نگاهی به تاریخ مطبوعات؛ از جارچیان تا خائنان

شاید بتوان مطبوعات را تأثیرگذارترین ابداع بشر در طول تاریخ دانست چراکه بررسی تاریخچه آنها نشان می‌دهد، علاوه بر اطلاع رسانی و آموزش نقش بسیار مهمی در پیدایش، گسترش و حتی کنترل وقایع و تحولات فکری و اجتماعی نیز ایفا کرده اند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در گذشته مطبوعات محدودیت‌های بسیاری داشتند، اما با گسترش وسایل ارتباط جمعی بر میزان تأثیرگذاری آن‌ها افزوده شد به گونه‌ای که امروزه سخن از "قدرت رسانه" به میان می‌آید. واقعیت این است که شناخت صحیح تاریخ مطبوعات به یافتن نحوه عملکرد درست در آینده کمک بسیاری می‌کند.

مسعود کثیری در خصوص تاریخ مطبوعات به خبرنگار ایمنا می‌گوید: در گذشته اخبار و اطلاعاتی را گروهی تحت عنوان "جارچی" در شهر جار می‌زدند که آن را می‌توان اولین نوع مطبوعات ایران به شکل قدیم آن دانست. در برخی از ادوار تاریخ مانند دوره ساسانیان نیز سالنامه‌هایی وجود داشت که وقایع تاریخی در آن ثبت و ضبط می‌شد، اما صرفاً در دربار موجود بودند. مطبوعات چاپی نیز از اوایل دوره قاجار در ایران شکل گرفتند.

رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی اصفهان می‌افزاید: ایرانیان پس از جنگ با روس‌ها با فناوری پیشرفت غرب مواجه و متوجه شدند که یکی از جلوه‌های آن اطلاع رسانی و آموزش از طریق وسایل ارتباط جمعی، خصوصاً روزنامه است. بنابراین کسی چون عباس میرزا قائم مقام که دور اندیشی بیشتری داشت، تلاش کرد تا برای نخستین بار در ایران روزنامه‌ای را راه اندازی کند. بنابراین شخصی به نام میرزا صالح شیرازی را مأمور کرد تا به اروپا برود، در آنجا با فنون چاپ آشنا شود و نهایتاً یک دستگاه چاپ نیز با خود بیاورد و اینگونه بود که اولین روزنامه ایران با نام "کاغذ اخبار" منتشر شد که دوره انتشار منظمی نداشت و مطالب آن اکثراً دولتی بود. امروزه تعداد معدودی از شماره‌های آن به دست ما رسیده است و متأسفانه آرشیو کامل آن را در اختیار نداریم.

وی ادامه می‌دهد: در دوره ناصرالدین شاه میرزا تقی خان امیر کبیر در راستای اقدامات متعددی که برای به سازی شرایط مملکت انجام می‌داد، روزنامه‌ای دولتی تحت عنوان "وقایع الاتفاقیه" تأسیس کرد که کارکرد بسیار بهتری نسبت به "کاغذ اخبار" داشت. به دلیل اینکه کار آن صرفاً اطلاع رسانی اخبار حکومتی نبود، بلکه برخی اوقات آموزش‌هایی در زمینه‌های مختلف نیز در آن به چاپ می‌رسید. مثلاً هنگامی که بیماری‌های فراگیری چون وبا به وجود می‌آمد، برخی آموزش‌ها را در این روزنامه به مردم ارائه می‌دادند. وقایع اتفاقیه بعدها به روزنامه "دولت علیه ایران" تبدیل و صرفاً یک ارگان رسمی دولت شد.

غفلت از نقش مطبوعات کاری کودکانه است

کثیری اضافه می‌کند: از اواخر دوره ناصرالدین شاه روزنامه‌های دیگری نیز وجود داشت که به زبان فارسی اما در خارج از کشور چاپ و به ایران آورده می‌شدند. برای نمونه می‌توان روزنامه "اختر" را مثال زد که در استانبول چاپ و به ایران ارسال می‌شد. در ابتدا، دولت ممانعتی نسبت به این مساله نداشت اما بعدها احساس کرد که ممکن است پایه‌های حکومت استبدادی ناصرالدین شاه با وجود روزنامه‌های آزاد و مستقل به لرزه بیفتد. بنابراین شروع به ممانعت از ورود این روزنامه‌ها و تعیین جرم و جریمه برای آنها کرد. این روزنامه‌ها بیشتر در بین طبقات درباری، شاهزادگان و کسانی که سواد خواندن و نوشتن داشتند که البته جمع بسیار اندکی از مردم بودند، گسترش داشت.

