به گزارش خبرنگار ایمنا، وجود فضاهای عمومی جزو ضرورتهای ساختار کالبدی هر شهر محسوب میشود و از دیرباز مورد توجه و استفاده عموم ساکنان شهرها بوده است. طراحی فضاهای شهری قدمتی دیرینه دارد، اما تغییرات اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی رخ داده طی سده اخیر در شهرهای کشور موجب شده تا نقش این فضاهای عمومی به تدریج کمرنگ شود در حالی که گسترش و توسعه شهر و روند رو به رشد مهاجرت و افزایش جمعیت شهرها، اهمیت وجود این فضاهای شهری را دو چندان میکند.
کلانشهر تهران به عنوان بزرگترین شهر کشور بیشترین جمعیت را در خود جای داده است؛ این شهر به واسطه اعمال سیاستهای نادرست با گذر زمان بیشتر فضاهای عمومی خود را از دست داد.
در طراحی فضاهای جدید شهر نیز چندان به وجود این فضاهای عمومی توجهی نشد در حالی که این فضاها نقش مهمی بر کیفیت محیط زیست شهری و تأمین سلامت روان و امنیت شهروندان دارد، شاید شناسایی مکانهایی به منظور توسعه این فضاهای عمومی در شهر متراکمی چون تهران کار سادهای نباشد.
مهرماه سال جاری مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران با همکاری دانشگاه تربیت مدرس وبیناری با عنوان «از میدان تا میدانگاه؛ نگاهی بر توسعه فضاهای عمومی در تهران» را برگزار کرد. دلیل برگزاری این وبینار طرحی است که به منظور گسترش فضاهای عمومی کلانشهر تهران مطرح شده و در حال اجرا است. به منظور اطلاع از جزئیات طرح و روند اجرای آن با «کورش آصف وزیری» معمار، طراح و برنامه ریز شهری و مدیر فنی پروژه میدانگاههای تهران" گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
میدانگاه کجاست؟
اساساً میدانگاهها به طور عام فضاهایی برای مکث، توقف، تجمع، برگزاری رویداد، تفریحات غیر فعال و بعضاً فعال برای مردم است ما در ایران در گذشته فضاهای عمومی که به نوعی همسان با پلازاها بوده یعنی همان میدانها را داشتیم که یکی از فضاهای مهم در کنار بازارها است از جمله میدان نقش جهان در اصفهان، میدانهایی در یزد یا کاشان که همگی میادینی بسیار مهم و مرکز تجمع مردم بودند. به مرور که خودرو وارد زندگی شهری در تهران و شهرهای دیگر شد، مفهوم میدان کمرنگ و میدانها تبدیل به فلکه ترافیکی شد.
هدف از برگزاری وبینار «از میدان تا میدانگاه» چه بود؟
وبینار از میدان تا میدانگاه بر اساس پروژه مکانیابی میدانگاههای شهر تهران و برای نخستین بار برگزار شد. در این پروژه قرار بود که واژه میدانگاه به معنای پلازا (Plaza) ، بومی سازی و شاخصهها و معیارهای آن مشخص شود. سپس بر اساس این معیارها و شاخصها میدانگاههای شهر تهران در کل ۲۲ منطقه شناسایی شود. با توجه به اینکه مفهوم میدانگاه و روند انجام این پروژه اقدامی جدید است، این وبینار در تلاش بود که مفهوم میدانگاه و موارد استفاده آن را برای جامعه دانشگاهی، بدنه مدیریت شهری و حرفهمندان و علاقهمندان در حوزه شهری تبیین کند. از دیگر موضوعهای مورد توجه در این سلسله وبینار، بررسی چالشهای پیشروی توسعه فضاهای عمومی و احداث میدانگاهها بوده است.
هدف از طرح مکانیابی میدانگاههای تهران چیست؟
این طرح کوشید تا نگاه موجود در زمینه انتخاب فضا جهت ایجاد فضای عمومی را تغییر دهد. در گذشته شهرداری تهران معمولاً فضاهای رها شده را انتخاب کرده و تبدیل به پلازا میکرد. به عنوان نمونه محوطه سازی صورت گرفته در شمال غربی هفت تیر که به عنوان ایجاد میدانگاه اجرا شد عملاً یک پروژه شکست خورده است زیرا به شاخصهایی همچون گرایشات عمومی تجمع و حرکت مردم دقت نشده بود.
