رد پای سیاست‌ در ایجاد ترافیک شهری/ الگوهای غلط اداره شهرها

خودرو شاید در نگاه اول به عنوان عامل اصلی ایجاد ترافیک شناخته شود، اما عوامل ناپیدای دیگری نیز وجود دارد که زمینه تردد بیشتر وسایل حمل و نقل در شهر را ایجاد می‌کند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، شهروندان تصور خوشایندی از ترافیک ندارند، اما در عین حال استفاده از خودرو به یکی از نیازهای اساسی آنان تبدیل شده است. معضل ترافیک و تردد خودروها شاید در ابتدا بیشتر در شهرهای بزرگ مشکل‌ساز بود، اما در حال حاضر رد پای عامل اصلی ایجاد ترافیک، یعنی خودرو را می‌توان در هر شهری با هر اندازه و جمعیتی پیدا کرد.

بستر و زیرساخت بیشتر شهرها برای تردد خودروها آماده نیست و همین مسئله موجب شده تا تقریباً همه مناطق شهری با مشکل ترافیک مواجه باشند، البته شدت و بازه زمانی ایجاد آن در شهرهای مختلف متفاوت است. طبق یک رویه معمول مدیریت شهری برای رفع این مشکل به خیابان‌سازی و اتوبان‌سازی روی می‌آورد، اما این اقدام زمینه مناسب برای حضور خودروهای بیشتری را فراهم می‌کند و به معضل ترافیک شهری دامن می‌زند، این در حالی است که عوامل متعدد دیگری نیز در ایجاد معضلات ترافیکی دخیل است، لذا ترافیک مسئله‌ای چند وجهی است و رفع آن نیازمند دیدگاهی جامع است. ابتدا باید بدانیم که علت ایجاد ترافیک در شهرها چیست؟! به عنوان یک پیش‌فرض، آیا مشکل تنها از حمل و نقل درون شهری است که پاسخگوی جابجایی‌های روزانه شهروندان نیست یا ریشه این معضل را باید در جاهای دیگر نیز جستجو کرد؟

نظام برنامه‌ریزی شهری غلط، زمینه‌ساز ترافیک

حسن کاظم‌زاده، دکترای تخصصی شهرسازی می‌گوید: دو مسئله اساسی بر حمل و نقل درون‌شهری اثرگذار است، نخست رشد روز افزون و تشویق شهروندان توسط دولت به خرید خودرو و دیگری نظام برنامه‌ریزی شهری که تدابیر آن نیز شهرنشینان را به استفاده از خودرو ترغیب می‌کند، این در حالی است که زیرساخت‌های لازم برای تردد خودروها فراهم نشده است.

وی خاطرنشان می‌کند: هرچقدر در برخی مناطق شهری پارکینگ طبقاتی احداث شده و فضاهای شهری برای حضور خودرو مناسب‌تر می‌شود، باز هم به دلیل ارزان بودن انرژی و فروش بی‌برنامه خودرو، همچنان شهرها شاهد رشد روز افزون خودرو محوری است، البته این مسئله ماهیتی اقتصادی و فرهنگی دارد.

این دکترای شهرسازی با بیان اینکه بسیاری از مسائل و مشکلات مرتبط با حمل و نقل به نحوه برنامه‌ریزی شهری مربوط می‌شود، عنوان می‌کند: برخی طرح‌ها در نقاطی از شهرها جانمایی و اجرا می‌شود که مطلوب نیست. برای مثال بسیاری از خانواده‌ها در شرایط عادی باید هر روز برای فرستادن فرزند خود به مدرسه مسافت زیادی را با خودرو طی کنند در حالی که چنانچه در هر محله یا در هر منطقه از شهر کودکستان و مدرسه‌ای ساخته شود، ترافیک شهری ایجاد شده به این دلیل نیز کمتر می‌شود.

کاظم‌زاده ادامه می‌دهد: از آنجا که کاربری‌های مورد نیاز در محل سکونت ساکنان محلات وجود ندارد، آنان مجبورند برای تأمین مایحتاج زندگی خود روزانه مسافت زیادی را طی کنند.

"محله محوری" کلید رفع معضلات شهر

وی تصریح می‌کند: بخش عمده‌ای از معضلات ترافیکی شهرها به نوع نظام برنامه‌ریزی شهری، بخش دیگر به تشویق شهروندان به خرید خودرو و ارزان بودن انرژی مربوط می‌شود، بنابراین نیاز است جانمایی کاربری‌ها در سیستم برنامه‌ریزی شهری و طرح‌های جامع به طور دقیق مورد توجه قرار بگیرد.

این متخصص شهرسازی با اشاره به طرح "محله محوری"، عنوان می‌کند: اجرای این طرح می‌تواند برای رفع همه موانع شهری از جمله در حوزه کیفیت زندگی، حوزه سلامت روان و حوزه معضلات اجتماعی و کاهش بزهکاری کارآمد باشد.

کاظم‌زاده تاکید می‌کند: نگاه محله‌محوری در شهرهای ما وجود ندارد و تا زمانی که این نوع نگاه در شهرها وجود نداشته باشد مسائل زیست محیطی، حمل و نقلی و اجتماعی باقی است.

وی تاکید می‌کند: هم‌محله‌ای بودن و محله‌محوری روابط اجتماعی غنی ایجاد می‌کند و شهروندان می‌توانند در قالب‌های ارتباط اجتماعی نیازهای روزانه خود را در درون محلات تأمین کنند.

