ویژهای به همکاری دانشگاهها با شهرداریها در مبحث یادگیری شده است؛ ۶۰ درصد شهرها دارای بیشترین میزان نمادهای آموزش دهندهاند که میتوانند به طور بالقوه سوالات شهروندان را پاسخ دهند.
در کشور ما که شاید یکی از غنیترین سرزمینها از نظر بهره مندی از میراث و دستاوردهای فرهنگی است و از نمودهای آن شهرسازی و معماری ویژه شناخته شده آن در سطح جهانی است.
امروزه هویت شهری، همچون حلقهای گم شده است و شهرها نه بر پایه هویت اصیل خود، بلکه بر پایه تقلیدهای بدون اندیشه از مظاهر غربی و الگوهای مدرن بدون توجه به الگوهای بومی در حال شکل گیری و گسترش است.
در این بین شوراها و محلات توانمند در یادگیری، اهمیت ویژه ای دارند؛ به ویژه اینکه چگونه منابع یادگیری در همه بخشهای اجتماع شهری، اقتصادی، آموزشی، عمومی و داوطلبانه بسیج شوند.
در واقع مدیران محلی درک کردهاند که آینده موفق تر وابسته به توسعه سرمایه انسانی و اجتماعی درون آن است و کلید این توسعه یادگیری است؛ این به معنی القای عادت یادگیری تا جای ممکن به شهروندان و تقویت آن برای ساختن جامعه یادگیرنده است.
شهر یادگیرنده و جهانی شدن
امروزه موج جهانی شدن تمام ساکنین دنیای مدرن را در برگرفته است. وحشت از ویران شدن ساختارهای اقتصادی نوپا، وحشت از شکستن مرزهای سیاسی و مهمتر از همه گم شدن هویتهای مختلف در میان امواج جهانی شدن، ایجاد شده است.
نوع نگرش به محیط شهری نیز در نهایت تحت تأثیر این ساختارهای ذهنی قرار خواهد گرفت و در نهایت ساختارهای محیطی در داخل شهرها تحت تأثیر این فرایند شکل میگیرد.
به عبارتی برپایی ساختارهای نو، تحت تأثیر هویت جهانی و بدون توجه به گذشته و واقعیات موجود است؛ در شهرسازی جدید الگوها به گونهای متقدم شکل گرفته است؛ الگوهایی که برانند تا با اجبار خود را به واقعیت تحصیل کنند.
شهر یادگیرنده نیاز به دسترسی حداکثری دانش دارد؛ در دسترس کردن یادگیری و محتوای آن و افزایش آگاهی برای انجام نیازها و درخواستهای اداری بدون تردد شهری، نیاز به هماهنگی در زمینه شبکههای مجازی دارد.
این آگاهیها باید به روز بوده و نیز شهروندان و سازمانها بر حیاتی بودن تحقق درخواستهای اداری شهروندان بدون ایجاد تردد شهری واقف باشند.
نتیجهگیری
پیشرفت سریع شهرها در جهان نشان میدهد که روز به روز جهان در حال تحول و یادگیری بیشتر است؛ هر کشور و شهری زودتر تحولات جدیدی را یاد بگیرد و آن را به مرحله عمل برساند، آینده موفقتری در پیش روی دارد.
اطلاعات مهمترین ابزار استراتژیک برای مدیریت و ارتقای روشهای یادگیری صحیح بهترین خط مشی محسوب میشود.
در حوزه شهری، شهرهای یادگیرنده یکی از پس از دیگری در حال ظهور هستند و در آیندهای نزدیک، ارائه خدمات شهری و چهره شهرها را کاملاً دگرگون میکنند؛ در یک شهر یادگیرنده فرآیندها و کارها را میتوان بسیار سادهتر و با اطمینان خاطر بیشتری یاد گرفت؛ تأثیر شهر یادگیرنده را میتوان از دیدگاههای مختلف بررسی کرد.
از دیدگاه مدیران شهری، این پدیده میتواند باعث سرعت و سهولت در انجام فعالیت، شفافسازی در ارائه خدمات و استفاده از نظرات شهروندان شود.
از دید کاربران نیز یادگیری در هر زمان و هر مکان فرصت مغتنمی است که رضایت شهروندان و شهروند یادگیرنده آشنا شده و آن را بپذیرد سرعت توسعه شهر بیشتر شده و فرصت داشتن یک شهر خوب و پاسخگو افزایش مییابد. چنانچه شهر یادگیرنده فوق مورد توجه قرار گیرند، به نتایج فوق العادهای دست پیدا میکنیم که برای یک شهر بسیار با ارزش است و کمک بسیار مهمی برای اداره بهتر شهر میباشد.
یافتههای مورد انتظار و پاسخهای احتمالی شامل مواردی همچون مطرح شدن دانش و یادگیری به عنوان دارایی عمده شهر، توجه به تغییر و آشوبهای سریع و سازماندهی مناسب در قبال آن، استفاده از یادگیری به عنوان یک روش برای ترغیب انسجام اجتماعی است.
از سویی دیگر میتوان هدف کلان تحقق شهر یادگیرنده را به صورت جز در قالب پروژهای مشخص شود؛ با توجه به اینکه یکی از اهداف شهر یادگیرنده حضور در رقابت جهانی رشد اقتصادی در سطح محلی است، تحقق شهر یادگیرنده نیازمند فراهم کردن امکان شناخت مزایای نسبی شهر و شناساندن این قابلیتها و استفاده از آنها در سطح منطقهای و جهانی است.
نظر شما