به گزارش ایمنا، ۱۴ سال پیش در چنین روزی بود که در فضای مصلای قدس بندرعباس چیزی جز حزن و اندوه دیده نمیشد؛ مشتاقانی که از گوشهگوشه کشور برای آخرین وداع با صدای ماندگار جنوب، خود را به بندرعباس، دیار همیشگی ناصریا رسانده بودند. از کودک و پیر، از زن و مرد، دانشجو و کارمند و … کنار هم، با چشمانی خیس از دست دادن ناصر عبداللهی را باور نداشتند.
این هنرمند بامداد سوم آذرماه ۸۵ در بیمارستان خلیجفارس بندرعباس به علت از کار افتادن کلیه بستری شد و سپس به کما رفت. پس از چند روز هم به بیمارستان شهید محمدی بندرعباس منتقل و در بخش ICU این بیمارستان بستری شد و سرانجام یک هفته بعد به بیمارستان شهید هاشمینژاد تهران منتقل شد و ظهر روز ۲۹ آذرماه در حالی که تنها ۳۷ سال داشت به دیار باقی شتافت و در زادگاهش بندرعباس به خاک سپرده شد.
محمدعلی بهمنی، شاعر پیشکسوت که زندهیاد عبداللهی از اشعارش بسیار خوانده بود، همان سال در پی درگذشت ناصر عبداللهی درباره فعالیت هنری این خواننده و آهنگساز گفته بود شناخت او از شعر، خوب و عجیب بود و این واقعیتی است که باید به آن اعتراف کرد.
بهمنی خاطرنشان کرده بود او انسانی بود که موسیقی را خوب میشناخت، صدای خوبی داشت و حیف شد؛ میتوانست این صدا رساتر بماند، اما دریغ!
محمدعلی بهمنی چندی پیش هم در جمعی خصوصی درباره آن زندهیاد چنین گفت: سر اجرای ترانه «دل من یه روز به دریا زد و رفت» بارها ناصر از من اجازه خواست آن را اجرا کنم. اجازه ندادم. یک روز زنگ زد و گفت استاد آن اثر را بدون اجازه شما خواندم و منتشر کردم. زنگ زدم حلالیت بگیرم! و من بغض کردم و از صداقتش خوشم آمد.
ناصریا را برای مظلومان جهان خواندم
اما شاید در این میان بازخوانی بخشی از آخرین مصاحبه زندهیاد ناصر عبداللهی خالی از لطف نباشد. وی در یک مصاحبه کمتر خواندهشده، درباره قطعه مشهور «ناصریا» گفته بود: همه میگویند «ناصریا» کاری اسپانیولی است و از ملودیهای جیپسی کینگ برگرفته شده است؛ در حالی که واقعیت غیر این است و «ناصریا» به هیچ وجه تعلقات اسپانیایی ندارد. این کار ریتم عربی دارد، ریتمی که بارها توسط عود، دهل و دف عربی نواخته شده و تاکنون هیچگاه توسط گیتار نواخته نشده بود اما من این کار را انجام دادم. ملودی ترانه «ناصریا» سال ۱۳۶۷ ساخته شد. آن سال من به کنکاشی درباره ظلم رسیده بودم؛ ظلمی که در دنیا وجود داشته و دارد و برای همدردی با مظلومان جهان این کار را ساختم. در متن شعر «ناصریا» میگویم اگر کسی به اسم ناصر قصد یاری مظلومی را داشت باید سختی بسیاری را متحمل شود و مبارزات بسیاری با نفس خویش داشته باشد و در نهایت در سایه توجهات پروردگار پیروز خواهد شد.
زندهیاد ناصرعبداللهی در بخشی از این گفتوگو که در «کتاب ستارگان موسیقی پاپ» آمده است، درباره موسیقی پاپ اظهار نظر قابل توجهی داشته است. عبداللهی معتقد بود «موسیقی پاپ ایرانی، حرکت نوین و تازهای است که پویایی دارد و به جرأت میتوان اذعان کرد روند این حرکت تا بدین جا خوب بوده و توانسته است جایگاه ویژهای در میان جوانها ایجاد کند. این حرکت در راستای مقابله با تهاجم فرهنگی موفق بوده است و امیدوارم سیر صعودی این هنر، خدای ناکرده به حرکتی نزولی بدل نشود.»
مرا به شبیهخوانی متهم میکنند
وی همچنین درباره سبک کاریاش گفته بود: من را هم به «شبیهخوانی» متهم کردهاند! میگفتند لحظاتی از صدای تو شبیه فلان خواننده است، بعضی وقتها نیز از فلان خواننده تقلید میکنی و مواقعی هم کارهایت شبیه کارهای نعیم افغانی است. در مقابل این اتهامات شروع به تحقیق کردم و نهایتاً به این موضوع پی بردم که چرا برخی این گونه درباره صدای من میاندیشند. من اساساً دنبال حرفهای تازه و کارهای نو هستم و از تقلید و شبیهخوانی خوشم نمیآید.
به سطحی نرسیدم که اشعار حافظ و مولانا را بخوانم
اشعار ترانههایم را بر اساس مطالعاتم انتخاب میکنم. در میان شعرای معاصر آثار محمدعلی بهمنی و پروین اعتصامی را خواندهام. در بین شعرای قدیمی نیز عاشق آثار حافظ و مولانا هستم. تا به امروز سطح معلوماتم ایجاب نمیکرد از اشعار این ۲ بزرگوار استفاده کنم اما از امروز به بعد به طور قطع گریزهایی به دیوان شاعران عارفی که بر تارک تاریخ ادبیات ایران قرار دارند، خواهم زد.
اصالت مردم جنوب به معنویت ختم میشود
به عنوان یک بندرعباسی از اهالی این شهر میخواهم «جنوبی» زندگی کنند؛ با راستی و به دور از دوز و کلک، مردم جنوب از اصالت واقعی برخوردارند، اصالتهایی که پرورش آنها میتواند ختم به راه معنویت شود. همچنین دعا کنند بتوانم در مسیر ارتقا و تقویت روحی باقی بمانم تا روزبهروز بیشتر و بهتر خدمتگزار خلق باشم.
کسی برای شهرت خواننده نشود
جوانهای علاقهمند به کار در عرصه موسیقی پاپ، ابتدا باید مطمئن شوند که آیا واقعاً به این نوع موسیقی علاقهمند هستند یا فقط برای رسیدن به شهرت و معروفیت قصد فعالیت در این سبک از موسیقی را دارند. اگر صرفاً به مورد دوم (شهرت) علاقهمند هستند، بهتر است به دنبال این کار نیایند؛ چرا که به بیراهه خواهند رفت اما اگر واقعاً به این نوع موسیقی علاقه دارند، ابتدا باید با پشتکار، عزمی قوی و شکیبایی بسیار گام به جلو بگذارند.
منبع: روزنامه وطن امروز
نظر شما