به گزارش خبرنگار ایمنا، در زمان حاضر که شیوع کرونا شرایطی شبه جنگی را در کشور موجب شده است، بیتوجهی به انجام تکالیف بهداشتی و رعایت موازین پیشگیرانه از سوی بخشی از مردم، تلاشهای ملی و به ویژه فداکاری پرسنل سلامت کشور را خنثی میکند و تداوم شرایط بحرانی را افزایش میدهد.
بیمبالاتی و بیتوجهی نسبت به پروتکلهای بهداشتی سرنوشت سایرین و حق آنان نسبت به داشتن حیات و سلامت را با تهدید مواجه میکند. در روزهایی که شیوع کرونا همه استانهای کشور و بیش از ۸۰ میلیون ایرانی را درگیر و تهدید میکند بیتردید عبور از این بحران بدون اجرای درست مسئولیتهای اجتماعی از سوی مردم و تعهد داشتن نسبت به رعایت حقوق شهروندی ممکن نیست.
درک درست از بحران مهم است
احسان کاظمی، روانشناس اجتماعی و مدرس مسائل شهروندی با بیان اینکه بروز بحرانها، محک خوبی برای مردم است به خبرنگار ایمنا، میگوید: بحرانهای اجتماعی و زیست محیطی و سلامتی و هر نوع بحران دیگر انسانی که شکل میگیرد به صورت محلی، منطقهای، ملی و جهانی یک محک خوب برای شناسایی کیفیت بخشی به عزم، اراده، آگاهی، حساسیت، همراهی و مصونیت آحاد جامعه است.
وی با تاکید بر اینکه درک درست از شرایط بحران مهم است میافزاید: این درک درست در درجه اول با اطلاعرسانی درست به وجود میآید. اگر افرادی که آگاهی زیادی نسبت به بحران دارند در انتقال دانش و آگاهی به مردم دچار باورهای اشتباهی شوند یا پیشبینیهای اشتباه داشته باشند و دچار ترسهای غلط شوند در نتیجه دانش و آگاهی که به مردم در زمینه بحران میدهند در گام اول آنها را دچار مشکل میکند.
این روانشناس اجتماعی تصریح میکند: باید مردم درک و شناخت دقیق داشته باشند و با حساسیت درست به مسائل بحران نگاه کنند بنابراین درک درست از شرایط بحران هم از سوی کسی که آگاهی از بحران دارد و هم از سوی مردم گام اول است به دلیل اینکه همین مردم آگاهی درست یا اشتباه را به همدیگر منتقل میکنند. در واقع این درک درست است که میتواند ما را به اقدام و عمل درستی برساند.
وی تاکید میکند: در واقع همفکری، همدلی و همراهی رأسهای یک مثلث در مواجهه با بحران از اینجا شروع میشود و درک ناشی از فکر و تأمل به احساس تبدیل میشود و این حساسیت و عاطفه انسانی همدلی میشود و این همفکری و همدلی ما را به همراهی همدیگر میرساند.
به گفته کاظمی، سه مؤلفه میدانم، میخواهم و میتوانم باید در یک راستا قرار گیرد تا به این همدلی و همفکری دست یابیم. نکته حائز اهمیت دیگر اینکه افراد وقتی با بحران روبرو میشوند ضعفهای ساختاری و زیر ساختی خود و رفتارهای خود را میشناسند و باید دانست که چه میزان قدرت پیشبینی و آمادگی برای شرایط ناگوار را دارند.
این روانشناس اجتماعی معتقد است اینکه در شرایط بحران موارد و موازین بهداشتی را برخی از مردم رعایت نمیکنند باید بدانیم که در هیچ بحران و مسئله جمعی در کل تاریخ بشر نمیتوان شاهد بود که همه مردم به یک رفتار مشابه و یکسانی برسند به دلیل اینکه درک آنها متفاوت بوده و همگرایی کاملی وجود ندارد.
یک بام و دو هوا در رعایت پروتکلها و محدودیتها
این روان درمانگر خانواده، اظهار میکند: باید در آن عدهای که موازین بهداشتی را رعایت میکنند بتوانیم باور آنها را به این مسئله عمق ببخشیم. به طور یقین همراهی یک عزم ملی نیازمند حمایت است. اگر قرار است مردم مسئلهای مانند ماسک زدن و فاصله گذاری اجتماعی و موارد دیگر که مرتبط با پروتکلهای درمانی کرونا بوده را رعایت کنند باید حمایتهایی وجود داشته باشد و اینکه برای تهیه ماسک یا داروی دیابت یا موارد دیگر مردم مجبور نباشند که در صفهای طولانی باشند.
