به گزارش ایمنا و به نقل از مرکز ملی پژوهشگاه فضای مجازی، معمولاً اگر بیمار شوید از پزشک خود وقت میگیرید (احتمالاً از طریق یکی از برنامههای نرمافزاری مربوطه)، سپس معاینه میشوید یا مورد آزمایش قرار میگیرید تا مشکلتان تشخیص داده شود. با پیشرفت فناوری، کامپیوتر میتواند به صدای شما گوش بدهد و بگوید که آیا نشانههای اولیه آلزایمر در شما وجود دارد یا خیر؛ یعنی به زودی ماشینها بیشتر از خود شخص در مورد سلامت جسمی او میدانند.
هیچکس نمیتواند آینده را دقیقاً پیشبینی کند، پس باید برای آن آماده باشیم. این موضوع باعث به وجود آمدن سؤالات زیادی میشود: آیا کامپیوتر باید شما را از بیماری احتمالی مطلع کند؟ اگر نرمافزار این موضوع را به شما اطلاع ندهد و اتفاق ناخوشایندی برایتان بیافتد، آیا میتوانید از سازندگان آن شکایت کنید؟ آیا کار درستی است که به شما بگویند به یک بیماری وخیم مبتلا هستید؟
این موضوع بایوهکینگ (Biohacking) در فناوری نام دارد و یکی از هفت تحولی است که انتظارش را ندارید. این مورد هم مانند موارد دیگر حاضر در این لیست میتواند جهان را تغییر دهد.
داریل پلامر (Daryl Plummer)، تحلیلگر برجسته، در سخنرانی خود در گردهمایی و سمپوزیوم گارتنر سال ۲۰۲۰ میگوید: "هیچکس نمیتواند آینده را دقیقاً پیشبینی کند، پس باید برای آن آماده باشیم. ما در دههای هستیم که باید انتظار تحولات چشمگیری را در حوزه فناوری داشته باشیم. اکنون زمان شروع فرا رسیده است"
مهم است که با انواع مختلف تغییر آشنا باشیم:
تغییر کارکردی: بهبود مداوم تغییرات دائمی و افزونهها.
تغییر ناپایا: موارد کوتاهمدت، هیجانانگیز و تاثیرگذاری که خیلی زود از بین میروند.
تحول: موردی که بعد از تغییر ناپایا ظاهر میشود، اما به قوت خود باقی میماند و مدلهای کسبوکار را تغییر میدهد. این مورد تغییری بنیادی محسوب میشود.
سازمانها باید روی شناسایی تحولهایی تمرکز کنند که تأثیر بلندمدتی در جهان میگذارند. برای مثال میتوان به سرویس پخش آنلاین تلویزیون یا سرویس سفرهای اشتراکی اشاره کرد.
فناوریهای محاسباتی غیرسنتی
فناوریهای محاسباتی غیرسنتی، فناوریهایی هستند که نباید آنها را نادیده گرفت. با نزدیک شدن قانون مور به نقطه شکست، فناوریهای جدیدی باید دنیا را به دست بگیرند. قانون مور تنها اصل حوزه فناوری است که در معرض خطر است. در حال حاضر شبکههای عصبی عمیق، ذخیرهسازی در DNA، محاسبات کوانتومی و فناوریهای دیگر طرز فکر سازمانها را نسبت به مدلها و شیوههای محاسباتی و افزایش قدرت محاسباتی ناشی از آنها تغییر دادهاند.
فناوریهای محاسباتی از شکل سنتی به شکل دیجیتال و سپس عصبگون درمیآیند که به آنها این امکان را میدهد که بیشتر شبیه انسان باشند. چیپها هر روز کوچکتر و متراکمتر میشوند، مواد و بازارهای جدیدی به وجود میآید و هزینه محاسبات دچار تغییر میشود. این فناوریها، محصولات و فرصتهای فروش جدیدی را نیز به وجود میآورند.
ذخیرهسازی داده در DNA
ذخیرهسازی داده در DNA، مشکل ذخیرهسازی دادههای انبوه و طول عمر دادهها را برطرف میکند. با استفاده از این فناوری میتوان حجم بیسابقهای از فناوری را به مدت چند هزار سال در فضای کوچکی که احتمال خرابی کمتری دارد ذخیره کرد. این کار از طریق رمزگذاری دادههای دودویی در جفت باز DNA مصنوعی انجام میشود. امکان ذخیرهسازی چندین پتابایت، اگزابایت یا یوتابایت داده در چند گرم DNA مصنوعی وجود دارد.
برآوردها نشان میدهد تمام جملاتی که توسط بشر بیان شده را میتوان در پنج اگزابایت فضا جای داد. یک گرم DNA میتواند تمام دانش تولید شده بشر ظرف مدت یک سال را در خود بگنجاند. سپس میتوان این دادهها را در مکان مورد نیاز نگهداری کرد. مثلاً میتوان آن را در موتور خودرو نگهداری کرد تا هنگام تعمیرات مورد استفاده قرار بگیرد. ذخیرهسازی داده در DNA، نحوه دستیابی، ذخیرهسازی و بازیابی دادهها را به کلی متحول میکنند.
