به گزارش ایمنا، رشد ۳.۶ درصدی شاخص هم وزن در همین مدت نشان از استقبال بیشتر بازار به سهام کوچک در این هفته نسبت به سهام بزرگ داشت؛ بخشی از این اختلاف ناشی از تلاطم در سهام "شستا" و شرکتهای گروه فولاد بود؛ افت "شستا" عمدتاً ناشی از فشار فروش به دلیل بازگشایی سهم بعد از توقفی طولانی مدت در هفته گذشته بود؛ در گروه فولاد نیز نگرانیها از طرح توسعه و تولید پایدار زنجیره فولاد منجر به عدم اقبال بازار به این گروه شد.
در روز پایانی هفته که نشانههایی مبنی بر توجه به نگرانیها در صنعت فولاد مشاهده شد؛ سهام شرکتهای گروه فولادی نیز در دامنه مثبت قیمت معامله شدند. از جمله مواردی که باعث نگرانی فعالان در سهام فولادی شده است حذف معافیت مالیاتی صادرات محصولاتی نظیر سنگ آهن، کنسانتره، گندله، آهن اسفنجی و فولاد خام در این طرح و همچنین محدودیت صادرات به مازاد عرضه در بورس کالاست.
همچنین منحصر کردن صادرات به تولیدکنندگان و یا نماینده رسمی آنان در شرایطی که به دلیل تحریمهای وضع شده بسیاری از طرفهای خارجی حاضر به تعامل مستقیم با تولید کنندگان ایرانی و یا نمایندگان رسمی آنها نیستند ممکن است منجر به کاهش درآمد صادراتی فولاد سازان گردد.
آخرین خبرها در خصوص حذف معافیت مالیاتی برخی کالاهای صادراتی، ادامه رایزنی جهت اصلاح مواد این طرح توسط تولید کنندگان فولاد و برگزاری جلسهای در این خصوص در نهاد ریاست جمهوری بوده است؛ وجود قریب به ۱۱ میلیون تن مازاد تولید فولاد نسبت به نیاز داخل این نگرانی را ایجاد میکند که مانع تراشی در مسیر صادرات فولاد و دستوری کردن نرخ گذاری و فروش در این صنعت منجر به تشدید رقابت در بازار داخل، زیان دهی شرکتها و همینطور از توجیه افتادن طرحهای در حال انجام از قبیل احداث واحدهای فولاد ساز و یا توسعه واحدهای موجود گردد.
سهام گروه شرکتهای تولید کننده سنگ آهن در این میان در هفتهای که گذشت به دلیل امیدواری به آزاد سازی قیمت محصولات این صنعت، مسیر رو به رشدی داشت؛ اگر چه تلاش برای توسعه زنجیره ارزش صنایع مختلف از جمله فولاد در داخل کشور امری واجب و نیک است اما بهتر است با ایجاد مشوقها و تسهیلات منطقی جهت توجیه پذیر شدن این فعالیتها بر اساس معیارهای رقابتی زمینه شکلگیری و بلوغ صنایع با قابلیت رقابت در بازارهای جهانی را فراهم کنیم تا با پرورش صنایع رانتی فعالیتهایی را توسعه دهیم که همواره محتاج حمایت بوده و توان ارز آوری برای کشور را نداشته باشند و در مقابل صنایع ارز آور کشور را نیز تضعیف کنیم.
از دیگر صنایعی که در این هفته هم راستا با جو مثبت بازار از حمایت اخبار نیز برخوردار شد صنایع تولید شیر و لبنیات بود، بر این اساس قیمت شیر خام از هر کیلو ۲۹ هزار ریال به ۴۵ هزار ریال افزایش یافت و قیمت انواع محصولات لبنی از جمله شیر، ماست و پنیر نیز با افزایش ۲۸ درصدی رو به رو شد.
