به گزارش خبرنگار ایمنا، شهرها بنا بر تصمیمات اتخاذ شده از طرف برنامهریزان و به منظور ارائه بهتر خدمات به ساکنان، محلهبندی میشود. محله بندی به شهر هویت میدهد و شهرهای تاریخی و قدیمی این هویت را از گذشتههای دور برای خود حفظ کردهاند. امروزه تغییر سیاستها، تغییر رویکرد مدیران نسبت به شهر، گسترش و توسعه شهر در جهات مختلف و ایجاد سازمانهای مختلف شهری که هرکدام مسئولیتی را در شهر عهدهدار است، به نوعی مرزبندی محلات و نحوه ارائه خدمات به آنها را نسبت به گذشته تغییر داده است.
با توجه به نوع نظام شهرسازی ایران، سیاستها و قوانین کلی در حوزه شهری معمولاً از سطوح بالا به مدیران شهری ابلاغ میشود و آنان را موظف میکند تا بر این اساس اقدامات لازم را در خصوص شهر خود انجام دهند. بر این اساس سیاستهای کلی در خصوص نحوه تقسیم بندی محلات را نیز باید در سطح کلان جستجو کرد، در این زمینه با «ابراهیم جمشید زاده»، مدیر مطالعات مالی و اقتصاد شهری مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
از منظر قانونی محلات به چه نحو تقسیمبندی میشوند؟
نحوه مرزبندی محلات در قانون تعاریف و تقسیمات کشوری مشخص شده است. در ماده چهار قانون تعاریف و تقسیمات کشوری زمانی که به شهر میرسیم. قانونگذار شهر را تعریف کرده و ویژگیهایی را در حوزه اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی و کالبدی مشخص کرده و عناصر درون شهری را تعریف میکند. در عناصر درون شهری حوزه شهرداری، مناطق شهرداری و محلات شهری تعریف میشود و برای هرکدام از این عناصر شاخصههایی در نظر گرفته میشود که شهرداری و مدیریت شهری و به خصوص شورای شهر باید در چهارچوب آنها کمک کنند تا ساختار تصمیمات شهری در حوزه شهری، منطقه شهری و محلات شهری و تعیین محدوده و حریم شهر مشخص شود.
تعریف محله در قانون تقسیمات کشوری چیست؟
در تبصره دو ماده چهار قانون تقسیمات کشوری، محله شهر عبارتند از مجموعه ساختمانهای مسکونی و خدماتی که از لحاظ بافت اجتماعی، ساکنان آن خود را اهل آن محل میدانند و دارای محدوده معینی است.
نقش شهرداری در تقسیم بندی محلات چیست؟
محدوده محلات هیچ دیوار و مانع فیزیکی ندارد. معمولاً آن چیزی که مردم به عنوان محله در ذهن خود دارند، فاصله فیزیکی ندارد و در تقسیمات محلهای هیچ خط یا دیوار فیزیکی وجود ندارد. به همین دلیل همگام با توسعه شهری و بزرگ شدن شهرها، شهرداریها این اختیار را دارند که چند محله را با یکدیگر ادغام کنند. حدود محلات شهری تابع تقسیمات شهرداریهاست. شهرداریها بر اساس شاخصهایی که قانون تعاریف و تقسیمات کشوری تعریف کرده است، میتوانند محلات شهری را در چهارچوب ضوابط طرحهای توسعه شهری در درون محدوده شهر مشخص کنند. قانونگذار در ارتباط با شهرهای بزرگ نیز بیان میدارد که منطقه شهری از به هم پیوستن چند محله شهری تشکیل میشود. به همین دلیل است که در کلیه شهرها و ذیل شهرداریها، شهرداریهای مناطق را نیز داریم. شهرداریهای مناطق نظارتی در چهارچوب ضوابطی که شهرداری و شورای شهر تعریف میکند، اقدام به تشکیل محلات و مناطق شهری میکنند.
در فرآیند تهیه طرحهای توسعه شهری به خصوص طرح جامع شهری برحسب مطالعاتی که مشاوران شهرسازی برای تقسیم بندی یک شهر به مناطق و محلات کوچکتر انجام میدهند و با رویکرد مبادلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و حتی رویکرد سیاسی، محلات شهر تقسیم بندی و پیشنهاداتی به مدیریت شهری ارائه میشود. پیشنهاداتی که مشاوران در زمینه تعداد مناطق و محلات هر شهرداری میدهند باید در چهارچوب قانون ضوابط و تعاریف تقسیمات کشوری و در حیطه ضوابطی باشد که در قالب طرح جامع شهری گذرانده میشود. با این رویکرد میتوان گفت که محله شهری ذیل مناطق شهری تشکیل میشود و متولی و مسئول تقسیم بندی محله شهرداریها هستند و باید تابع قانون باشند. شهرداری میتواند به ایجاد محلهای جدید مبادرت کند یا محلات موجود را در یکدیگر ادغام کند. قانونگذار دست شهرداری را در این زمینه باز گذاشته است. تقسیم بندی محلات شهری تابع تقسیمات شهرداری است بدین معنا که شهرداری این اختیار را دارد که محلات شهری را کوچک کند، محدوده آنها را اصلاح کند یا تغییر بدهد و چند محله را به عنوان یک محله جدید معرفی کند.
چالشهای نظام تقسیم بندی محلات چیست؟
به شکل سنتی حداقل جمعیت یک محله را ۱۲ هزار نفر تصور میکنند و این تعداد جمعیت برای شهرهای بسیار بزرگ مثل تهران و اصفهان میتواند مشکلآفرین باشد یعنی تعداد محلات آنقدر بزرگ و زیاد خواهد شد که عمدتاً مدیریت و خدمات رسانی به این محلات میتواند با چالش مواجه شود اما زمانی که تبصره دو ماده چهار قانون تقسیمات کشوری محله یا حدود محلات را تابع تقسیمات شهرداری میداند، شهرداری این اختیار را دارد که از نظر کالبدی محدوده محلات را مشخص کند! هویت محلات نیز فرایندی اجتماعی است که به ویژگیهای اجتماعی افرادی مربوط میشود که در این محلات زندگی میکنند. به تبع آن اگر افراد جدیدی با فرهنگهای متفاوت به این محلات وارد شوند، هویت محله میتواند تحت تأثیر قرار بگیرد. به همین دلیل بسیاری از محلات گذشته ما هویتی که قبلاً داشتهاند را دیگر ندارند.
از نظر اجتماعی، صرفاً میتوان گفت که در تقسیم بندی محلات، محلهها باید دارای بافت همگن باشند که ساکنان آن محله خودشان را تابع آن محل بدانند اما بر اساس قانون تقسیمات کالبدی محلات تابع تقسیماتی است که شهرداریها اعمال میکنند.
نظر شما