به گزارش خبرنگار ایمنا، سرایش شعر با موضوع اهل بیت از دیرباز در شعر فارسی سابقه داشته است و نمیتوان آن را به چند دهه اخیر منحصر دانست. مخاطب به راحتی با این اشعار ارتباط میگیرد و ضمن بهرهمندی از زیبایی ادبی آنها، مضامین و مفاهیم معنوی، عرفانی و الهام بخشی را نیز دریافت میکند. پس از واقعه عاشورا مورخان، نویسندگان و شاعران شروع به ثبت این رویداد و وصف حوادث آن کردند. در این میان نقش شاعران در حفظ اهداف والای این واقعه غیر قابل انکار است. محبت ایرانیان به امام حسین (ع) وصف ناشدنی است و این ارادت به خوبی خود را در ادبیات آنها نشان داده است.
علی اصغر بابا صفری، عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان در خصوص تاریخچه مرثیه سرایی به خبرنگار ایمنا میگوید: مرثیه سرایی تاریخچهای به قدمت بشر دارد. قدیمیترین مرثیهای که در تاریخ ادبیات فارسی داریم از کسایی مروزی، شاعر اواخر قرن چهار و اوایل قرن پنجم، است که قدیمیترین شاعر شیعه شناخته شده نیز به شمار میرود.
وی با بیان اینکه "مرثیه انواع و اقسامی دارد" میافزاید: مرثیه "درباری" یک نوع آن است که توسط شاعران درباری در سوگ پادشاهان و درباریان در گذشته، سروده میشد. علاوه بر این مراثی "شخصی" را نیز داریم که شاعر در رثای پدر، مادر، همسر و فرزند خود شعری میسرود. نوع دیگر مرثیههای "اجتماعی" است که در باب اتفاقات اجتماعی سروده میشد مثلاً سیل، زلزله یا اتفاقات اجتماعی عدهای را به کام مرگ میکشید و شاعران در رثای کشته شدگان آن حادثه شعری میسرودند. دسته دیگر از مراثی مرثیههای "سیاسی و وطنی" است که در سوگ شخصیتهای سیاسی سروده میشد. این نوع شعر را در دوره معاصر از مشروطیت به بعد میبینیم. مرثیههای وطنی نیز در سوگ آزادی، از دست دادن، نابودی و یا چپاول وطن به دست عوامل بیگانه یا داخلی کشور سروده میشدند.
این استاد ادبیات با اشاره به مرثیههای مذهبی، ادامه میدهد: مرثیههای مذهبی از دوره صفویه که حکومت به دست شیعیان افتاد در شعر فارسی بروز و ظهور چشمگیری پیدا کرد چراکه حاکمان مشوق شاعران بودند و به آنها صلهها و انعامهایی میدادند تا در رثای شهدای کربلا، اهل بیت پیامبر و پیامبر شعر بسرایند. مراثی مذهبی را در دورههای بعدی به خصوص دوره قاجار و حتی تا دوره معاصر نیز میبینیم.
مرثیههای عاشورایی خاص شاعران شیعه نیست
بابا صفری تصریح میکند: جدا از اشعاری که به طور رسمی در رثای شهدای کربلا و خاندان پیامبر سروده شده است، اشارات مرثیه گونه بسیاری نیز در شعر فارسی داریم که صرفاً خاص شاعران شیعه نیست. چراکه در شعر شاعران اهل سنت نیز رثای شهدای کربلا دیده میشود. مثلاً سیف فرغانی شاعر قرن هشتم یکی از این شاعران است. این شاعر اهل سنت در رثای شهدای کربلا قصیده زیبایی دارد که با این بیت آغاز میشود" ای قوم در این عزا بگریید* بر کشته مصطفی بگریید". این نشان میدهد که شاعران اهل سنت نیز به مقوله مرثیه توجه کردهاند و اشارات پراکندهای به واقعه کربلا و حادثه عاشورا در شعر آنها نیز دیده میشود. اما به اندازه شاعران شیعه به آن نپرداختهاند.
وی اظهار میکند: ادبیات تأثیر بسیار عمیقی بر جامعه دارد و بازتاب دهنده شرایط آن است. شعر شاعران در نهادینه کردن برخی از آئینها از جمله واقعه کربلا و مسائل مربوط به آن تأثیر مستقیم و مؤثری داشتهاند. چراکه به دلیل جاذبههایی که شعر دارد و تأثیری که بر ذهن و روح مخاطب برجای میگذارد، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. بنابراین به خوبی میتوان جایگاه ادبیات و شعر را در تحکیم، ترویج و توسعه مسائل آئینی و مذهبی مانند واقعه عاشورا دید.
