کتاب فروشی یا گدایی با کلاس؟
عکس آرشیوی است

"نام شغل کتاب فروشی را برای خودم تغییر دادم و آن را گدایی با کلاس نامیدم. البته جالب است بدانید که گدا روزانه دشتی می‌کند، اما کتاب فروشان خیر!"

به گزارش خبرنگار ایمنا، گرفتگی و آلودگی هوا، خطر کرونا و توصیه به ماندن در خانه نیز نتوانسته مردم را از تجمع آخر هفته‌ای در چهارباغ باز دارد. گروهی قدم می‌زنند، برخی گفت و گو می‌کنند و گروهی نیز به انتظار دریافت سفارش بستنی خود نشسته‌اند! چهارباغ غنیمتی از دوره صفویه، که حالا نمود زیبایی و تجلی هنر در نصف جهان است. دل آدمی با دیدن چهره خشک و ترک برداشته زاینده رود و اشک ریزان برگ‌های طلایی درختان سر به هم آورده چهارباغ در این روزها می‌گیرد، اما این مسائل نمی‌تواند ذره‌ای از زیبایی‌های آن بکاهد، جذابیت‌های معماری، هنری، تجاری و فرهنگی باعث شده که نه تنها مردم اصفهان که گردشگران خارجی نیز آن را بیش از یک خیابان ببینند و تاریخ و تمدن را در آن جست و جو کنند. چهارباغ همواره مامن امنی برای دوستداران فرهنگ و هنر بوده و شاید مهم‌ترین وجهه اهمیت آن برای اهالی فرهنگ حضور چند سینما و پاساژ کتاب در آن باشد.

بعید است کسی اهل کتاب و فرهنگ باشد و به زیر زمین پاساژ "چهارباغ" رفت و آمد نکرده باشد. این پاساژ یکی از مهم‌ترین مراکز تأمین کتاب برای علاقمندان به کتاب و مطالعه در اصفهان است و رونق آن همیشه زبان زد بوده. خرید کتاب اغلب بهانه‌ای برای آشنایی صاحب نظران و پژوهشگران در این مکان می‌شود، که خود مهر تأییدی بر اهمیت فرهنگی چنین مکانی است. از طرفی به روز رسانی مداوم کتاب‌ها منجر به استقبال بیشتر مخاطبان و محبوبیت فروشندگان این پاساژ نزد خوانندگان کتاب شده است.

این روزها اما اوضاع بازار کتاب تغییر کرده، به گفته فعالان حوزه چاپ و نشر عوارض شیوع ویروس کرونا از جمله تعطیلی چند هفته‌ای انتشارات، قطع شدن زنجیره انتقال کتاب از تهران به شهرستان‌ها، روی آوردن مردم به کتاب‌های الکترونیکی و سفارش آنلاین کمر بازار کتاب را شکسته است. این امر پس از طی حداقل پنج پله به سمت زیرزمین این پاساژ خود را نشان می‌دهد. در ابتدا گمان می‌رود که برخی از فروشندگان بنا بر صلاح دید خود مغازه‌ها را بسته باشند، اما با اتمام پله‌ها و نزدیک شدن به شیشه‌های غبار گرفته، تاریک شده و فضای تهی پشت آنها مساله تعطیلی مطرح می‌شود. فروشنده‌ای که به دیوار تکیه داده است می‌گوید: "تعطیل کرده‌اند! یعنی ناچار شدند تعطیل کنند". او که گویی ساعت‌ها منتظر گوشی برای شنیدن درد و دل‌هایش شده است، ادامه می‌دهد: "اینجا ۵-۴ سال پیش اصلاً مغازه خالی نبود و همه منتظر بودیم که یکی از فروشندگان مغازه خود را تخلیه کند تا ما به سرعت آن را کرایه کنیم، اما حالا دوری در پاساژ بزنید، ببینید چند مغازه خالی وجود دارد! خدا را شاکرم که صاحب مغازه هستم و قرار نیست کرایه بدهم، چراکه با این وضع فروش کتاب پول کرایه‌ام را هم در نمی‌آوردم. هرکس در اینجا مستأجر بوده، مغازه خود را بسته و رفته است".

سکوت عجیب، آرامش و در لاک فرو رفتگی فروشندگان فضای غم انگیزی را در این زیر زمین رقم زده است. گویی نبود شور و شوق و حضور مخاطبان بیش از خریداری نشدن کتاب‌ها اهالی این پاساژ را رنجانده است. فروشنده‌ای به دقت مشغول ضد عفونی کردن کتاب‌هاست تا علاوه بر صدمه نزدن به آنها، از مخاطبان خیالی کتاب‌های خود در برابر بیماری محافظت کند، او می‌گوید: "مردم ما کتاب زده هستند؛ بر عکس آنچه همه می‌گویند، معتقدم فروش کتاب ارتباطی به کرونا و شرایط اقتصادی ندارد. همان کسانی که می‌گویند وقتی برای خواندن و پولی برای خریدن کتاب نداریم، حداقل چند ساعت از روز خود را در فضای مجازی می‌گذرانند. باید بپذیریم که کتاب در کشور ما شکست خورده و این امر ناشی از ضعف فرهنگ سازی است".

