به گزارش خبرنگار ایمنا، با توجه به تأثیرگذاری ناکارآمدی بافتهای فرسوده بر فرم، عملکرد، کیفیت و امنیت شهرها، همچنین اهمیت ارتقای کیفیت زندگی و سطح رفاه شهروندان، نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده ضروری است، اما موضوع مهم در این میان مشارکت دادن شهروندان در این امر است که با توانمند کردن مردم به کمک آموزش، مدیریت، امکانسنجی و ایجاد امکانات، شرایط مدیریت بافت برای ساکنان آنها فراهم میشود.
دلایل زیادی وجود دارد که توانمند سازی با درگیر کردن و مشارکت مردم دستاوردهای مثبتی در عملکرد ایجاد میکند و یک برنامه راهبردی اجتنابناپذیر برای انجام کار بیشتر با صرف هزینه کمتر است؛ این فرایند اگر چه زمانبر، اما نتیجه حاصله از آن همان کارآمد شدن این بافتها است.
بسیار واضح است که یکی از پیششرطهای محوری در شکلگیری و تعامل و تکامل فرآیندهای توسعه پایدار وجود سیاستها، برنامهها و مداخلات چند بعدی در راستای توانمندسازی افراد و جوامع به منظور مشارکت فعال آنها در تحقق بخشیدن به اهداف دراز مدت و میان مدت توسعه همه جانبه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.
توانمندسازی انواع، مراحل و جهتگیریهای مختلفی دارد، اساساً اولین راهبرد عمده در تدوین، طراحی و اجرای برنامههای توانمندسازی مسئله «آموزش» است زیرا در این فرایند، اطلاعات و پیامها منتقل شده و به دلیل اینکه در عصر حاضر اطلاعات منشأ قدرت است بنابراین دسترسی اقشار وسیع مردمی به آن یک گام کلیدی در فرآیند توانمندسازی محسوب میشود؛ البته وجود داشتن انگیزه و اعتقاد، وحدت رویه بین مسئولان، رؤسای دستگاههای اجرایی و اقشار مختلف مردم بسیار حائز اهمیت است.
برخورداری از فرصتهای برابر زندگی با نوسازی بافتهای ناکارآمد شهری
«محمدرضا رضایی» عضو هیئت علمی دانشگاه یزد در این باره به خبرنگار ایمنا، میگوید: یکی از مسائلی که امروزه توجه برنامهریزان شهری را به خود جلب کرده، فرسودگی و از رونق افتادن بخش قدیمی شهرها است که یکی از مهمترین سیاستهایی که میتوان برای تحقق بازسازی و نوسازی آنها پیشنهاد کرد توجه به نقش مردم و رویکرد مشارکتی است.
وی میافزاید: در اوایل قرن بیستم به دلیل وضعیت مطلوب اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی در بافتهای مرکزی شهرها، گسترش شهرها پیرامون آنها آغاز شد، لیکن ادامه و تشدید این نوع گسترش موجب بروز مشکلاتی در شهرها شد.
وی ادامه میدهد: در دوره تحولات جدید شهرنشینی و مشکلات ناشی از آن، مراکز و بافتهای تاریخی شهرها بیش از سایر نقاط شهری در معرض تأثیرات نامطلوب توسعه شهری قرار گرفت و تبعات این موضوع را در سیمای شهرهای تاریخی دنیا و به ویژه شهرهای تاریخی ایران به روشنی میتوان دید تا آنجا که لزوم احیای ارزشهای اینگونه بافتها در مسیر تحولات جدید را ناگزیر میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه یزد تصریح میکند: بخش قابل توجهی از بافتهای قدیمی شهرهای کشور که غالباً هسته اولیه و اصلی این شهرها را تشکیل میدهد در روند شتابآلود رشد شهرنشینی و برنامههای توسعه شهری عصر مدرنگرایی مورد بیتوجهی قرار گرفته و به بافت فرسوده و ناکارآمد شهری تبدیل شده است.
وی با بیان اینکه وجود بافتهای فرسوده شهری یکی از موارد مطرح در تمامی شهرهای کشور است که هرکدام متناسب با شرایط انسانی و طبیعی خود نیازمند مداخله و اصلاح است، میافزاید: از آنجایی که بافت فرسوده در اکثر شهرها هسته اولیه شکلگیری شهر را شامل میشود، این امر موجب اختلال در شکلگیری ارتباط و وحدت فضایی بین بخش مرکزی میانی و پیرامونی میشود.
رضایی تاکید میکند: یکی از موضوعات قابل توجه در راستای شناخت شهر و نحوه شکلگیری آن، مطالعه و شناختن بافت قدیمی شهر است و برای هرگونه حرکت عمرانی نخستین گام است.
وی با بیان اینکه امروزه ضرورت مشارکت شهروندان در بهبود وضعیت کالبدی و اجتماعی شهرها بر کسی پوشیده نیست، میگوید: اداره شهرها به نحو مطلوب در بسیاری از موارد از توان دولت خارج است، بنابراین لزوم موفقیت در این امر، جلب مشارکت مردم و نهادهای محلی است و تنها جلب اعتماد عمومی و تشویق مردم در مراحل مختلف باعث میشود که مدیریتها تا حدود زیادی در تدوین اهداف و قابلیتهای اجرایی با موفقیت همگام باشد و در نهایت بتواند با تکیه بر دادههای موثق و با اتکا به پشتوانه مردم موفقیت خود را تضمین کند.