شعر فارسی هیچگاه از مضامین عاشورایی خالی نبوده است
این استاد ادبیات با بیان اینکه "واقعه کربلا هیچگاه به فراموشی سپرده نمیشود" میگوید: حدیثی از پیامبر روایت شده است که میفرمایند: " اِنَّ لقَتل الحُسینِ حَرارَهً فی قُلوبِ المومِنین لاَتبُردُ اَبَداً" یعنی کشته شدن حسین آتشی در دل مؤمنان در انداخته است که هرگز سرد نخواهد شد. این یک واقعیت است. خیلی در طول تاریخ تلاش شده است که این واقعه را مهار کرده و به فراموشی بسپارند اما نتوانسته و نمیتوانند، چراکه آتش برافروخته الهی است. اشاره به واقعه کربلا و شهادت امام حسین و یاران ایشان را به فراوانی در شعر فارسی داریم اما میزان آن در یک حد و اندازه نیست. در برخی دورهها به دلیل توجه حکومت و رویکردی که حاکمان جامعه به مقوله مذهب و دین داشتند این توجه اوج میگیرد و در برخی دورهها کمتر میشود اما هیچ دورهای نبوده است که شعر فارسی خالی از این موضوع شده باشد.
بابا صفری ادامه میدهد: در دوره معاصر، به خصوص پس از انقلاب به دلیل توجه حاکمیت به مقوله عاشورا و واقعه کربلا در اشعار به این مساله بسیار توجه شده است. پس نقش حاکمیت در تشویق و ترغیب شاعران و توجه دادن آنها در پرداختن به این مساله غیر قابل انکار است.
شاعران عاشورایی به احساس صرف تکیه نکنند!
وی با اشاره به شعر "باز این چه شورش است…" خاطرنشان میکند: محتشم کاشانی با شیوهای بسیار زیبا، پر سوز و گداز و تأثیر گذار واقعه کربلا را به تصویر کشیده است. البته انتقادات و اعتراضهایی نیز به شعر محتشم شده است. از جمله شهید مطهری خطاب به این شاعر میگوید "چرا فلک، روزگار و زمانه را مقصر میدانی مگر نمیدانی امام حسین (ع) با چه کسی درگیر شده است. او با حاکم و ظالم زمانه خود در گیر شد و تو آن را به گردن زمانه میانداری. این نوعی فرافکنی و توجه دادن اشتباه جامعه است و باعث میشود افراد به درستی ریشه ظلم را تشخیص ندهند". این دیدگاه درستی است. پس از محتشم عده بسیاری از شاعران به تقلید از او ترجیع بند و ترکیب بندهای بسیاری در رثای شهدای کربلا سرودند که یکی از آنها سروش اصفهانی از شاعران دوره قاجار است. این شاعر ترکیب بندی سرود که ۶۰ بند دارد. علاوه بر این عمان سامانی در "گنجینه الاسرار" به زیبایی و با یک نگاه عرفانی به مقوله کربلا پرداخته است.
این استاد ادبیات میافزاید: اگر بخواهیم به شعر عاشورایی و مذهبی توجه کنیم باید اشعاری را ترویج دهیم که نگاه آن به واقعه کربلا صوری و احساسی صرف نباشد. بلکه نگاهی باشد که این واقعه را به درستی تبیین کند و فقط نوحه، گریه، اشک و مصیبت نباشد؛ البته اینها در جایگاه خود زیباست و باید باشد اما هدف نیست. چراکه هدف امام حسین (ع) اصلاح جامعه است. خود امام میفرمایند: "انّما خرجت لطلب الاصلاحِ فی أمّة جدّی صلَّی الله علیه و آله" یعنی من برای اصلاح در امت جدم خارج شده ام.
بابا صفری میگوید: در شعر فارسی اشعار بسیار خوبی داریم که شاعران آنها اهداف قیام امام حسین (ع)، مبارزه با ظلم و ستمگری، بیداری و نجات جامعه از جهل و نادانی را مطرح کردهاند. در واقع باید این نمونهها را بیشتر تبلیغ و ترویج کنیم. این چیزی است که نسل جوان میپسندد چراکه آنها نسلی عقلانی و منطقی هستند و با جنبههای احساسی صرف مجاب نمیشوند. از طرفی احساسات گذرا هستند و عقلانیت ماندگار به همین دلیل باید تکیه و تاکید را روی جنبههای عقلانی گذاشت.
نظر شما