این دکترای شهرسازی خاطرنشان می‌کند: برای شهرهایی با جمعیت متوسط، رفع مشکل ترافیک با استفاده از روش محله‌محوری یک اصل است، البته چنانچه قصد داشته باشیم الگویی برای سیستم حمل و نقل شهری پیاده کنیم باید از الگوهای انسانی و پیاده‌مدار استفاده کنیم.

کاظم‌زاده می‌افزاید: چنانچه کف‌سازی خیابان‌ها با سنگفرش انجام شود، حرکت خودروها در سطح شهر کند می‌شود، لذا فضا را باید به نحوی طراحی کنیم که افراد به استفاده از دوچرخه یا حرکت پیاده ترغیب شوند و به تدریج نظام حمل و نقل شهری به سمت سبک‌تر شدن پیش برود.

وی با تاکید بر اینکه نمی‌توان الگوی مشخصی از حمل و نقل را برای شهرها در نظر گرفت، می‌گوید: تجویز نسخه‌های مشابه برای همه شهرها نادرست است، به عبارت دیگر این الگو باید بر اساس شکل شهر، هندسه و حتی زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی آن طراحی شود.

این متخصص شهرسازی خاطرنشان می‌کند: نگاه دنیا نسبت به حمل و نقل عمومی در دو بُعد محله‌محوری و شهر هوشمند خلاصه می‌شود، هوشمندسازی شهرهای ایران چندان مورد توجه قرار نگرفته است و بسیاری از خدمات شهری به صورت حضوری ارائه می‌شود.

شهرهای ما سیاسی اداره می‌شود

کاظم‌زاده تصریح می‌کند: پاسخگویی به بسیاری از مراجعات قضائی، بانکی و آموزشی شهروندان از طریق سیستم‌های هوشمند امکان پذیر است و دستگاه قضائی حتماً باید در بحث‌های مربوط به لزوم هوشمندسازی شهرها ورود پیدا کند.

وی تاکید می‌کند: هرچقدر شهرداری خیابان و بزرگراه بسازد و معابر بیشتری را آسفالت و جدول‌گذاری کند، باز هم نمی‌تواند به کاهش ترافیک کمک کند، بنابراین نیاز است رویکرد محله‌محوری و هوشمندسازی مورد توجه قرار بگیرد تا شهرهایی سلامت‌محور داشته باشیم.

این متخصص شهرسازی می‌گوید: امروزه شهرهای ما با الگوهای سیاسی اداره می‌شود و اجرای امور به جای اینکه از پایین به بالا باشد از بالا به پایین است، لذا تا مادامی که اداره شهرها را به دست متخصصان و شهرسازان نسپاریم و صرفاً برنامه‌ریزی به دست مسئولان و مقامات باشد، نظام برنامه‌ریزی شهری متحول نخواهد شد.

حمل و نقل مسئله‌ای همه جانبه است

در همین ارتباط امیر حسین شبانی، دکترای شهرسازی به ضرورت ایجاد حمل و نقل پایدار اشاره می‌کند و می‌گوید: حمل و نقل پایدار، صرفاً جابجایی نیست، به عبارت دیگر قرار نیست شهروندان در ساختار یک معبر یا دسترسی شهری از یک مبدا به سمت مقصدی حرکت کنند بلکه حمل و نقل می‌تواند در لایه‌های عمیق‌تری مورد بررسی قرار بگیرد.

وی اضافه می‌کند: حمل و نقل پایدار مسئله‌ای همه جانبه است و باید تمامی ابعاد فرهنگی، اجتماعی و تکنولوژیکی و کالبدی شهر در این نوع از حمل و نقل مورد توجه قرار گیرد.

این دکترای شهرسازی تاکید می‌کند: در قرن بیستم شهرها به صورت مشخص از ساختار سنتی نظام حرکتی و دسترسی خود که اصولاً بر مبنای حرکت‌های کوچک و محدود در یک بخش خاص بود، فاصله گرفتند، این تغییر به دلیل ساختار مکان‌یابی کاربری‌های شهری و در اولویت قرار گرفتن استفاده خودرو در شهر ایجاد شد.

وی ادامه می‌دهد: این تغییر موجب شد تا شهروندان به تدریج از وسایل و روش‌های حمل و نقل پایدار مثل دوچرخه‌سواری و پیاده‌روی فاصله بگیرند و از خودرو استفاده کنند.

این دکترای شهرسازی عنوان می‌کند: در حمل و نقل پایدار باید همه جوانب را در نظر بگیریم، تمرکز روی بسته جامع حمل و نقل پایدار، کارآمد کردن حمل و نقل عمومی از نظر تکنولوژیکی و مکان‌یابی و مکان‌گزینی متناسب ایستگاه‌ها و مسیرهای حرکت پیاده و دوچرخه، به تدریج سهم شهروندان را نسبت به خودرو در جابجایی‌های شهری بیشتر می‌کند.

شبانی می‌گوید: نسخه‌های موضعی که در یک گوشه از شهر، به صورت محدود و در قالب مسیرهای تزئینی تعریف می‌شود نمی‌تواند اهداف بسته جامع حمل و نقل پایدار را محقق کند.

کد خبر 458943

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.