اما هدف از طرح مکانیابی میدانگاه این بود که مکانهایی که مردم حضور دارند را شناسایی و تقویت کند. مکانهایی که مدیریت شهری به آن فکر نکرده یا کمتر فکر کرده است. مثل جلوخان مترو جهاد، میدان سلماس، خیابان شهدای صادقیه در حد فاصل فلکه اول و دوم صادقیه و یا شمال شرقی میدان مدرس در شهر ری، مکانهایی بوده که مدیریت شهری فکر نمیکرد بتواند چنین کارکردی داشته باشد.
چالشهای اجرای این پروژه چیست؟
در این طرح سعی کردیم به مکانهایی توجه کنیم که گرایشهای حرکت و تجمع مردم وجود دارد. این اقدام آزمون و خطایی که در گذشته در شهر تهران اتفاق افتاد را به حداقل میرساند، اما نباید فراموش کرد که در محور ۱۷ شهریور نیز که حرکت مردم وجود داشت، پیادهراهسازی آسیبهایی را وارد کرد. پس شاخصهای متعددی باید در کنار هم مدنظر قرار گیرد تا بتوان یک فضا را مستعد ایجاد میدانگاه در نظر گرفت. از دیگر موارد مهم طراحی بر اساس زمینه، برنامه و عملکرد فضا در کنار توجه به المانهای زیبایی شناسی است.
در طراحی مکانهای شناسایی شده باید به این نکته توجه شود طراحی واجد عملکرد باشد، منجر به آسیبهای اجتماعی در محدوده طرح نشود و در راستای برنامه در نظر گرفته شده برای فضا صورت گرفته باشد. طرحهای انجام شده در چهار میدانگاه پیشنهادی در فاز اول طرح تا به امروز کامل نشده که بتوان قضاوت درستی از آن داشت، اما طرحهای بیرون آمده تا به اینجا نگرانیهایی را ایجاد کرده است که طرحهای بیش از حد فرم گرا بوده باشند و منجر به کاهش کیفیت عملکرد فضاهای پیشنهادی شوند.
طرحها باید برنامه محور باشند. برنامه نگهداشت، استفاده و بهره برداری باید مشخص باشد و ذیل برنامه در نظر گرفته شده طراحی انجام شود و طراحی فرم لزوماً نباید برای زیبایی به کار گرفته شود زیرا در این صورت نه تنها کمکی به توسعه فضاهای عمومی نمیکند بلکه ممکن است به آن آسیب بزند.
مسقف کردن برخی فضاهای عمومی به آن فضاها آسیب میزند. درست است که در تهران یکی از لزومات فضاهای عمومی سایه است زیرا در این شهر چندین ماه داغ و شش ماهه بارندگی در سال داریم، اما مسقف کردن دائم فضا نیز آسیبهای را به آن وارد میکند، فضا را محصور میکند، فضا نیازمند به نگهبان میشود و نمیتواند ۲۴ ساعته در اختیار باشد و در اصل از عمومیت آن کاسته میشود. بسیار مهم است که این متغیرهای مختلف در طراحی در کنار یکدیگر دیده شود و برنامه ریزی برای طراحی انجام شود. امیدوارم این اتفاق بیفتد در غیر این صورت ممکن است به فضاها آسیب وارد و بسیاری از فضاهایی که امروز مورد استفاده مردم است را از دست بدهیم.
یکی دیگر از معضلهای مهم در زمینه تحقق توسعه میدانگاهها مربوط به ساختار شهرداری تهران است. سازمانی مسئول تهیه طرح، سازمان دیگر مسئول اجرا و سازمان دیگری مسئول نگهداری است که اینها ربطی به یکدیگر ندارند و این روند آسیب جدی به اجرای طرح وارد میکند. این فضاها نیازمند مدیریت یکپارچهای است که در بالادست کل جریان، چه در حوزه طراحی، چه در حوزه اجرا و چه در حوزه بهره برداری و نگهداشت، قرار بگیرد تا یک یکپارچگی رویهای ایجاد کند در غیر این صورت به خطا میرویم، همه این آسیبها در نبود مدیریت یکپارچه ممکن است به وجود بیاید.
