به گزارش خبرنگار ایمنا، در سالهای اخیر در راستای هوشمندسازی فرآیندهای شهری اقداماتی شده است، اما به نظر میرسد کافی نبوده است، زیرا یک شهر هوشمند قاعدتاً باید با بحرانها و مسائل کمتری مواجه باشد و کیفیت زندگی شهری در آن بالا باشد در حالی که مسائل شهری هر روز نسبت به گذشته پیچیدهتر شده و در شرایط فعلی این سکونتگاههای بشری با بحرانهای متنوعی دست به گریبان هستند که البته هر روز نیز ابعاد پیچیدهتری به خود میگیرد.
مدیریت شهری و در رأس آن شهرداری به عنوان سازمانهای اداره کننده هر شهر، نقش اصلی را در تحقق شهر هوشمند بر عهده دارند و تحول در ساختار و عملکرد آنها قطعاً بستر و زمینه را برای نیل به ابعاد مختلف یک شهر هوشمند فراهم میکند. در این زمینه با" فریناز مقتدری، دکترای مطالعات شهری و متخصص هوشمندی شهرها و رفتار شناسی در محیط شهری" گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
آیا الکترونیکی شدن فرآیندهای شهرداری به معنای هوشمند شدن این دستگاه اجرایی است؟
فرآیندهای داخلی سازمان شهرداری از جمله نامه نگاریها و الکترونیک شدن آنها موجب هوشمندی نمیشود، زیرا این فرآیند الکترونیکی شدن است که با هوشمندی تفاوت زیادی دارد. هوشمند شدن یک سازمان یا یک مجموعه اداری ابعاد گستردهتری نسبت به الکترونیکی شدن دارد. الکترونیکی شدن فرآیندها صرفاً منجر به ایجاد شهرداری الکترونیک میشود و با هوشمندی فاصله زیادی دارد. در فرآیند الکترونیکی شدن تنها حذف کاغذ از فرآیندهای اداری و انتقال نامهها در درون سیستم اتفاق میافتد. صرف ارائه خدمات غیر حضوری یا الکترونیک، شهرداری را هوشمند نمیکند و این صرفاً شهرداری الکترونیک است که در حال حاضر در دنیا نیز مدل سنتی مدیریت شهر بوده و به ۲۰ سال گذشته مربوط میشود. شهرداری الکترونیک در دنیا یک شرط پایه و اولیه در فرآیند افزایش هوشمندی یکی سازمان یا سیستم است. البته شهرداری الکترونیک پیش نیاز هوشمند کردن یک مجموعه است اما اصلاً کافی نیست.
شهرداری هوشمند چه نوع شهرداری است؟
هوشمندی بدین معنا است که فرآیندها به صورت بهینه انجام شود و اتفاقات بسیاری در داخل یک مجموعه از جمله شهرداری باید بیفتد تا بتوان گفت شهرداری هوشمند شده است. برخی اپلیکیشنها، خدمات غیر حضوری یا اتوماسیون، یک شهرداری را هوشمند نمیکند. یک شهرداری هوشمند ساختمان هوشمند دارد که مصرف انرژی در آن هوشمندانه میشود. در یک شهرداری هوشمند فرآیندهای شهرسازی هوشمند است که در آن فرآیند تعریف، انتخاب و انجام پروژهها هوشمند باشد و این پروژهها با مشارکت مردم و به صورت یکپارچه اجرا شود. شهرداری هوشمند پایگاه و داشبورد اطلاعاتی دارد که قابل دسترسی است و از روشهای تحلیلی بلادرنگ، اینترنت اشیا و تأثیر اطلاعات کلان و بلادرنگ در فرآیند تصمیم گیری استفاده میکند. این تصمیم گیری میتواند در بخشهای مختلفی انجام شود از جمله سازمان ترافیک. در این سازمان میتوان با استفاده از اطلاعات بلا درنگ و هم پوشانی لایه ترافیکی با لایه کاربری و ساخت اجتماعی و…، تحلیلهای آنی و در لحظه را انجام داد و سپس تصمیم گیری کرد. شکل گیری اینگونه فرآیندها تشکیل سازمان هوشمند یا شهرداری هوشمند را ممکن میکند.