وی با اشاره به تأثیر مطبوعات در تاریخ، می‌گوید: روزنامه‌ها در ایجاد بسیاری از حوادث تاریخی نقش داشته‌اند. یکی از مشهورترین و بزرگترین حوادث ۱۰۰ سال اخیر ایران انقلاب مشروطیت بوده است. هرگاه بخواهیم این انقلاب را بررسی کنیم، نمی‌توانیم از تأثیر روزنامه‌ها و مطبوعات، شور و هیجان، روشنگری، رهبری احساسات عمومی و اینکه هر کدام به فراخور حال خود سعی کردند تا ریشه درد جامعه را تحت تأثیر قرار دهند، غافل شویم. بنابراین در نظر نگرفتن نقش مطبوعات کاری بسیار کودکانه و به دور از تفکر دوراندیش و عاقلانه است. برخی تلاش می‌کنند حوادث را صرفاً به قدرت‌های خارجی نسبت دهند و بیشتر به دنبال تئوری توطئه هستند. مثلاً می‌گویند انقلاب مشروطیت را انگلیسی‌ها انجام دادند. اینگونه نگریستن به تاریخ یعنی اینکه ما خود را انسان‌های بی عرضه‌ای بدانیم که از هر مسئولیتی مبراست و صرفاً در اختیار دیگران است. کسانی که مطبوعات را به گونه‌ای دقیق در دوره‌های تاریخی بررسی کنند، این تفکر که همه چیز در اختیار دولت‌های خارجی بوده است را زایل می‌کنند.

تندروی مخرب‌ترین آفت مطبوعات

رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی اصفهان تصریح می‌کند: در انقلاب مشروطیت آنقدر روزنامه و هفته‌نامه و نشریه زیاد شد که حتی در شهرهای کوچک نیز نشریات بسیاری داشتیم. نشریاتی که گاه مقاله‌های فاخری در آنها چاپ شده است. مقالاتی که برخی از آنها دردهای امروزی که ریشه در گذشته دارند را بیان می‌کنند. این نشان می‌دهد که مطبوعات، تاریخی مترقی در ایران و ایجاد تغییرات و تحولات بعدی آن داشته‌اند و به همین دلیل باید جایگاه ویژه‌ای برای آن در نظر گرفت.

کثیری در پاسخ به اینکه "آیا مطبوعات نقش مخرب نیز داشته‌اند" می‌گوید: بله، هر وسیله‌ای که برای کاری مورد استفاده قرارمی گیرد، در کنار منافعی که دارد مضراتی نیز خواهد داشت و اگر از آن استفاده نادرستی بشود ممکن است خطراتی هم داشته باشد. مطبوعات نیز اینگونه هستند. اگر به دست نااهل بیفتند ممکن است در مسیری نادرست پیش روند. از مخرب‌ترین نقش‌های تاریخی مطبوعات تند روی‌های بی‌جهتی بوده است که در حوادث مختلف، حرکت‌های اجتماعی ایران را بر زمین زده است. تندروی بیش از اندازه مطبوعات را در عصر مشروطه، دوران حکومت مصدق و کودتای ۲۸ مرداد و حتی پس از انقلاب نیز داریم. در برخی وقایع مطبوعات پا را از حریم خود فراتر گذاشته‌اند و این امر باعث شده است که اصل آنها زیر سوال برود.

وی ادامه می‌دهد: مطبوعات باید زیر نظر فرهیخته‌ترین اقشار جامعه اداره شوند، کسانی که احساسات بر آنها غلبه نکند، دوراندیش باشند و حافظه تاریخی قوی داشته باشند. اگر کسانی که دست اندر کار حوزه مطبوعات هستند حافظه تاریخی نداشته باشند، به صورت مداوم اشتباهات خود را تکرار می‌کنند. مثلاً در دوران مشروطیت که یک حکومت نو پا شکل گرفته است؛ طبعاً هنوز ریشه‌های استبداد در مملکت، افکار و اندیشه‌ها رسوخ دارد، مطبوعات باید بدانند که اندک اندک افکار اجتماعی را به سمت و سویی که می‌خواهند، سوق دهند. در چنین شرایطی نمی‌توان تند روی کرد و به یک باره با همه سنت‌های گذشته درافتاد. اما متأسفانه مطبوعات ما در آن زمان این چیزها را متوجه نمی‌شدند و به دنبال احساسات عمومی که به صورت مقطعی بروز پیدا کرده بود، می‌رفتند و همین کار باعث ضرر دیدن آنها شد. مثلاً زمانی را در نظر بگیرید که استبداد محمدعلی شاه از بین رفته بود. این مساله برای حکومت، شاه، شاهزادگان و درباریان دشوار بود. بنابراین به دنبال بهانه می‌گشتند و این بهانه را چه کسی به دست آنها داد؟ مطبوعات. اگر فحش‌ها و بدو بیراه‌هایی که مطبوعات به محمد علی شاه داده بودند، به هر کدام از ما هم می‌دادند، شاید مجلس را به توپ می‌بستیم.