هلدینگ خلیج فارس و شرکتهای تابعه نیز روزهای پر خبری را سپری میکنند. افتتاح رسمی پتروشیمی لردگان پس از ۱۲ سال در روز پنج شنبه، با ظرفیت تولید بیش از یک میلیون تن اوره و ۷۰۰ هزار تن آمونیاک، صدور اولین محموله از محصولات پالایشگاه گاز بید بلند به خارج از کشور که نوید بخش افتتاح رسمی بزرگترین پروژه هلدینگ است و در بهره برداری کامل درآمد سالانه ۷۰۰ میلیون دلاری خواهد داشت، همچنین تأمین خوراک واحد الفین پتروشیمی ایلام توسط پالایشگاه گاز ایلام به وسیله خط لوله که منجر به کاهش بهای تمام شده و افزایش تولید آن شرکت خواهد شد از جمله اخبار با اهمیت است.
در عین حال ماجرای افزایش سرمایه پتروشیمی با اهمیت گچساران که در زنجیره ارزش پالایشگاه گاز بید بلند قرار داشته و از محصولات آن به عنوان خوراک استفاده میکند در این هلدینگ خبرساز بوده است؛ پتروشیمی گچساران از پیشرفتی بیش از ۷۰ درصدی برخوردار بوده است و هیئت مدیره شرکت زمان بهره برداری از آن را اسفند ۱۴۰۰ عنوان کرده است؛ اگر چه جعفر ربیعی مدیرعامل هلدینگ در مصاحبهای اظهار امیدواری کرده است که این پروژه قبل از پایان دوره دولت فعلی بهره برداری شود اما سابقه اجرای طرحهای بزرگ در کشور که عمدتاً با تأخیر همراه است این امیدواری را با تردید رو به رو میکند.
پیشتر قرار بود گچساران در سال ۹۸ به بهره برداری برسد؛ با نزدیک شدن به مراحل پایانی اجرای گچساران و ارزشمند شدن سهام آن، گروهی از سرمایه گذاران اقدام به خرید سهام شرکتهای پتروشیمی دهدشت، کازرون و ممسنی که هر کدام بیش از ۲۰ درصد از سهام گچساران را در اختیار داشتند، کردهاند که این امر باعث افزایش ارزش بازار هرکدام از این شرکتها به ۹۰۰ تا ۱,۳۰۰ میلیارد تومان علیرغم عدم پیشرفت پروژه آنها شد.
اکنون هلدینگ خلیج فارس در تلاش است با ارائه طرحهایی نظیر افزایش سرمایه گچساران از طریق سلب حق تقدم و فروش سهام ناشی از افزایش سرمایه به عموم مردم از طریق پذیره نویسی عمومی از انتقال اضافه ارزش ایجاد شده ناشی از مالکیت گچساران به سهامداران خرد سه پتروشیمی ذکر شده جلوگیری کند.
در واقع در فرآیند عادی افزایش سرمایه، به دلیل در اختیار نداشتن منابع مالی، سه شرکت پتروشیمی سهامدار گچساران امکان مشارکت در افزایش سرمایه آن را نخواهند داشت و در نتیجه شرکت باید اقدام به فروش حق تقدم استفاده نشده آنها کند که این امر با توجه به نزدیک شدن گچساران به بهره برداری و ارزش بالای سهام آن، سود سرشاری نصیب سه شرکت سهامدار و در نتیجه سهامداران آنها خواهد کرد.
در مرحله اول افزایش سرمایه از ۴,۹۱۰ میلیارد ریال به ۱۰ هزار میلیارد ریال فروش حق تقدم استفاده نشده به دو شرکت هلدینگ خلیج فارس و گروه مالی سپهر به طرزی کاملاً غیر شفاف صورت پذیرفته و مشخص نیست نحوه قیمت گذاری حق تقدمها به چه صورت بوده است؟! آنگونه که از اطلاعیه شرکتهای سپهر و فارس بر میآید این شرکتها برای تملک حق تقدمهای استفاده نشده حتی یک ریال نیز پرداخت نکرده اند و این برداشت اگر خطا نباشد به معنای نقض صریح و حیرت آور حقوق سهامداران اقلیت در سه شرکت سهامدار گچساران است که لازم است سازمان بورس با این امر برخورد جدی کند.