وی در خصوص رفتارهای مخاطره آمیزی مانند مسافرت رفتن که الزامی نیست اما مردم رعایت نمیکنند، اظهار کرد: اگر دقت کنیم شاهدیم که زمینههای تفریحی هم برای مردم در جامعه وجود ندارد، از سوی دیگر به نظر میرسد که یک بام و دو هوا در رعایت دستورات بهداشتی یا محدودیتها وجود دارد از یک طرف به طور دقیق تاکید میشود که رفتن به مسافرت ممنوع است در حالی که دیگر جلسات یا مراسمات برگزار میشود و از سوی دیگر رسانهها جادهها را نشان میدهند که مردم در حال رفتن به مسافرت هستند.
کاظمی در این باره تصریح میکند: در این حالت اولین موردی که به ذهن مخاطب میرسد اینکه مردم بیفرهنگ و بیملاحظهای داریم و دومین مورد که به ذهن میآید اینکه این رسانه چقدر به راحتی کج دهنی عمده مردم نسبت به قوانین را نشان میدهد. مانند اینکه یک مدیر مدرسه اعلام کند این قانون مدرسه است و یک ساعت بعد اعلام کند که این تعداد از دانشآموزان قوانین را رعایت نکردند.
ارائه تصویرهای هنجارشکنی مردم سرمایه اجتماعی جامعه را نابود میکند
وی با بیان اینکه برای عدهای که قوانین را رعایت کردند ارائه این تصویر از مدیر مدرسه این ذهنیت را برای آنها ایجاد میکند که قوانین مدیر مدرسه اعتباری ندارد، اضافه میکند: بر این باورم که ارائه تصویرها از هنجارشکنی مردم در رسانه در زمینه رعایت مسائل کرونا سرمایه اجتماعی جامعه را نابود میکند و اعتماد مردم را از بین میبرد و قانون مداری و احترام به قوانین را کمرنگ میکند.
این مدرس مسائل شهروندی تاکید بر این نکته دارد که سرمایه اجتماعی در جامعه محدود است و ادامه میدهد: سرمایه اجتماعی ارتباط تنگاتنگی با حفظ سلامت و بهبودی اجتماعی دارد و از سوی دیگر بهزیستی روانشناختی هم ارتباط تنگاتنگی با سرمایه روانشناختی دارد. اگر قرار است من در جامعه و در ارتباط با بحران کرونا سلامت اجتماعی را رعایت کنم باید این سلامت اجتماعی پشتوانهای بنام بهزیستی اجتماعی داشته باشد این بهزیستی اجتماعی هم روی سلامت اجتماعی اثر میگذارد و هم روی سلامت روانی افراد تأثیر دارد.
وی اظهار میکند: علاوه بر این مسئولیت پذیری اجتماعی، تعهدپذیری و متعهد شدن اجتماعی جزو شاخصهای سلامت اجتماعی و سرمایه اجتماعی است. اینکه مردم بتوانند در انطباق با قوانین اجتماعی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی همدل و همراه باشند این جزو بهزیستی اجتماعی بوده و باید ببینیم در اپیدمی کرونا کدام یک از این موارد مورد توجه قرار میگیرد.
به گفته کاظمی، اکنون شاهد هستیم به میزانی که پیش میرویم و کرونا عادی میشود، حساسیت مردم هم نسبت به رعایت این قوانین کاهش مییابد. آمارهای مرگ و میر روزانه از رسانه پخش میشود و مردم حساسیتی نشان نمیدهند و در واقع نشان دادن این آمارها فقط آگاهی دادن نیست و چه بسا مردم بیتفاوتتر هم میشوند.
مردم بیش از اعلام آمار فوت شدگان نیازمند تامین شدن اقلام بهداشتی هستند
وی ادامه میدهد: در واقع تا حدودی امیدواری در وجود افراد کاهش پیدا میکند و تابآوری با ارائه این آمارها کمتر میشود. ارائه آمار برای افرادی که میخواهند تجزیه و تحلیل اطلاعات کنند ضرورت دارد و برای مردم عادی چندان لازم نیست این درحالی است که شهروندان هر روز به اقلام بهداشتی نیازمند هستند و نیازی به دریافت آمارهای روزانه فوتیها ندارند و این امر تنها بیتفاوتی مردم را بیشتر میکند و شرایط حاد کرونایی را برای مردم عادی سازی میکند.
