۳۰ شهریور ۱۳۹۹ - ۰۶:۵۷
اقتصاد جهانی در دوران پساکرونا

با توجه به پیش‌بینی‌ها، شرایط جدیدی که در دوران پساکرونا ایجاد می‌شود، می‌تواند با افزایش اختلافات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به تشدید پوپولیسم و سرعت گرفتن نابودی تدریجی محافظ‌های کنونی حقوق اساسی بشر منجر شود. در این میان شرکت‌هایی مانند آمازون و گوگل یک تریلیون به سرمایه خود افزوده‌اند.

به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، به گزارش Cornerstone Macro، گروه تحقیقات بازار که متعهد به ارائه یک محصول تحقیقاتی کلان متمرکز، مستقل و بی‌طرف است، در طول شش ماه گذشته شرکت‌های اپل، مایکروسافت ، آمازون ، فیس بوک و گوگل با هم یک تریلیون دلار به سرمایه بازار خود افزودند درحالی‌که حدوداً یک‌صد شرکت از ۵۰۰ عضو شاخص بورس "استاندارد اند پورز" تقریباً با کمتر از نیمی از ظرفیت خود در حال تجارت هستند.

در هندوستان نیز صنایع Reliance حدوداً ۱۰ میلیارد دلار به سرمایه اولیه خود اضافه کرده است. به طور کلی اکثر شرکت‌های فن‌آوری و تجارت الکترونیکی عملکرد خوبی داشته‌اند با این حال کسب‌وکارهای کوچک و متوسط به‌ویژه رستوران‌ها، هتل‌ها، املاک و مستغلات و شرکت‌های هواپیمایی به سختی تلاش می‌کنند که با وجود شرایط جاری به فعالیت خود ادامه بدهند.

با توجه به این ارزیابی‌ها، شرایط جدیدی که در دروان پساکرونا ایجاد و رایج می‌شود با افزایش اختلافات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بسیار بیشتری نسبت به دوران ماقبل از بروز این بحران همراه خواهد بود. با این وجود پیش‌بینی می‌شود ضمن این‌ که بشر در سطح اجتماعی شاهد نوعی پسرفت اساسی و بازگشت به شرایط زندگی اجتماعی مشابه با نیاکان قبیله‌نشین خود است، در سطح سیاسی نیز شاهد تشدید پوپولیسم و نابودی هر چه بیشتر محافظ‌های کنونی حقوق بشر باشد که در حال حاضر نیز به قدرت رسیدن افرادی هم‌چون دونالد ترامپ گواهی بر این ادعا محسوب می‌شود.

مفسران به تازگی شکلی جدید از نمودارهای بهبودی اقتصادی که در گذشته با اشکال "V" ، "U" ، "W "L" و "I" مشخص می‌شدند را به فرهنگ الفبایی مسیرهای بهبود اقتصادی افزودند؛ نمودار "K" که بازتاب عملکرد بازار سهام و بیانگر یک افت شدید به دنبال مسیرهای واضح واگرایی است و در واقع پویایی‌های حائز اهمیتی که جهانی تقسیم‌ شده ایجاد می‌کند را نشان می‌دهد. حقیقت این است که تمرکز ثروت در یک بخش منجر به توزیع نابرابر درآمد می‌شود و با توجه به سوابق تاریخی طبقه بسیار ثروتمند و مرفه جوامع، قدرت "نفوذ بر میزان خرید"، "تعیین گفتمان عمومی" و "شکل دادن و هدایت جهت سیاسی" در جوامع گوناگون را دارند.

تاریخ همچنین نشان می‌دهد که فراتر رفتن نرخ رشد سود حاصل از سرمایه‌های موروثی و انباشته از نرخ رشد اقتصادی، به‌طور غیرقابل انکاری تمایل جوامع را به دستیابی به ثروت موروثی سوق می‌دهد. علاوه بر این، تداوم و تعمیق نابرابری و "سرمایه داری موروثی" سرانجام رشد را تحت فشار قرار داده و به فروپاشی جامعه منجر می‌شود. در واقع بنا بر توصیف صاحب‌نظران "گذشته آینده را می‌بلعد".

بااین‌حال باید توجه داشت که نابرابری، اصلی از پیش تعیین‌ شده و غیرقابل‌ توقف نیست و تنها علت ایجاد آن عوامل اقتصادی محسوب نمی‌شوند بلکه سیاست، نهادهای حکومتی و ماهیت روابط جوامع مدنی با دولت‌ها نیز در ایجاد آن نقش چشمگیری ایفا می‌کنند. در واقع نابرابری نتیجه اقدامات، رویدادها و تصمیمات اتخاذ نشده‌ای است که جامعه‌شناسان به آن "چهره دوم قدرت" می‌گویند.

مقابله با این چهره نیازمند حرکت هماهنگ دولت و جامعه در مسیر باریکی است که به کمک آن وضع ابرقدرتمندان توسط جامعه بررسی و قدرت آن‌ها متعادل و توازن قوا مجدداً برقرار شود. عامل حفظ این تعادل نیز اعتماد به کارآمدی نهادهای حکمرانی برای ساختن یک جامعه پایدار است زیرا از بین رفتن اعتماد مردم به این نهادها، توانایی جامعه برای رسیدگی به اختلافات را کاهش می‌دهد. در این راستا دولت‌ها باید توجه داشته باشند که میان حالت عادی جوامع و رخ دادن فجایع اجتماعی تنها مرز بسیار باریکی به نازکی یک صفحه کاغذ وجود دارد.

نمودار "K" در شاخص‌های بهبود اقتصادی در واقع ترکیبی از "نابرابری" و احساس "اعتماد" برای ارائه پاسخ به وضعیت کنونی جوامعی همچون آمریکا محسوب می‌شود که کلید بزرگ‌ترین زرادخانه هسته‌ای جهان را زیر انگشت مردی خودشیفته، خودمحور، خودخواه و کینه‌توز قرار داده که به جنگ‌طلبی، سلطه‌جویی و طغیانگری مشهور است و به انتخاب شدن مجدد علاقه دارد.

جامعه آمریکا در نابرابرترین شرایط اجتماعی خود که تنها یک درصد از جمعیت آن تشکیل‌ دهنده ۲۰ درصد از درآمد ناخالص ملی‌اش بود و نیز اطمینان خود را نسبت به متخصصان تعیین‌ شده از دست داده بود، با امید به بهبود شرایط ناگوار خود چنین فردی را به‌عنوان داور منافع عمومی انتخاب کرد که البته در این راه ترامپ با عملکرد خود، اعتمادهای باقی‌مانده را نیز به کلی از بین برد و نه تنها منجر به کاهش نابرابری‌ها نشد که برعکس به افزایش اختلافات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی موجود در آمریکا و حتی سایر نقاط جهان دامن زد.

کد خبر 445135

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.