به گزارش خبرنگار ایمنا، مردم ایران این پیام را شب ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از رادیو شنیدند؛ پیامی که پس از این همه سال وقتی شنیده میشود، هنوز دلهرهآور است؛ اما دقیقاً آن روز در تهران چه اتفاقی افتاد که نخست وزیر کشور در رادیو "مصدق خائن" نامیده میشود؟
برای فهمیدن واقعیت این پیام رادیویی، باید به عقب برگشت. شروع این ماجرا به ملی شدن صنعت نفت باز میگردد؛ زمانی که مصدق به مدت ۱۵ ماه، یعنی از زمان اردیبهشت ۱۳۳۰ تا تیرماه ۱۳۳۱، توانست حقانیت ایران را در مجامع بینالمللی در زمینه ملی شدن صنعت نفت اثبات کند.
این اتفاق برای ملت ایران یک جشن ملی بود و مصدق را به یک چهره ملی تبدیل کرد. ملی شدن نفت ایدهای بود که توسط حسین فاطمی مطرح و به ثمر رسید. روزنامه نگار شجاعی که در دولت مصدق سمت وزیر امور خارجه را بر عهده گرفت.
پس از این جشن ملی بود که توطئهها آغاز شد؛ عملیات ویژهای که تمامی عوامل داخلی و خارجی را در بر میگرفت.
انگلیسیها عملیات ناموفق "چکمه" در سال ۱۳۳۱ و آمریکاییها عملیات "آژاکس" را در سال ۱۳۳۲ پیش بردند که هر دو به یک نتیجه ختم شد؛ "کودتای ۲۸ مرداد"
آژاکس نام یک ماده شوینده آمریکایی است و این عملیات هم برای حذف و پاک کردن نیروهای ملی طرفدار مصدق و تسلط بر نفت ایران برنامهریزی شده بود.
رهبری این عملیات بر عهده افسری با تجربه به نام "کرمیت روزولت" نوه "تئودر روزولت" رئیس جمهور سابق آمریکا گذاشته شد. وی در آن زمان ۳۷ ساله و رئیس بخش آسیا و خاور نزدیک سازمان سیا بود.
روزولت در تاریخ ۴ تیرماه ۱۳۳۲ با یک پرواز به بیروت رفته و از آنجا با اتومبیل و از طریق بیابانهای سوریه و عراق و با نام مستعار "جیمز لاکریچ" وارد ایران شد.
طرح اصلی عملیات، ابلاغ فرمان شاه مبنی بر برکناری مصدق از سوی "سرهنگ نعمت الله نصیری" بود.
نیمه شب ۲۴ مرداد نصیری به سراغ مصدق رفت اما نخست وزیر که خبر احتمال کودتا را از "سرهنگ محمدعلی مبشری" دبیر سازمان نظامی حزب توده شنیده بود، نصیری را بازداشت کرد.
صبح ۲۵ مرداد، خبر بازداشت نصیری در شهر منتشر و همه از خبر کوشش ناموفقی که برای برکناری مصدق صورت گرفته بود با خبر شدند. کودتا شکست خورده ۲۵ مرداد منجر به فرار محمدرضا شاه به همراه ملکه ثریا به ایتالیا شد.
کودتا دوم اما بدون دخالت مردمی و احزابی مانند حزب توده که از قدرت نظامی سازمان افسرانش بهره میبرد، در عرض تنها چند ساعت به پیروزی رسید و سرلشکر زاهدی نخست وزیر شد.
از جمله بازوهای اجرای کودتا و کانونهای مهم مخالفت و توطئه علیه دولت مصدق، نظامیانی بودند که در کانون افسران بازنشسته به رهبری "فضلالله زاهدی" هدایت میشدند.
از عوامل اجرایی مهم کودتا، چماق دارانی بودند که با تحریک افراد ساده و بازاری، تظاهراتی را در کوچه و خیابان به راه میانداختند و به حمایت از شاه و دولت زاهدی شعار سر میدانند.
این افراد در روز ۲۸ مرداد، در سبز میدان و میدان ارگ، پس از بستن بازار، در دستههای ۳۰ و ۴۰ نفری به بانکها و وزارتخانهها حمله کردند و عکسهای شاه را به دیوار چسباندند. پس از آن به سراغ روزنامههای هوادار مصدق و تودهایها رفتند و آنها را به آتش کشیدند.
این گروه پس از ورود شاه نیز برای استقبال پیش قدم بودند و وی را تا کاخ همراهی کردند.
از نخستین دقایق صبح روز ۲۹ مرداد ۱۳۳۲، مأموران فرمانداری نظامی، رکن دوم و اداره کل شهربانی دست به بازداشت عده زیادی از همکاران محمد مصدق، اعضا جبهه ملی، نمایندگان مستعفی و روزنامهنگاران و اعضا حزب توده زدند.
از طرف سرلشکر فضلالله زاهدی اعلامیهای صادر شد و در آن گفته شده بود که "در حفظ جان دکتر مصدق از هیچ گونه اقدامی کوتاهی نخواهد شد. از این رو مقتضی است ظرف ۲۴ ساعت خود را به شهربانی معرفی نماید. "
زاهدی فرمانده کودتا به محمدرضا شاه تلگرافی زد و از وی خواست تا به ایران بازگردد. شاه نیز در جواب فضلالله زاهدی اعلام کرد بیدرنگ به ایران بازمیگردد.
در این روز عده زیادی از افسران که از عوامل کودتا بودند ترفیع درجه پیدا کردند، از جمله سرهنگ نعمتالله نصیری، سرهنگ تیمور بختیار و سرهنگ عباس فرزانگان درجه سرتیپی گرفتند.
مصدق در یک دادگاه فرمایشی محاکمه و به سه سال حبس انفرادی محکوم و پس از پایان زندان، به روستای زادگاه خودش، احمدآباد کرج تبعید شد. فاطمی توسط دادگاه نظامی به اعدام محکوم و در حالی که بیمار بود تیرباران شد.
کودتای ۲۸ مرداد تأثیر مهمی بر روابط ایران و آمریکا گذاشت که هنوز آثار آن در روابط دو کشور محسوس است. در ۱۸ مارس سال ۲۰۰۰ میلادی مادلین آلبرایت وزیر امورخارجه وقت آمریکا در یکی از سخنرانیهای خود گفت که "در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش مؤثری در ترتیب دادن براندازی نخستوزیر محبوب ایران محمد مصدق داشت.
دولت آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجهاند ولی آن کودتا آشکارا باعث پسرفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحتند. علاوه بر این در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه حمایت کردند. دولت شاه مخالفان خود را بیرحمانه سرکوب کرد. "
این پایان کارزاری بزرگ و ملی و سرخوردگی نسلی از مردم بود که کودتا تمام امیدشان را نقش بر آب کرد؛ سرخوردگی که حتی در آثار هنری پس از کودتا نیز مشهود بود.
نظر شما