نزدیک ظهر که می‌شود، همان چند نفری که در زیر زمین گشت می‌زدند هم آن را ترک می‌کنند. با تخلیه پاساژ، صدق سخن فروشندگان مبنی بر کمبود خریدار کتاب شروع به خودنمایی می‌کند.فروشنده دیگری که خواندن کتاب نیمه تمام خود را به گفت و گو درباره وضعیت کتاب ترجیح می‌دهد، می‌گوید: "نام شغل کتاب فروشی را برای خودم تغییر داده‌ام و آن را گدایی با کلاس نامیده‌ام. البته جالب است بدانید که گدا روزانه دشتی می‌کند، اما کتاب فروشان خیر. چگونه امرار معاش کنیم؟ عشق است که من و همکارانم را در این کار نگه داشته است و اگر نبود لحظه‌ای تحمل ماندن در این مغازه کوچک و سقف کوتاه را نداشتم".

عکس آرشیوی است

یکی از مهم‌ترین مسائل حوزه نشر گرانی روز افزون کتاب هاست. این گرانی به حدی ادامه یافته که از کنترل خارج شده است و حتی زبان فعالان این حوزه را نیز به گلایه گشوده است. دختر نوجوانی که برای خرید کتاب آمده است می‌گوید: "با یک هفته تأخیر برای خرید این کتاب آمدم و حالا قیمت آن در چاپ جدید افزایش پیدا کرده است. اگر می‌توانستم بخرم که همان هفته پیش خریده بودم، به سختی هزینه آن را فراهم کردم و حالا گران‌تر شد! ". فروشنده در تکمیل سخن او می‌گوید: " قدرت خرید مردم کم و کتاب گران شده است. برای مثال کتاب دیوان حافظ که ۱۰۰ هزار تومان بوده، در حال حاضر به ۵۰۰ هزار تومان افزایش قیمت داشته است و این افزایش هنگفت در طول یک سال و نیم اتفاق افتاده است. کتابی نیست که در خواست مجدد برای آن داده باشم، اما حداقل ۳۰ درصد افزایش قیمت نداشته باشد. وقتی می‌پرسیم چه خبر است؟ می‌گویند نمی‌خواهید نخرید. گرانی کتاب به گرانی کاغذ، رنگ و قطعات چاپ باز می‌گردد و این مسائل بازار کتاب را راکد کرده است".

کتاب فروشی‌های خیابان آمادگاه، اما مقصد دانش آموزان و دانشجویانی است، که گویی کتاب را نه برای خود، بلکه از سر ناچاری خریداری می‌کنند. به همین دلیل است که از مجموعه فروشگاه‌های کتاب در آنجا بوی رونق به مشام می‌رسد. همزمانی آخر هفته و نزدیکی نیم سال تحصیلی، تشویش خرید کتاب و آماده شدن برای آزمون‌ها، فروشگاه‌های کتاب در خیابان آمادگاه را دنیایی متفاوت از پاساژ چهارباغ نشان می‌داد. یکی از فروشندگان با اشاره به بحث نیاز به کتاب، می‌گوید: "هر کس چیزی را نیاز داشته باشد برای به دست آوردن آن تلاش می‌کند، کتاب‌های دانشگاهی را خریداری می‌کنند چون برای به دست آوردن نمره به آن نیاز دارند، اما در خصوص سایر کتاب‌ها این حس نیاز وجود ندارد. برخی کتاب‌ها زینتی و تجملاتی شده‌اند".

"به دلیل شیوع ویروس کرونا، مراجعه حضوری بسیار کم و فروش آنلاین رونق پیدا کرده است، اما متأسفانه بسیاری از ناشران خودشان اقدام به فروش با تخفیف کتاب‌ها می‌کنند و این منجر می‌شود که فروشگاه‌های کتاب از رونق سابق خود بیفتند و متضرر شوند. از طرفی مراکز پخش از چرخه نشر کتاب حذف می‌شوند. اینگونه است که مکان‌های فرهنگی مانند کتاب فروشی‌ها که مسئولان معتقدند برای آنها مهم است، از بین می‌روند"؛ این سخنان را کتاب فروشی بر زبان آورد که سعی می‌کرد همزمان با فروش کتاب و رسیدگی به سفارش حاضران در مغازه‌اش، دغدغه‌های خود را نیز مطرح کند.

۲۴ آبان در تقویم رسمی به عنوان روز کتاب و کتابخوانی نامیده شده است. مسائل عنوان شده توسط فروشندگان کتاب تنها بخش کوچکی از مشکلات صنعت بزرگ چاپ و نشر است. کتاب‌ها به راحتی می‌توانند فرهنگی را تداوم بخشیده و یا آن را تغییر دهند. نقش عظیم این عامل فرهنگ ساز در انتقال عقاید، اعتقادات، دانش و اطلاعات به نسل‌های آینده نیز انکار ناپذیر است. مشکلات معیشتی فروشندگان کتاب زنگ خطری برای فرهنگ است و بی‌تفاوتی نسبت به آن فراموشی و زوال فرهنگ را به دنبال خواهد داشت. این در حالی است که با تشویق مردم به مطالعه از طریق اعمال راهکارهای مناسب برای رفع موانع موجود در حوزه نشر و فروش کتاب، آگاهی، پیشرفت و تحولات عظیمی در بخش‌های مختلف کشور را شاهد خواهیم بود.

گزارش از: صدیقه کهیانی - خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا

کد خبر 455186

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.