این روانشناس اجتماعی تاکید میکند: برنامهریزان فرهنگی، اجتماعی و سلامت نیازمند دریافت آمار درست هستند تا مناطق آلوده را بشناسند و کمک به این مناطق را در اولویت قرار دهند، اما وقتی آمار به مردم ارائه شود و وقتی هر روز به مردم آمار بدهیم مثل این است که به دانشآموزانی که مشکل درس دارند هر روز آمار مشکلات دانشآموزی کل کشور داده شود اما شیوه درس خواندن و امکانات مناسب برای یادگیری را به آنها ارائه نکنیم.
وی خاطرنشان کرد: مثال دیگر اینکه در شبکههای خبری از لزوم رعایت فاصله گذاری اجتماعی صحبت میشود و در عین حال تصویری از وزیر نشان داده میشود و افرادی زیادی در کنار او ایستادهاند و همان وزیر نیز از فاصله گذاری اجتماعی صحبت میکند. در این وضعیت در جامعه امروز سلامت اجتماعی ناشی از سرمایه اجتماعی کاهش پیدا میکند بهزیستی روانشناختی تسلط بر محیط، خودمختاری و روابط درست با دیگران را تحتالشعاع قرار میدهد.
کاظمی اظهار میکند: بنابراین سرمایه اجتماعی، بهزیستی اجتماعی، سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی به دلیل نبود حمایت برای رعایت پروتکلها و ارائه تصویرهای نادرست از وضعیت واقعی جامعه و دنیا به مردمی که هیچ کاره هستند میتواند یک بیتفاوتی اجتماعی ایجاد کند، همچنین هنجارشکنی در پی دارد.
وی تاکید میکند: اگر من نمیتوانم در برابر بحرانی مانند کرونا واکسن، دارو یا درمانی تهیه کنم، حداقل به زیرساختهای فکری، باورها، سرمایه اجتماعی، سلامت روانشناختی و اجتماعی مردم آسیب نزنم و بر این باور هستم که رسانه این اشتباه را انجام میدهد و یکی از بدترین اتفاقها این است که برای پساکرونا تبعات بحرانها را شناسایی و پیشبینی نکردیم و به طور یقین در پساکرونا آسیبهای اجتماعی نوظهوری را خواهیم داشت.
باید خودخواهیها را در خودمان بشناسیم
احمد پدرام، روانشناس در این خصوص به خبرنگار ایمنا، میگوید: افراد را باید به دستههای مختلفی تقسیم کنیم. برخی از این افراد هستند که به نظر میآید هنوز آگاه نیستند و تعریف درستی از آلودگی، انتقال، انتقالدهنده بودن و مبتلا بودن ندارند. در واقع این اشخاص نمیدانند که ممکن است خودشان اکنون که رو بهروی افراد دیگری قرار گرفتند این ویروس را انتقال دهند و این موارد نیازمند تبلیغات هشداری بیشتری است.
وی با تاکید بر اینکه باید سطوح اطلاعات برای انسانها در سطوح رشد متفاوتی انتقال داده شود، ادامه داد: این ناآگاهی را حتی در بین افراد تحصیل کرده هم میبینیم وقتی هم انتقادی میشود میگویند مراقب هستند، با وجود رفتارهای مخاطرهآمیز در شرایط بحرانی و رفتن به سفر با وجود هشدارهایی که از وضعیت قرمز استانها داده میشود اگر بخواهیم روانشناسی اجتماعی یا روانشناسی فردی را در این وضعیت در نظر بگیریم افرادی که در مواقع بسیج عمومی علیه یک مشکل اجتماعی یا مشکل ضدانسانی به عنوان یک شهروند مراقبت نمیکنند میزان مسئولیتپذیری کمتری دارند.
این استاد دانشگاه معتقد است میزان مشارکت، دلسوزی و مراقبت از همنوع در بین این گونه افراد ضعیف است و ناآگاهی در بین این افراد زیاد است و بر این باور هستند به دیگران کاری ندارند اما نمیدانند که همه افراد و همه سطوح حتی داشبورت خودروی آنها هم ممکن است یک انتقال دهنده باشد.
