به گزارش ایمنا، شهربازی در خیلی از شهرهای دیگر هم نمادی برای آن شهر شده. در ایران اما وضعیت متفاوت است. نه تنها شهربازی نمادی برای شهر نیست بلکه حتی شهربازی جدید هم ساخته نشده است. علت چیست؟ محمد جواد عابدی، کارشناس ارشد شهرسازی معتقد است شهر بستر مدنیت است. او میگوید چون مطالبه مردمی برای ساخت شهربازی وجود ندارد، همین هم باعث شده که شهربازی جدید ایجاد نشود. این گفتگو را که پیشتر در «دوازدهمین شماره مجله الکترونیک شهر گاه» منتشر شده است، در ادامه میخوانید:
به عنوان پرسش اول بهتر است از اینجا شروع کنیم که چرا شهربازیهای جدید در ایران ساخته نمیشود؟ مثلاً در تهران معروفترین شهربازی ارم است و بعد از آن دیگر شهربازی ساخته نشده است؟ علت آن به نظر شما چیست؟
فضاهای شهری ما تبلور عوامل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی هستند. سادهانگارانه است اگر تصور کنیم نبود فضایی مانند شهربازی در کلانشهرهای ما تنها یک یا دو دلیل داشته باشد. شاید برای پاسخ بهتر به این سوال بهتر باشد ابتدا به این پرسش پاسخ بدهیم که اصلاً یک خانواده ایرانی در سبد خانوارش برای تفریح هزینه میکند. یا اصلاً درک خانوادههای ما از تفریح چیست؟
یعنی شما معتقدید اینکه در کلانشهرها شهربازی تازه ساخته نمیشود به درک خانوادههای ما از تفریح ارتباط دارد؟
ما جامعهای در حال گذار هستیم. گذار از جامعه سنتی درون گرا به سمت جامعه مدرن برونگرا. تفریح شهربازی جز نمونه تفریحات مدرن است. بعد از پیشرفت تکنولوژی در جوامع صنعتی پدید آمده. با این تفاسیر شهربازی در کشور ما نمونه تفریحی متفاوت و مدرن و جدید است. از طرف دیگر مطالبه شهروندی نیز برای احداث شهربازی در کشور ما وجود ندارد.
تصور میکنید که چون مطالبه شهروندی برای ساخت شهربازی وجود ندارد، دولتها از ساخت شهربازی در کشور ما استقبال نکردند؟
دقیقاً. بگذارید یک مثال بزنم، ما در کشورمان مالهای متعدد داریم. روز به روز هم ساخته میشوند. مثل همین کوروش مال در تهران. این نمونه مدرنیته در غرب است. در ایران هم نماد کاپیتالیستی دارد. اما در ایران مشتری دارد. کیفیت بالایی هم دارد. شاید کیفیت مالهای ایران حتی با کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز برابری کند. اما ما این مسئله را درباره شهربازیها نمیبینیم.
اینکه شهربازی مطالبه شهروندی نیست شاید به این مسئله هم بر گردد که ما نمونه خوب را در ایران ندیدیم، به طور مثال ما شاهد نمونه مالها و مراکز تجاری بزرگ در کشورمان هستیم. نمونههایی که به قول شما شاید با کشورهای دیگر هم برابری کند.
دقیقاً. ما حتی نمونههای شهربازی هم در کشور داشتیم که جمع شدند و دیگر هیچوقت از نو تأسیس نشدند. علت اصلی آن این است که مطالبه مردمی در این زمینه وجود ندارد و مقاومت مدنی برای آن صورت نگرفت. من چندی پیش یک مقاله در خصوص نحوه گذراندن اوقات فراغت در تهران میخواندم در نظرسنجیهای مقاله به ندرت به کمبود فضایی مانند پارک ارم اشاره شده بود. این مسئله شاید به این برگردد که ذهنیت جامعه ایرانی آنچنان که باید با شهربازی سازگار نیست. چون آن را ندیده هیچوقت هم آن را طلب نمیکند. این مسئله فقط به شهربازی هم ختم نمیشود مثلاً ما در ایران حتی یک میدان شهری هم نداریم که در آن رویداد برگزار شود. میدانی مانند تکسیم استانبول.
البته من با این عدم مطالبهگری خیلی موافق نیستم، نسل جدید نسل مطالبهگری است بیشتر با این موافقم که شاید برای مسئولان صرفه نداشته که محلی برای شهربازی تأسیس کنند یا حتی دلایل روانشناختی باعث شده که نسل جدید به سمت تخلیه هیجان این چنینی حرکت کند.
قطعاً. این مسئله احتیاج به پژوهش دارد. شما میدانید که شهر بستر مدنیت است. بستر زندگی آدمهاست و این بستر میتواند از مسائل زیادی متأثر باشد. چند سال پیش مثلاً دهه هشتادیها یک رویداد در مرکز تجاری کوروش برگزار کرده بودند. شاید باید همان موقع از خودمان میپرسیدیم چرا کوروش، چرا مثلاً ارم نه؟ اینها به پژوهشهای جامعه شناسی و روانشناسی احتیاج دارد.
ممکن است جانمایی شهربازیها هم در این مسئله مؤثر باشد؟ اصلاً جانمایی شهربازیها باید در کدام نقطه از شهر باشد؟
کلیاتی درباره مکانیابی شهربازیها وجود دارد. به طور مثال گفته شده که شهربازیها به دلیل سروصدا کنار مکانهای مسکونی و بیمارستان قرار نگیرند. از طرف دیگر شهربازی باید دسترس پذیر باشد. در مسیرهای پرترافیک نباشد و دسترسی به وسایل نقلیه عمومی داشته باشد. مسائل اقتصادی آن هم باید مد نظر قرار گیرد. در اروپا اما اینگونه نیست حتی در کشورهای همسایه هم شهربازیها گاهی در وسط یک شهر قرار دارند. آنها تمهیدات خاص را از قبل ایجاد کردند. پیش بینی رفتوآمدی را لحاظ کردند. در هر شعاعی هر کاربری نمیتوانست قرار بگیرد. ایستگاههای مترو پیشتر مکانیابی شدند. اما درباره ایران به طور مثال در تهران فعلاً جانمایی شهربازی در خارج از تهران بهتر جواب میدهد.
خیلی وقتها در شهربازیهای ایران، سوانحی رخ میدهد. هر سال خبرهای متعددی درباره حوادث شهربازیها رخ میدهد، ممکن است این مسئله ایمنی هم در عدم استقبال از شهربازیها مؤثر باشد؟
من با این مسئله موافق نیستم اینکه مطالبه مردمی درباره شهربازی وجود ندارد، رابطهای با سوانح و حوادث شهربازیها دارد اما نمیتوان گفت که تأثیر مسائل فرهنگی از این سوانح کمتر است. همه ساله در جادههای ما تصادف رخ میدهد اما آیا این دلیلی شده برای عدم سفر جادهای. اینگونه نیست.
پس شما معتقدید که همان تفریح کردن و مدلهای جامعه شناسی ما ارتباط مستقیمی با عدم احداث شهربازی ندارد؟
من بارها پرسش نامه درباره نیازهای مردم پر کردم، به تفریح اشاره شده اما به تفریح لزوماً در شهربازی نه.
نظر شما