به گزارش خبرنگار ایمنا، موسیقی همواره برای ارائه خود به عنوان یک هنر تأثیرگذار وابستگی بسیاری به رسانه دارد. در واقع موسیقی تا قبل از اینکه رسانههای جمعی گسترش پیدا کنند تنها در خدمت خواص بود، در حالی که با گسترش رسانههای جمعی و پیشرفت فناوری، مردم نیاز به موسیقی را بیش از پیش در خود حس کردند تا جایی که امروزه کمتر کسی را میتوان دید که شنیدن موسیقی جز فعالیتهای ضروری روزانه او نباشد.
در روزگاری که موسیقی از چنان اهمیت بالایی برخوردار است، میتواند در سیاست گذاریهای فرهنگی متولیان هم نقش بسزایی بازی کند. رادیو از زمان تولد خود تا به الان به اعتبار آنچه ماهیت رسانهای اش یعنی شنیدن است از موسیقی به عنوان عنصری حائز اهمیت استفاده کرده. فعالیت هنرمندان در بستر رادیو میتواند زمینه را برای گسترش فعالیتهای هنرمندان و شناساندن آنها به جامعه و در نتیجه توسعه موسیقی را به مثابه صنعت فراهم بیاورد.
رسانه با سیاست و سیاستگذاری پیوندی محکم و ناگسستنی دارد. دغدغههای فرهنگی و هنری جدای از دغدغههای مالی و اقتصادی نیازمند حمایتهای دولتی و تخصیص بودجههای خاص است. سرمایه گذاری در زمینههای فرهنگی اگر چه ممکن است در کوتاه مدت بازدهی مالی نداشته باشد، اما در بلند مدت بازدهی بالایی در جهت پیشرفت منابع انسانی و تسهیل روابط اقتصادی بین صنعتهای گوناگون و در نتیجه اقتدار ملی و سیاسی دارد.
امروز گلایه بسیاری از هنرمندان به راکد بودن بازار موسیقی ایرانی و نبود خلاقیتهای کافی و نوآوریهای جسورانه است که بحق شاهد آن هستیم؛ اما کسی حاضر نیست بپرسد که واقعاً دلیل این رکود چیست. جدای از آنکه تعصبات نابجا و مسائل مالی در این موضوع دخیل هستند، عدم برنامهریزی و سیاستگذاریها و بسترسازیهای نامناسب برای پیشرفت و پویایی موسیقی ایرانی سهم بسزایی در این روند دارد. وقتی سخن از سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی میشود نگاه به سمت دولت و متولیان فرهنگی متمایل خواهد شد در حالی که اگر چه دولت در این مورد میتواند بسیار کارآمد باشد، اما زمانی که رسالت خود را به درستی انجام نمیدهد باید چشم امید را به سمت اهالی هنر و تشکلهای و صنوف غیردولتی آورد.
در دوران طلایی موسیقی ایران که شاهد پیشرفتهای قابل توجه در علم موسیقی و ردیف بودیم، بیشک بستری فراهم شده بود به نام رادیو و برنامهای تنظیم شد به نام برنامه «گلها» که ابتکار آن به مرحوم داوود پیرنیا برمیگردد مردی که دغدغههای فرهنگی بسیاری داشت. بیشک امروزه نیاز به وجود چنین افرادی احساس میشود که صرفاً به دنبال بازدهیهای مالی بالا نیستند و دغدغههای فرهنگی دارند.
گلها در شناساندن شخصیتهای هنری مختلف و جامعه و فراهم کردن فضایی منحصر بهفرد برای همکاری هنرمندان مختلف و خلق آثاری ماندگار تأثیر بسزایی داشت. حسن کسایی، جلیل شهناز، پرویز یاحقی، همایون خرم و علیاصغر بهاری تنها تعداد اندک از هنرمندانی هستند که در رادیو گلها نواختند و شناخته شدند. هر کدام از این هنرمندان در طی سالهای طولانی برای رشد و تعالی موسیقی ایرانی زحمت کشیدند و مورد احترام طیف گستردهای هستند.
چیزی که در مدیریت برنامههای موسیقی بسیار ضروری و مهم است جلوگیری از دخالت دادن سلیقههای شخصی در دعوت از هنرمندان و فعالیتهای هنری آنها است، چیزی که متأسفانه بعدها با تغییر مدیریت در برنامه "گلها" هم شاهد آن بودیم. به دلیل اعمال نظرهای شخصی در دعوت از هنرمندان مختلف به رادیو بسیاری از هنرمندان خانه نشین و منزوی شدند و انگیزه خود را برای ادامه فعالیتهای هنری از دست دادند.
امروزه با بسط و گسترش رسانهها و افزایش سواد رسانهای مردم نسبت به قبل همچنین افت قابل توجه کیفیت موسیقیعام نیاز به چنین برنامههایی بیش از پیش احساس میشود. رادیو به عنوان گستردهترین رسانه شنیداری، میتواند با تدوین برنامهای برای موسیقی سنتی ایران ضمن کمک به این سبک برای ادامه حیات و شکوفا شدن، گوش مخاطب ایرانی را بار دیگر با ردیف موسیقی اصیل آشنا کند.
نظر شما