به گزارش خبرنگار ایمنا، داشتن امنیت برای حضور در شهر به ویژه برای زنان از جمله حقوق اساسی شهروندان است و برقراری امنیت در جامعه، پله پیشرفتی برای ارتقای سلامت روانی و رفاه اجتماعی است. با این حال در سالهای گذشته مواردی از نقص این حقوق در شهرهای کشور دیده شده و عوارض ناشی از آن بر کسی پوشیده نیست.
هنوز پاییز اصفهان یادآور حوادث زنجیرهای اسیدپاشی است که چند نمونه از ارتکاب این ناهنجاری اجتماعی باعث افزایش ناامنی در شهر شده بود و برای چند روز، بخش بزرگی از زنان شهر برای حضور در شهر امنیت کافی را احساس نمیکردند.
احتمال بروز چنین آسیبهایی در آینده را نمیتوان رد کرد بنابراین ایمنا در گفتوگو با کوروش محمدی، رئیس کمیسیون اجتماعی و محیط زیست شورای شهر اصفهان عوامل تأثیرگذار بر احساس امنیت زنان را بررسی کرده است که متن آن را در ادامه میخوانید:
به نظر شما شرایط کنونی جامعه برای حضور فعال زنان مناسب است؟
هرگاه عناصر تأمین کننده امنیت در جامعه بتواند خطرات احتمالی برای نظم اجتماعی را ازبین ببرد، میتوان گفت در آن جامعه به معنای واقعی امنیت برقرار است. نیروی انتظامی درحال حاضر بخش اصلی امنیت جامعه را باید حفظ و برقرار کند که اگر نگاه اجمالی بر وضع جامعه داشته باشید پی میبرید که این نهاد توانسته تا حدودی جامعهای ایمن با ضریب امنیت بالا برای شهروندان ایجاد کند بهطوری که شهروندان میتوانند با خیال راحت سر کار رفته و تردد روزمره خود را دارند.
در واقع امنیت اجتماعی دارای چند شاخصه مختلف است که باید آنها را در زندگی شهری رعایت کنیم مانند روابط اجتماعی مناسب با دیگران که حاصل آموزش صحیح در جمع خانواده و مراکز آموزشی و پرورشی است. در جامعهای که مشارکت، سرمایه اجتماعی و انسجام اجتماعی بالا باشد قطعاً امنیت اجتماعی در کنار نظم و انضباط اجتماعی برقرار میشود، این موارد همگی از ویژگیهای برقراری «امنیت اجتماعی» است بنابراین میتوان ادعا کرد که به طور متوسط معنای واقعی امنیت در جامعه وجود دارد و در اصل باید بیشتر روی سلامت روان و احساس امنیت کار شود تا بهواسطه آن ریشههای امنیت نیز تقویت شوند.
چه تفاوتی میان امنیت و احساس امنیت وجود دارد؟
احساس امنیت حتی در شرایطی که امنیت کامل در جامعه توسط نیروی انتظامی حاکم و سیستم قضائی به درستی با برهمزنندگان امنیت و قوانین شهری برخورد میکند و مجازات بازدارنده برای آنها در نظر میگیرد نیز میتواند دچار آسیب شود زیرا ممکن است در چنین جامعهای آسیبهای روانی افزایش پیدا کرده و احساس امنیت برای شهروندان کم شود بدین ترتیب احساس امنیت به خطر افتاده و دستگاههای فرهنگی و اجتماعی شهر دچار چالش میشوند.
برای مثال در سال ٩٣ دو مورد اسیدپاشی در اصفهان اتفاق افتاد و تمامی ماجرا به همان دو مورد در شهر ختم شد اما پس از مدتی جو روانی ناشی از آن و سایر پیامدهای ناگوار این حادثه به طور جدی مدیریت نشد و دستگاههای فرهنگی در این خصوص به درستی اطلاعرسانی نکردند. به خاطر دارید که شرایط جامعه به حدی التهاب آور شده بود که شهروندان به خصوص زنان احساس امنیتی در خود و اطرافیانشان برای حضور در شهر نداشتند درحالی که دیگر خطری زنان را تهدید نمیکرد ولی درواقع معنای احساس امنیت از بین رفته و تعادل روانی جامعه دچار آسیب شده بود.
