به گزارش خبرنگار ایمنا، در تابستان سال ۵۷، دوران پرالتهاب و پر جنب و جوشی برای انقلابیون ایران به شمار میآمد و اعتراضات به اوج خود رسیده بود.
شهریور ۵۷ مصادف با ماه رمضان بود و همین امر سبب شد تا مجامع و تشکلهای مردمی در مساجد، سازماندهی گستردهای پیدا کرده و علیه رژیم پهلوی به فعالیت بپردازد. اولین جرقه این اقدامات در ۱۳ شهریور که مصادف با عید فطر بود زده شد. این تظاهرات مبدا پیروزی انقلاب به شمار میآمد و در پی آن قیام ۱۶ و ۱۷ شهریور شکل گرفت و تیر خلاصی بر پیکره رژیم پهلوی وارد نمود مردم را به نمایش گذاشت.
این حادثه در دوران جمشید آموزگار شکل گرفت و برای حل آن دین را نشانه گرفت و به دنبال شخصی به ظاهر مذهبی بود تا اینکه جعفر شریف امامی را به عنوان یک فرد مذهبی به مجلس شورای ملی معرفی کرد و رأی اعتماد گرفت. شاه به دنبال این بود تا با متوسل شدن به دین از خشم مردم بکاهد. شریف امامی به محض بر روی کار آمدن با طرح دولت آشتی ملی اقدامات بسیاری انجام داد تا خود فردی موجه نشان دهد.
علیرغم تلاشهای دولت و ساواک برای تعطیلی روز ۱۶ شهریور، مردم بار دیگر دست به تظاهرات عمومی زدند. این راهپیمایی از قیطریه شروع و به میدان آزادی ختم میشد.. مردم در این تظاهرات با شعار "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" خواستار کنار رفتن رژیم پهلوی بودند و در همان حال برای روز ۱۷ شهریور، قرار راهپیمایی دیگری را فریاد زدند.
به دنبال این ناآرامیها، شاه تصمیم به سرکوب همه جانبه معترضان گرفت. اعلام حکومت نظامی، چاره شاه برای حل این بحران بود که با حمایت کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا به اجرا درآمد. دو روز قبل از اعلام حکومت نظامی اردشیر زاهدی، پیام کارتر را به ایران آورد و شاه طی جلسهای با شریف امامی، اردشیر زاهدی و تیمسار اویسی، در تهران و یازده شهر دیگر اعلام حکومت نظامی کرد.
این تصمیم زمانی ابلاغ شد که مردم اطلاعی از حکومت نظامی نداشتند. صبح ۱۷ شهریور فرار رسید و مردم بی خبر از حکومت نظامی در ساعت ۸ صبح در میدان ژاله تجمع کردند. تعداد تظاهر کنندگان به حدی بود که خیابانهای اطراف را هم فرا گرفته بود. اندکی بعد نظامیان از همه طرف تظاهرکنندگان را محاصره کردند و معترضان را به گلوله بستند و جوی خون به راه انداختند بسیاری را به شهادت رساندند.
فرمانداری نظامی تهران آمار ۸۷ کشته و ۲۰۵ مجروح را تأیید کرد، اما انقلابیون معتقد بودند که در این روز بیش از ۴٬۰۰۰ نفر کشته شده و تعداد کسانی که تنها در میدان ژاله جان باختهاند ۵۰۰ نفر است.
مردم این روز را «جمعه سیاه» نامیدند و میدان ژاله از سوی مردم «میدان شهدا» نام گرفت. در این روز تعداد زیادی از مردم به خاک و خون غلتیدند ولی اعتراضات و تظاهرات ملت، پایان نگرفت بلکه با خلق این حماسه مردمی، قدرت و سرعت بیشتری یافت.
شاه با کشتار مردم در روز ۱۷ شهریور تصور کرد میتواند عامل توقف انقلاب شود اما معترضان نه تنها عقب نشینی نکردند بلکه صفوف مبارزاتی خود را مستحکمتر کردند. شاه با این حرکت، کمر به قتل خود بست و حیات حکومت خود را به پایان نزدیک کرد .۱۷ شهریور، واکنش علما و و مبارزان و تظاهرات و اعتصابات متعددی را در پی داشت که باعث سقوط شاه شد.
امام خمینی (ره) در واکنش به این فاجعه فرمودند: «۱۷ شهریور «مِنْ ایام الله» است، باید متذکر باشید. باید یادآوری کنید این «ایّام الله» را. چنانچه کردید؛ از یاد نباید برود این «ایّام الله» برای اینکه این ایاماند که آدم سازند. این ایام است که جوانهای ما را از عشرتکدهها بیرون میآورد به میدان جنگ میبرد. این ایام الهی هست که ملت ما را بیدار میکند، و بیدار کرد. امر میکند: ذَکِّرْهُمْ بِایّامِ الله؛ «ایّام الله» را در ذکر مردم وارد کن.»
امام (ره) در بخش دیگری از پیام خود فرمودند: «…روزهای اخیر، تهران و سایر شهرستانهای مهم ایران برای اظهار مظلومیت و مخالفت با مجرمی که ۳۵ سال بر مقدرات آنان سلطه دارد و جنایات و خیانتهای او در کشور و مخالفتهای او با قانون اساسی واضح است، شاهد راهپیماییهای آرام بود. اظهار مخالفت با مجرمی که تمام هستی ملت را به باد داده است، از طرف کسانی بود که در حد عالی شعور سیاسی و دینی بودند؛ به طوری که حاضر شدند ارتش را گلباران کنند ولی «دولت آشتی ملی»، آنان را به عنوان شعار بر خلاف قانون اساسی، محکوم نمود؛ و حال آنکه شعار آنان بر ضد قانون اساسی شکن- یعنی شاه- بود. شعار بر ضد رژیم تحمیلی غیر قانونی بود، اظهار مظلومیت بود ولی واقعیت این است که شاه میخواهد انتقام خود را از ملت بی دفاع بگیرد، و با صحنهسازیهای مبتذل، ملت بی دفاع را به مسلسل ببندد و نفسها را به خیال باطل خودش در سینه خفه گرداند ولی دیگر دیر شده است و ملت مظلوم و بیدار ایران آگاه گردیدهاند. من هنوز اطلاع دقیقی از کشتگان و مجروحان در سراسر ایران ندارم؛ ولی خبرگزاریها تعداد کشتگان را به صدها نفر گزارش دادهاند و خبرهایی از ایران، این تعداد را بیش از هزار نفر میگویند. اکنون بر ملت شجاع ایران است که به هر ترتیبی که ممکن است به مجروحین بیشمار خود، خون، دوا و غذا برساند و از هر گونه کمک مالی دریغ ننماید……»
نظر شما