به گفته پدرام، میتوان گفت که باید خودخواهیها را در خودمان بشناسیم و وقتی که این صفتهای بد را بکار میبریم و بر این تفکر هستیم که این موارد در انسانهای دیگر است و نمیدانیم که ممکن است که خودمان هم ندانسته آنها را داشته باشیم که به ضرر خانواده، جامعه و همنوع ما باشد. باید همه به خودمان بیاییم.
این روانشناس اظهار میکند: اگر افراد میخواهند از شهرستانی به شهرستان دیگر و از استانی به استان دیگر بروند و بر این باور هستند که بسیار مراقبت میکنند، باید بدانند که اگر ضرورتی ندارد نباید به سفر بروند به دلیل اینکه میتوانند یک ناقل باشند بدون اینکه خودشان بر این موضوع آگاهی داشته باشند.
داشتن مهارت ارتباطی در تذکر به افراد ضرورت دارد
وی با تاکید بر اینکه مسئولیت پذیری و تعهد شهروندی را باید در درون خودمان تقویت و تمرین کنیم، اضافه میکند: این تقویت خودآگاهی و هوشیاری را باید در لحظه به لحظه ترددها و تماسها به عنوان یک انتقال دهنده در نظر بگیریم، هر چقدر اشخاص بتوانند این تحرکها و رفت و آمدها را کاهش بدهند میتوانند از وقوع مرگ افراد در استانهای دیگر جلوگیری کنند.
این استاد دانشگاه در خصوص داشتن مهارت ارتباطی در تذکر به افراد میگوید: در زمان تذکر به افرادی که موازین بهداشتی را رعایت نمیکنند باید با داشتن مهارتهای ارتباطی مانند لبخند زدن، بیان موضوع به شکل دلپذیر و گفتن جملات «مراقب خودت باش»، «به دلیل اینکه دوستت دارم به دیدارت نمیآیم» موارد را مطرح کنیم.
وی اظهار میکند: در حال حاضر همه افراد میدانند که برای قطع زنجیره انتقال این ویروس باید از دست دادن و روبوسی کردن پرهیز کرد، الکل زدن و ضد عفونی کردن دستها نشان دهنده مراقبت افراد از همدیگر است به همین دلیل باید حتماً اشخاص به شکل دوستانه و با معذرت خواهی ساده به همدیگر لزوم رعایت موارد بهداشتی مانند ماسک زدن و شستن دستها و موارد دیگر را تذکر داده و یادآوری کنند.
پدرام تاکید میکند: باید شکل تذکر دادن به همدیگر شکل درستی باشد برای مثال یک نفر حتی به مسجد میرود و یک نفر دیگر به او تذکر میدهد که شما نمیفهمی که نباید مسجد بروی اما یک نفر دیگر با بیان و شکل دیگری به او یادآوری میکند که اکنون توصیه علمای دین است که نماز را در خانه بخوانید تا باعث آلودگی و ابتلای دیگر افراد در شرایط اپیدمی نشویم و در واقع نوع بیان و تذکر به دادن به افراد بسیار حائز اهمیت است تا فرد مقابل از تذکر دیگران ناراحت نشود.
این روانشناس خانواده تصریح میکند: داشتن مسئولیت شهروندی نیاز بزرگی در روزهای کرونایی است و انسان متمدن کسی است که قواعد شهروندی را بداند. متمدن یعنی شهرنشین، شهرنشین به معنای شهروند و خود شهروند یعنی قانونپذیر و قانون یعنی چیزی که به سلامتی فرد و دیگران لطمه نزند و کلام آخر اینکه رعایت اصول قانونی است.
نحوه برخورد با موضوع کرونا نیازمند تفکر مشارکتی و مسئولانه است
نرگس عطریان، متخصص علوم رفتاری در زمینه تعهد شهروندی به خبرنگار ایمنا، میگوید: در همهگیری ویروس کرونا، در عمل نحوه برخورد با مسئله این ویروس به دلیل مسری بودن بیشتر یک رفتار اجتماعی محسوب میشود تا رفتار فردی، به دلیل اینکه هر کسی میتواند تا حدی مسئول رفتار فردی خودش باشد اما به الزام نمیتواند درباره رفتار اجتماعی مرتبط دیگران تنها تصمیم بگیرد.