این موضوع نتیجه همان بهم خوردن تعادل روانی در جامعه است که منشأ آن به ضعف متولیان امنیت اجتماعی و حوزه سلامت روان جامعه که مسئولیت پیشگیری و مقابله با بی تعادلی را بر عهده دارند بازمیگردد.
شهرها در ارتقای این احساس امنیت چه نقشی دارند؟
داشتن احساس امنیت مستلزم ایمن سازی شهر است که یکی از مؤلفههای تأثیرگذار بر آن، ایجاد فضاهای فیزیکی مطلوب در محلات شهر و سالمسازی بافتهای فرسوده است. در حال حاضر حدود ۴۰۰ نقطه بیدفاع شهری در اصفهان وجود دارد که برای اصلاح آن اقداماتی شده است.
بافت بی دفاع شهری ساختاری است که از نظر دسترسی آسان، بافت ساختمانی، نورپردازی و مسائل رفاهی محیطی دارای اشکالات اساسی است و این اشکالات باعث میشود تا احساس امنیت در بخشی از شهر تضعیف شده و بروز ناهنجاریهای اجتماعی، تردد شهروندان زن را دچار مشکل کند.
از لحاظ میزان امنیت در شهر، میان محلات مختلف تفاوتی وجود دارد؟
بله، برای مثال محلهای آنقدر کوچههای باریک و تودرتو دارد که هیچ دسترسی برای خودروهای امدادی و نیروی انتظامی برای آن قابل تعریف نیست یا محلههایی که زمینهای رها شده و خرابه در آن به وفور پیدا میشود، بستری را فراهم میکند تا افراد سود جو و فرصت طلب یا به نوعی خلافکار در این مکانها اتراق کنند؛ این موضوع باعث میشود تا اماکنی به این شکل به محلی برای تولید ناامنی تبدیل شود و به نوعی افرادی که به دنبال ناهنجاری هستند در این محلات احساس امنیت بیشتری پیدا میکنند.
با این توضیح، نقش مردم در ارتقای امنیت و احساس امنیت چگونه ارزیابی میشود؟
به طور کلی باید دو موضوع امنیت و احساس امنیت را برای اطلاعرسانی به مردم از هم تفکیک کرد و احساس امنیت را به عنوان مؤلفه ای برای امنیت اجتماعی در نظر گرفت زیرا با تفهیم معنای این دو کلمه دیگر کمتر کسی اظهار کمبود امنیت میکند.
لازمه برقراری همیشگی احساس امنیت در جامعه مشارکت همگانی و انضباط اجتماعی است بنابراین با افزایش مشارکتهای عمومی میتوان به ایجاد امنیت برای اقشار مختلف از جمله زنان کمک کرد. هنگامی که مشارکت اجتماعی در همه ابعاد بالا رود از طرفی مدیران شهری نیز برای رشد فضاهای ایمن و انجام اقداماتی در راستای افزایش احساس امنیت، بیش از پیش تلاش خواهند کرد.
به غیر از مشارکتهای مردمی و تلاش مدیران شهری دیگر چه کسانی در ارتقای احساس امنیت دخیل هستند؟
در کنار همه موارد ذکرشده، متولیان امنیت مثل نیروی انتظامی و قوه قضائیه نیز تنها نباید در راستای برقراری امنیت در جامعه تلاش کنند بلکه باید برای ارتقای امنیت اجتماعی بهویژه برای زنان نیز برنامهریزی کرده و زمینه اعتماد و احساس امنیت را برای حضور تمام اقشار جامعه در شهر فراهم کنند. در واقع ابتدا متولیان نظامی و حقوقی و بعد از آن مدیران شهری و مشارکت مردم در برقراری امنیت اجتماعی دخیل هستند.
موارد دیگری وجود دارد که میتوانیم از آنها به عنوان عوامل تأثیرگذار در ایجاد ناامنی اشاره کنیم مثل آمار بالای بیکاری، نزاعهای دسته جمعی و به اصطلاح ولگردی در بخشهایی از شهر که میتواند احساس امنیت را به خطر اندازد؛ بدین سبب سایر دستگاههای دولتی و حاکمیتی نیز میتوانند با نقشآفرینی در حیطه وظایف خود، به ارتقای امنیت اجتماعی بانوان کمک کنند.
نظر شما