فضای ابری غیرمتمرکز
فضای ابری غیرمتمرکز زمانی اتفاق میافتد که سرویسهای ابری در مکانهای فیزیکی مختلف توزیع میشوند، اما ارائهکننده خدمات همچنان وظیفه بهکارگیری، کنترل و تکامل آنها را بر عهده دارد. در نتیجه کاربران در هنگام نیاز، به خدمات ابری دسترسی دارند، اما مسئولیت آنها هنوز با ارائهکنندگان خدمات است. همچنین این امکان وجود دارد که هزینه انتقال داده برای برنامههایی مانند یادگیری ماشین که به ترافیک دادهای بالایی نیاز دارند، کاهش داده شود. علاوه بر این میتوان از امنیت دادهها نیز مطمئن بود، زیرا سرویسها در مکانهای جغرافیایی خاصی نگهداری میشوند، اما در عین حال امکان دسترسی به آنها در فضای ابری وجود دارد.
شبیهسازی دیجیتال کره زمین
عموماً شبیهسازی دیجیتال فقط در بافتهای خاص و مشخصی انجام میشود. اما پلامر عقیده دارد «هر چیزی را بتوانیم ببینیم، میتوانیم آن را شبیهسازی کنیم».
شبیهسازی دیجیتال کره زمین به ما این امکان را میدهد که دیدی کلی نسبت به تغییرات اقلیمی، مهاجرتها و حتی حرکت کشتیها بین بنادر مختلف پیدا کنیم. این کار طرز فکر انسان را در زمینه نقشهبرداری، مسیریابی، عملکردهای فیزیکی و خدمات اضطراری تغییر میدهد.
برای مثال نسخه شبیهسازی شده زمین میتواند آتشسوزیهای کوچک را تا زمانی که از کنترل خارج نشدهاند به مقامات اطلاع دهد. ماهوارههایی که در مدارهای کمارتفاع کره زمین به حرکت در میآیند به ابزاری نظارتی تبدیل میشوند که از فرسایش خاک تا مهاجرت حیوانات و رفتارهای انسانی، همه چیز را شبیهسازی میکنند.
انسانهای ماشینی
در حال حاضر کامپیوترها میتوانند افکار انسان را به صورت متن درآورده و روی یک صفحه، نمایش بدهند. مرحله بعد چیست؟ برداشت کردن تصاویر از ذهن افراد؛ فناوری جدید به افراد این امکان را میدهد که خاطرات یا تصاویری را وارد ذهن خود کنند. فناوری امکان ماشینی شدن را در اختیار انسانها قرار میدهد (از رباتهای پوشیدنی برای رسیدن به سرعت فرابشری گرفته تا ایمپلنتهایی که شنوایی فرابشری را ممکن میکنند). این موضوع تعریف انسان را تغییر میدهد، اما مسائل اخلاقی جدی را نیز به دنبال خواهد داشت. البته ماشینی شدن این توانایی را دارد که به افراد کمک کند زندگی بهتری داشته باشند.
بایوهکینگ در فناوری
همه چیز ثبت و ضبط میشود. کامپیوترها دائماً در حال گوش دادن، تحلیل کردن و ذخیرهسازی دادهها هستند، اما در رابطه با نحوه استفاده از این اطلاعات، سوالهایی مطرح میشود. این موضوع زمانی اهمیت پیدا میکند که کامپیوترها دادههایی را جمعآوری میکنند که شما به صورت ناخودآگاه آنها را به اشتراک میگذارید، از وضعیت جسمانی گرفته تا محرکهای کلامی.
اگر دوربینی که در پارک کار گذاشته شده مشکلی را در رابطه با وضعیت سلامت شما شناسایی کند که حتی خودتان هم از آن خبر ندارید، دیگر حفظ حریم خصوصی اهمیتی ندارد، بلکه درک نحوه استفاده از اطلاعات خصوصی شما است که اهمیت پیدا میکند. البته بایوهکینگ در مجموع میتواند به کاهش هزینه تولید داروها و پدید آمدن گزینههای درمانی بهتر کمک کند.
تجربیات عاطفی
ممکن است به دلیل شاد نبودن، از کارتان اخراج شوید؟ در حال حاضر کامپیوترهای دوربیندار میتوانند ناراحتی، عصبانیت یا اضطراب شما را تشخیص بدهند. در نتیجه شرکت میتواند احساسات شما را بر اساس حالت چهرهتان ارزیابی کرده و از آن برای تصمیمگیری استفاده کند. سنسورهای ارزانقیمتی وجود دارند که میتوانند مشخصات بیولوژیکی را ارزیابی کرده، محاسبات خود را مبتنی بر وضعیت روانی فرد انجام دهند و تجربه شخصیسازیشدهای را ارائه کنند. در واقع گارتنر پیشبینی میکند که تا سال ۲۰۲۴، تشخیص عواطف با استفاده از هوش مصنوعی روی نیمی از تبلیغهایی که در اینترنت مشاهده میکنید تأثیر خواهد گذاشت.
نظر شما