خودسانسوری همیشه بر فضای مطبوعات حاکم است

رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی اصفهان خاطر نشان می‌کند: شخصی به نام سلطان‌العلمای خراسانی مدیر روزنامه "روح‌القدس" قصد داشت در روزنامه خود شهادت نامه‌ای را چاپ کند که گواهی به بدکاره بودن مادر شاه می‌داد. حال خودتان قضاوت کنید آیا کارکرد مطبوعات این است؟ آیا مطبوعات در یک دولت نوپا که هنوز نضج نگرفته است، بنیان‌های آن قوی نشده و افکار عمومی در خصوص آن کاملاً توجیه نیست، باید این کارها را انجام دهند؟ این تندروی‌ها در ادوار دیگر نیز وجود داشته است. بنابراین مطبوعات نقش مخرب نیز داشته‌اند.

کثیری در خصوص سانسور مطبوعات می‌گوید: از زمانی که مطبوعات به وجود آمد سانسور به دو شکل وجود داشته است، یک نمونه ناپیدا، سانسور دولتی بود. به این مفهوم که در برخی از ادوار دولت به مطبوعات می‌گفت، مطالب باید پیش از چاپ بازبینی شده و بر آن صحه گذاشته شود. این اتفاق در دوره کوتاهی از حکومت رضا شاه رخ داد.

وی ادامه داد: مهم‌تر از سانسور رسمیِ دولتی، خود سانسوری بوده که همیشه بر فضای مطبوعات حاکم است. در واقع ترس از شرایط و عواقب انتشار آزادانه اطلاعات در طول تاریخ باعث شده که یک خود سانسوری بر مطبوعات حاکم شود. در برخی از ادوار که این خودسانسوری کم می‌شد، تند روی صورت می‌گرفت. بنابراین در تاریخ مطبوعات روال میانه و اعتدال بسیار کم دیده می‌شود. آفت اصلی مطبوعات نیز دقیقاً همین است، البته ریشه‌های آن را باید در افکار و سنت‌های حاکم بر جامعه پیدا کرد و تقصیر را نمی‌توان فقط به عهده گروه خاصی چون مردم، حاکم یا اهل قلم گذاشت. هر آنچه در عرصه مطبوعات به عنوان آفت می‌بینیم همه منبعث از سنت‌های اجتماعی خودمان است.

مطبوعات یکی از ارکان دموکراسی هستند

رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی اصفهان در خصوص آرشیو مطبوعات می‌گوید: آرشیو خوبی از مطبوعات، از دوره‌های اولیه تا به امروز داریم. هرچند این اسناد کامل نیست اما سازمان اسناد و کتابخانه ملی به عنوان متولی این امر تلاش کرده است تا آرشیو کامل مطبوعات ایران از دوره فتحعلی شاه و محمد شاه تا به امروز را فراهم کند و در دسترس پژوهشگران قرار دهد. در شهر اصفهان نیز آرشیو بسیار خوبی از مطبوعات داشتیم که در مجموعه صائب نگهداری می‌شد، اما به دلیل مشکلاتی از جمله نبود فضای کافی به تهران منتقل شد و چند سالی از دست پژوهشگران دور ماند. همکاری مسئولان کتابخانه شهرداری اصفهان با مرکز اسناد و کتابخانه ملی و پیگیری‌ها باعث شد بتوانیم این آرشیو را در زمستان سال گذشته به اصفهان بازگردانیم و فعلاً در اختیار کتابخانه شهرداری است. امیدوارم امکانات فراهم شود تا این مطبوعات دوباره در دسترس پژوهشگران قرار بگیرد.

کثیری تاکید می‌کند: مطبوعات یکی از ارکان دموکراسی هستند. گردش آزاد اطلاعات نه تنها حق مسلم مردم است بلکه باعث می‌شود آنها نسبت به سرنوشت خود حساس شوند، دولت و ملت احساس همبستگی بیشتری با یکدیگر داشته باشند، شایعات و مسائلی که باعث اختلاف بین دولت و ملت و طبقات اجتماع است کمرنگ شود و یکصدایی در برابر دنیا در ما تقویت شود. بنابراین اگر بخواهیم هویت خود را تقویت کنیم به ناچار باید از طریق مطبوعات این کار را انجام دهیم. یک روزنامه نگار یا خبرنگار زمانی می‌تواند خود را خبره بداند که اطلاعات تاریخی‌اش در حد اعلا باشد. خبرنگاری که از ریشه تاریخی دردهای اجتماعی بی خبر باشد قطعاً نمی‌تواند اطلاع رسانی کافی داشته باشد و برای درمان درد جامعه داروی درستی پیشنهاد دهد. در واقع کار مطبوعات صرفاً اطلاع رسانی نیست بلکه کار آنها تحلیل مسائل، فریاد زدن دردهای اجتماعی و دادن تریبون به کسانی است که تریبونی برای بیان دردهای خود ندارند. آنها باید افکار نهفته در زوایای جامعه که ممکن است از دید بسیاری از انسان‌ها پنهان مانده باشد را به جامعه نشان دهند و اگر چنین وظایف خطیری را برای خبرنگاران در نظر بگیریم، پس لازم است که سواد و اطلاعات کافی داشته و حافظه تاریخی خود را قوی کنند.

کد خبر 436679

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.