به گزارش خبرنگار ایمنا، بخش نهم سفرنامه اروپا به تجربه سفر به کمپ پناهندگان بنن میپردازد؛ کمپی در حاشیه شهر دورتموند که امور پناهندگان را ساماندهی میکند. این سفرنامه نوشته وحید صلواتی است که پیشتر هشت بخش آن در خبرگزاری ایمنا منتشر شده است.
کمپ پناهندگان بُنن
در یکی از روزهای اقامت در دورتموند، بعدازظهر تا نیمه شبی به کمپ موقت و دائم پناهندگان حاشیه شهر دورتموند به نام بُنن رفتیم و با ایرانیان و دیگر مهاجران آشنا شدیم که در بخشهای دیگر، گزارشی از نتایج و محتوای گفتگوها آورده شده است.
مهاجران و پناهندگان در امور آلمان بسیار کمک و خدمت میکنند، آنها حتی در همین کشور ازدواج کرده، به همین دلیل دیگر نمیشود آنها را غریبه دانست اما برخی مهاجران نیز بیشترین مشکلات را در این کشورها به وجود میآورند، به خصوص آنها که بر اثر جنگهای اخیر به این کشورها پناهنده شدهاند.
مباحثی که در این جلسه چند ساعته با پناهندگان مطرح شد شامل درستی یا نادرستی شرط بندی، فراموشی عدالت، دین داری و غیره مطرح شد.
اولین سوال من از برخی این بود که چرا آمدید؟ بسیاری میگفتند نداشتن نشاط و امید! متوجه شدم در هر دورهای هر نسلی به یک علت آمده است، یکیشان میگفت تحمل غربت و تنهایی و فرهنگ متفاوت برای ما بهتر است از تلف شدن عمر در کشور خودمان! دیگری گفت بی اهمیتی به من جوان تحصیل کرده در کشور! از کشورهای عربی هم افرادی بودند، عراق، سوریه، افغانستان و غیره انصافاً در میان آنان افراد مطلع و باسواد زیادی بود.
در بین گفتگوها متوجه شدم بیشتر ایرانیان یا سایر پناهندگانی که متضرر شده بودند و زانوی غم در بغل داشتند به خاطر انجام کم کاری یا یک بیقانونی (به زعم خودشان زرنگی)، یک دروغ، انجام کار سیاه و اخذ نمره منفی یا فرار از مالیات و غیره سالها پروندهشان مسکوت و عمرشان تلف شده بود، مثلاً تعداد مکرر بلیت حمل و نقل عمومی را پرداخت نکرده بودند، چون در کشورهای اروپایی معمولاً داشتن بلیت بررسی نمیشود، گاهی به طور تصادفی و ناگهانی بررسی میکنند، شاید افراد بارها موفق شده بودند قانون گریزی کنند، اما با چند بار متوقف شدن توسط مأمورین، کل آن به اصطلاح زرنگیها را به یکباره باخته بودند!
آنچه مسلم است اینکه پس از اخذ مجوز لازم و در ابتدای ورود، کار و زندگی برای بسیاری ایرانیان یا اعراب سخت است، چون باید کار واقعی انجام دهند، تا دستمزد بگیرند، با گذران وقت به کسی حقالزحمه نمیدهند، علاوه بر این باید کاملاً قانون مند باشند.
در آن میان دیدم ایرانیانی را که صرفاً برای پذیرش پناهندگی، دین خود را تغییر داده بودند! آنها را ترسانده بودند که اگر بازگردید با شما برخورد میشود، هر چند مهدورالدم نیستند و صرفاً به جهت این هدف ظاهری این اقدام را کردهاند که البته تعدادی موفق بودند، ولی گفته شد جدیداً سختگیریهای بیشتری برای پذیرش با این حربه اعمال شده و دیگر عنوان کردن بیانی را برای پناهندگی شرط نمیدانند، بلکه آزمونهای پیچیدهای هم برگزار میکنند!
در کمپی که شروع یک زندگی در کشور بیگانه است، افراد از کشورهای مختلف با تفکرات مختلف حضور دارند و چه بسا برای بسیاری اینجا، نقطه پایان خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
نظر شما