تلاش خلیج فارس آن است که در افزایش سرمایه اصلی از ۱۰ به ۵۲ هزار میلیارد ریال نیز با سلب حق تقدم از سهامداران از انتقال منافع به شرکتهای سه گانه جلوگیری کند؛ این امر برای خلیج فارس از آن جهت مهم است که خریدار بالقوه تقدم استفاده نشده گچساران، هلدینگ خلیج فارس و احتمالاً گروه مالی سپهر صادرات خواهند بود و هلدینگ نمیخواهد چند هزار میلیارد تومان منابع مورد نیاز جهت اجرای طرحهای توسعه خود را صرف خرید حق تقدم استفاده نشده گچساران و در نتیجه انتقال به سهامداران خرد سه شرکت مانده بر روی کاغذ کند.
اگر چه راهکار ارائه شده از سوی هلدینگ، روشی به نفع اکثریت جامعه بوده و ضمن ایجاد یک تجربه مثال زدنی از تجهیز منابع خرد جهت اجرای یک پروژه ملی، منجر به بهرهمندی عموم پذیره نویسان از عوائد و اضافه ارزش این پروژه ملی میگردد؛ اما باید توجه داشت که اجرای این راهکار به معنای بر هم زدن میز بازی است که گروهی سرمایه گذار بر اساس آن و مطابق قوانین جاری مملکت اقدام به تحلیل و بهرهمندی از موقعیت شناسایی شده کرده اند و در این راستا بر اساس اطلاعات در دسترس عموم مرتکب خلافی نشده و در عین حال متحمل خواب سرمایه و سایر ریسکهای مترتب بر این گونه سرمایه گذاری شدهاند.
از جمله این ریسکها میتوان به توقف نماد سه شرکت پتروشیمی مورد بحث از خرداد ماه به دلیل ابهامات حوالی افزایش سرمایه گچساران اشاره کرد که دسترسی سهامداران آنان به سرمایه شأن را مسدود کرده است؛ بنابراین اتخاذ تصمیماتی که به معنای بر هم زدن قواعد بازی باشد در بعد کلان منجر به ایجاد بی اعتمادی به سازوکارهای بازار سرمایه و قوانین کشور شده و به صورت کلی در قبال تسهیل در اجرای یک پروژه موجب افزایش احساس ریسک در خصوص سرمایه گذاری در کشور است که هم اکنون نیز این ریسک به طور غیرمتعارفی بالا بوده و باید در جهت کاهش آن تلاش کرد.
با این تفاسیر به اعتقاد این قلم راهکار میانه تبدیل شرکت پتروشیمی گچساران به سهامی عام و پذیره نویسی حق تقدم استفاده نشده بر اساس قیمت کارشناسی توسط عموم سرمایه گذاران است تا بدین وسیله ضمن تضییع نشدن حقوق سرمایه گذاران و تحلیلگران شرکتهای سهامدار گچساران، بار خرید تقدم استفاده نشده نیز از دوش خلیج فارس برداشته شود و عموم نیز از عوائد پروژه گچساران بهره مند شوند. همینطور منافع حاصل از فروش تقدم استفاده نشده میتواند به طور تقسیم نشده در سه شرکت دهدشت، کازرون و ممسنی و همچنین پتروشیمی بروجن که هر چهار شرکت، در مناطق محروم واقع هستند باقیمانده و صرف تکمیل آن پروژهها و یا تغییر آنها به پروژههای توجیه پذیرتر شوند.
توجه: این نوشته حاوی هیچ توصیهای برای هر گونه تصمیم سرمایه گذاری شامل خرید و فروش نمیباشد و صرفاً بیان رویدادهای مرتبط با بازار سرمایه و نظر شخصی نگارنده میباشد. مسئولیت هر گونه تصمیم بر عهده سرمایه گذاران میباشد.
** کارشناس ارشد مدیریت مالی، تحلیلگر بازار سرمایه و بورس
نظر شما