چه بسترهایی برای تحقق شهرداری هوشمند لازم است؟
مدیران شهری باید از طریق آموزش با تجربیات روز دنیا آشنا شوند البته این هوشمندسازی نه در حد کلان پروژهها بلکه باید در اندازه تأثیر پروژهها باشد. اجرای پروژههای پایلوت و کوچک مقیاس به عنوان بستری مناسب لازم است. در حین اجرای پروژههای هوشمندی در مقیاس کوچک، آموزش نیز محقق میشود و چالشهایی که در ایران برای نیل به یک مجموعه هوشمند و مدیریت شهری وجود دارد، مشخص و بستر فرهنگی ایجاد میشود تا بتوان این نتایج را به گستره شهر نیز انتقال داد.
باید توجه داشته باشیم که ایجاد پایگاه اطلاعاتی شهری بسیار هزینه بر و زمان بر است. چنانچه تنها با توجه به تجربیات جهانی و با در نظر گرفتن بودجه، دانش و بستر قانونی شروع به گسترش و ایجاد زیرساختهای هوشمندسازی کنیم، احتمالاً با چالشها و معضلاتی مواجه میشویم که موجب اتلاف زمان و هزینه میشود، بنابراین باید از اجرای طرحهایی در مقیاس کوچک شروع کنیم تا چالشها مشخص شود. به این ترتیب ابعاد مختلف هوشمندسازی در ایران، در بسترهای فرهنگی، اقتصادی و قانونی مشخص و تأثیرات مثبت استفاده همه جانبه از آن استخراج میشود تا قانون گذار با استفاده از آن نتایج، بستر قانونی لازم را تهیه کند. تمامی این فرآیندها نیاز به فرهنگسازی برای سیاست گذار و قانون گذار، تصمیم گیر و تصمیم ساز و شهروندان دارد تا آنان درک درستی نسبت به این فرآیند داشته باشند و بودجه و زمانی که هزینه میشود بهرهوری خوبی داشته باشد. در هر صورت هر اقدام جدیدی یک آزمون و خطا است تا اینکه بتوان چالشها و معضلات را درک کرد.
بسترهای قانونی مورد نیاز برای تحقق مجموعه هوشمند سازمانی چیست؟
هنوز بسترهای قانونی کافی و لازم در ایران برای اینکه به یک مجموعه هوشمند شهری یا سازمانی برسیم، وجود ندارد. لذا اجرای پروژههای با مقیاس کوچک به دلیل اینکه چالشهای کمتری دارد میتواند بستری برای فرهنگ سازی و قانون گذاری ایجاد کند تا زمینه برای ایجاد بستر قانونی اجرا نیز فراهم شود. باید توجه داشته باشیم تا زمانی که در عمل طرحهای هوشمندسازی را اجرا نکنیم و با مسائل و مشکلات برخورد نکنیم، نمیتوانیم نیازهای قانونی را نیز تعیین کنیم، اما به طور کلی از نظر فراهم آوردن بسترهای قانونی با چند مسئله مواجه هستیم:
اولین مورد شفافیت اطلاعات است که قانون جامعی برای حمایت از آن وجود ندارد در حالی که در مواردی برای منع آن قانون وجود دارد. دومین نیاز ایجاد ساختار و ارتباط یکپارچه بین بخشهای مختلف شهرداری است؛ ساختار یکپارچه مجموعه مدیریت شهری از جمله معضلاتی است که فراهم آوردن آن برای داشتن شهرداری هوشمند الزامی است. باید پایگاه اطلاعاتی و تصمیمگیری بر اساس اطلاعات برخط و برگرفته از سیستم اینترنت فراهم باشد و برای تحقق این موارد شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات یک اصل است. تحقق این چرخه در ایران، چنانچه بخواهیم این فرآیند را در مقیاس یک شهر یا یک کشور در نظر بگیریم دشوار است، بنابراین فرآیند هوشمندسازی باید به صورت مرحله به مرحله و از مقیاسهای کوچک شروع شود تا بتوانیم در کنار اقدامات اجرایی، فرهنگ سازی را برای شهروندان و سیاست گذاران و قانونگذاران نیز انجام دهیم؛ زیرا فرهنگسازی برای همه شهروندان، فارغ از هر شغل و وظیفهای که دارند الزامی است.
نظر شما