در این پروژه تا چه اندازه به بافت اجتماعی و فرآیندهای جاری در این فضاها توجه شده است؟
یکی از بخشهای مهم، توجه به جریان اجتماعی است، در زمان برداشت اطلاعات و اسناد به طرح پهنههای فرهنگی و پاتوقهای محلات قابل توجه است. طی فرآیند مکانیابی لایهای از نقشه گوگل استخراج شد که مکانهای مورد استفاده مردم را با تراکم جمعیتی بالاتر نشان میداد و سعی کردیم مکانهایی را مورد توجه قرار دهیم که مردم در آن حضور دارند. تلاش شد تا از گروهها، NGO ها و فعالان حوزه تهران شناسی مثل شنبه شهر، پیاده و دالان را دعوت و با آنها در مورد این جریان صحبت کنیم.
به علاوه با تهران شناسانی در این ارتباط صحبت کردیم زمانی که در حال شناسایی مکانها بودیم با مراجعه به مکان، با مردم، عناصر ثابت در فضا مثل کسبه و دست فروشان، حاضران فضا و عابران فضا صحبت و از آنها درباره روند اجرای طرح و مخاطرات آن سوال کردیم و با شناسایی هر مکان برای آن یک شناسنامه تهیه کردیم. چنانچه در طراحی به نیازها و عملکردهای هر فضا توجه نشود ممکن است آسیب رسان باشد به طور مثال سازمان نوسازی شهر تهران قصد داشت چند پروژه را سال گذشته اجرایی کند که با مقاومت روبه رو شد و سازمان از تصمیم خود بازگشت زیرا گروههای اجتماعی در فضا به خوبی دیده نشده بودند. با این حال ما در مراحل تهیه پروژه، گروههای اجتماعی را مدنظر قرار دادیم، اما مراحل بعد مربوط به روند طراحی میشود که باید به این مسئله نیز توجه کرد.
عزم مدیریت شهری برای اجرای این پروژه چیست؟
خوشبختانه مدیریت شهری برای اجرای این طرح قانع شده و به طور کامل طرح را پذیرفته است. این اتفاق خوبی است که شورای شهر، سازمان مشاور، سازمان نوسازی و مرکز مطالعات شهر تهران کاملاً طرح را قبول دارند و منتظر خروجیها هستند، خروجیهای آماده شده را میپذیرند، در دستور کار قرار میدهند و برای آن بودجه در نظر میگیرند.
طراحی چهار فضا در مراحل انتهایی است و در مرحله عقد قرارداد با پیمانکار است که پیش بینی میشود تا آخر سال یا اوایل سال بعد به بهره برداری برسد. جلوخان مترو جهاد تقاطع فاطمی ولیعصر (میدانگاه فاطمی)، میدانگاه صادقیه حد فاصل فلکه اول و دوم صادقیه در تقاطع خیابان شهدای صادقیه، مترو صادقیه و جلوخان باغ فردوس، این چهار میدانگاه از خروجیهای این پروژه در حال طراحی است. چنانچه شناسنامه مکانها در اختیار طراحان گذاشته شود بسیار اتفاق خوبی است و در این راستا نیاز است یک نهاد هماهنگ کننده و شورای نظارتی و راهبری، پروژه میدانگاه سازی در شهر تهران را در فرآیند طراحی، اجرا و بهره برداری مدیریت کند زیرا فعالیتها و روندها در هر میدانگاه میتواند متفاوت باشد. بر این اساس هرکدام از پروژهها باید برنامه متفاوتی داشته باشد و طراحان نیز موظف هستند این برنامهها را پیاده کنند، برنامهها بر اساس فضا و گروههای اجتماعی حاضر در فضا طرح میشود که همگی در طراحی و عملکرد آن فضا مؤثر هستند.
نظر شما