وی میافزاید: در مورد شرایط فردی، خود شخص میتواند تصمیم بگیرد اما در مورد شرایط اجتماعی و سبک رفتار و اجرای آن به شرایط دیگران هم بستگی پیدا میکند و شرایط دیگران هم به رفتار او مربوط میشود. بنابراین در این زمینه نمیتواند به تنهایی تصمیمی بگیرد و این تصمیم گیری جمعی است و وقتی سرنوشتمان به یک نوعی در هر زمینهای به سرنوشت و شرایط مشترک وابسته است پس به نوعی تفکر مشارکتی نیاز داریم.
وی با تاکید بر اینکه نحوه برخورد با موضوع کرونا ویروس، تفکر مشارکتی و تفکر مسئولانه میطلبد، میافزاید: یک انسان رشد یافته تفکرات متعددی در وجود او شکل میگیرد از جمله تفکر منطقی، تفکر مسئولانه، تفکر مراقبتی، تفکر مشارکتی، تفکر انتقادی و تفکر ارزیابانه و این موارد تفکراتی است که در وجود یک فرد اجتماع پذیر و جامعهپذیر باید رشد یابد.
نباید در موضوعات اجتماعی خودخواهانه رفتار کرد
به گفته عطریان، از مهمترین انواع تفکری که یک انسان در برخورد امروزی با این مدل پدیده اجتماعی باید مواجه شود بحث داشتن تفکر مشارکتی و مسئولانه است. یعنی افراد در بعد فردی میتوانند به تنهایی تصمیم بگیرند به دلیل اینکه به شخصیت خودشان وابسته است ولی نمیتوانند در مباحثی که به کل جامعه مربوط است خودخواهانه تصمیم بگیرند.
این استاد دانشگاه تصریح میکند: امروزه نیازمند وجود تفکر مسئولانه و تفکر مشارکتی هستیم و فرد زمانی که در شرایط بحرانی از خودمراقبتی برخوردار است به درک و فهم خودمراقبتی میرسد به دلیل اینکه سرنوشت او به سرنوشت دیگران وابسته است. سرنوشت دیگران هم به نوع رفتار آن فرد گره خورده است بنابراین نباید تنها ابعاد فردی را در نظر گرفت بلکه ابعاد اجتماعی هم مهم است.
عطریان میگوید: افراد با داشتن این نوع تفکر اجتماعی باید به رعایت پروتکلها و موزاین بهداشتی توجه کنند. در شرایط فعلی افرادی که رفتارهای مخاطرهآمیز دارند بعد تفکر مشارکتی و مسئولانه در بین آنها بسیار کمرنگ است.
تفکر مراقبتی و مشارکتی سلاح مهم شرایط امروز است
وی اضافه میکند: باید این افراد خودشان را مجهز به تفکر مشارکتی و تفکر مراقبتی و مسئولانه کنند. به دلیل اینکه در شرایط بحرانی کنونی اشخاص در برابر سرنوشت دیگران هم مسئول هستند. در همهگیری بحران هنگامی که افراد رفتارهای مسئولانه نداشته باشند، تنها موقعیت فردی نیست که به خطر میافتد و به نوعی بعد گروهی و سرنوشت دیگران هم در جامعه دچار مخاطره میشود.
این متخصص علوم رفتاری بر این باور است که رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی در یک مخاطره جمعی یک رفتار ضد اجتماعی در شرایط اپیدمی محسوب میشود. امروز باید همه رفتارها بر مبنای نیاز و شرایط جامعه، هنجار اجتماعی و نیاز اجتماعی باشد.
عطریان خاطرنشان کرد: از سوی دیگر رعایت نکردن دستورات بهداشتی عین رفتار ضداجتماعی است و تفاوتی با رفتارهای نابهنجار اجتماعی ندارد به دلیل اینکه اجتماع را از حالت بهنجار و نرمال و سلامت دور میکند. لازمه داشتن سلامت اجتماعی رفتارهای بهنجار و جامعهپذیرانه است و رعایت نکردن این موضوع به طور کامل یک رفتار ضداجتماعی است.
گزارش از اکرم کیانی خبرنگار سرویس جامعه ایمنا
نظر شما