این دانش آموخته دوره دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه تربیت مدرس تهران ادامه میدهد: بافتهای فرسوده یکی از انواع بافتهای آسیبپذیر شهری است که به دلیل فرسودگی کالبدی، برخورداری نامناسب از دسترسیها و تأسیسات خدماتی و وجود زیرساختهای شهری آسیبپذیر، ارزش محیطی و اقتصادی پایینی دارد.
وی تاکید میکند: تحقق عدالت اجتماعی و ایجاد شکلگیری محیطزیستی امن، ایمن و دلخواه برای زندگی و فعالیت شهروندان در راستای برخورداری از فرصتها به فرصتهای برابر زندگی از اهداف کلان سند چشمانداز کشور است که بیشک بافتهای فرسوده شهری با داشتن مسائل و مشکلات کالبدی اجتماعی و اقتصادی، محیطهایی را برای ناسازگاری هدف ایجاد کرده است.
لزوم تغییر نگرش کنشگران در توجه به توانمندیهای مردم
رضایی با اشاره به علل و پیامدهای فرسودگی بافتها، اظهار میکند: اصولاً فرسودگی به کالبد منحصر نمیشود، بلکه معرف وجود شرایطی است که زندگی انسان را در ابعاد مختلف تهدید میکند به گونهای که به نظر میرسد تداوم این روند در بافتهای فرسوده خود به منزله یک رخداد فاجعهآمیز است که تبعاتش نسلهای آینده را نشانه گرفته است. این شرایط مواردی همچون میزان بالای جرایم، وجود معضلات اجتماعی، وجود فقر اقتصادی، زیرساختهای مناسب کالبدی، آسیبپذیری در برابر زلزله، عدم امکان امدادرسانی مناسب در مواقع بحران و بسیاری موارد دیگر را شامل میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه یزد با بیان اینکه افزایش مشارکت شهروندان در نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده شهری مستلزم توجه به دو بُعد عاملیتی و ساختاری در سطح خرد و کلان است، تصریح میکند: تغییر نگرش فردی برای افزایش مشارکت شهروندان در سطح خرد نیازمند آموزش و آگاهسازی احترام قائل شدن برای آزادیهای فردی و حقوق شهروندی است.
وی تاکید میکند: کنشگران مشارکت در سطح کلان و سازمانی باید در دیدگاههای خود و نگرش به توانمندیهای مردم تغییر ایجاد کنند؛ مدیران و کارشناسان به عنوان عاملان سطح کلان در فرآیند مشارکتپذیری و تسهیل امر مشارکت مردم نقش مؤثری دارند که برای این منظور لازم است این گروه نیز تغییر نگرش پیدا کنند و از سوی دیگر معادله بسترسازی برای مشارکت مردم است.
رضایی با بیان اینکه مشارکت مردم نیازمند اصلاح ساختارهای سازمانی و حقوقی در سطح خرد و کلان است، تصریح میکند: بسترسازی برای توزیع عادلانه منافع و اصلاح قوانین و ضوابط و مقررات اداری برای پذیرش و تسهیل پذیرش و تسهیل حضور و مداخله مردم در فرآیند تصمیمسازی، برنامهریزی، اجرا و ارزیابی ضروری است؛ از این رو برای ارتقا و تقویت مشارکت مردم و کسب توفیق در نوسازی و بهسازی بافتها باید به نکاتی توجه شود که از جمله آن آگاه کردن مردم از قوانین نوسازی و اطلاعرسانی دقیق در خصوص فرآیند و ابعاد طرح و دریافت نظرات و پیشنهادات آنها همچنین اعطای تسهیلات مالی برای افزایش مشارکت ساکنان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده است.
وی ادامه میدهد: یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر جلب مشارکت مردم به ویژه مشارکت مالی، سهیم شدن آنها در منافع پروژهها و توزیع عادلانه منافع بین مشارکتکنندگان است.
این دانش آموخته دوره دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه تربیت مدرس تهران با بیان اینکه «آموزش» نکته دیگر و قابل توجه است، اظهار میکند: از آنجا که سطح تحصیلات مالکان و ساکنان بافتهای فرسوده متفاوت است و گاهی دارای سطح سواد پایین یا حتی بیسواد هستند، برگزاری دورههای آموزشی برای آگاهیافزایی و جلب حمایت و مشارکت آنها لازم و ضروری است.
وی تصریح میکند: نهادسازی در اطلاعرسانی موضوع مهم دیگر است چرا که از دیدگاه مردم ایجاد ساختار اطلاعرسانی در خصوص چگونگی اجرا و انجام طرحهای نوسازی و بهسازی و دستیابی به مزایای طرح میتواند مشارکت را افزایش داده و در کنار ایجاد نهاد اطلاعرسانی وجود نهادهای مشاورهای در هنگام اجرای پروژه به سوالات و دغدغههای شهروندان پاسخ داده و فضای شفاف را برای آنها ترسیم کند.
وی معتقد است: بنا بر رویکردهای جدید مشارکتی، هم عوامل فردی و هم عوامل ساختاری باید توأم با هم در فرآیند مشارکت حضور داشته باشد زیرا در صورت کمرنگ شدن و یا غیبت یکی از این عناصر، مشارکت مؤثر و پایدار رخ نخواهد داد.
نظر شما