به گزارش خبرنگار ایمنا، بخش پنجم سفرنامه اروپا نوشته وحید صلواتی که در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار گرفته به بیان حال و هوای آبشار راین و زیبایی منحصربهفرد آن میپردازد. همچنین در این بخش با مسافران در مسیر زوریخ به فرایبورگ همراه و با ویژگیهای جادهای اروپا آشنا خواهیم شد:
آبشار راین
یکی از برنامههای سفر ما بازدید از بزرگترین آبشار اروپا و جاذبه طبیعی شمال کشور سوئیس یعنی آبشار راین (Rheinfall) بود. ابتدا از آبشار بازدید کردیم، همه چیز مکانیزه بود پارکینگها برای نوع خودرو یا افراد معمول مشخص، فروش بلیط خودکار بود و کسی را ندیدم که در این مجموعه کار کند.
در اطراف آبشارهای راین، زمین بازی برای پیادهروی و صخره نوردی کودکان و نوجوانان وجود داشت. همچنین فروشگاههایی برای خرید هدایا پیش بینی شده بود که چاقو، ساعت، شکلات، زنگوله و دیگر محصولات سوئیسی را عرضه میکردند.
ابتدا تصور ما از راین مشاهده یک آبشار مرتفع بود، زیرا تصوری از آبشارهای ایران داشتیم و انتظار چنان چیزی میکشیدیم. کشور ما به دلیل کوهستانی بودن، ۱۸۶ آبشار دارد که در شمار دیدنیترین جاذبههای گردشگری ایران هستند، از جمله: لاتون در (گیلان، شهر آستارا که بلندترین آبشار ایران به ارتفاع ۱۰۵ متر است)، سمیرم (اصفهان) و مارگون (مرز استانهای فارس و کهکیلویه)، البته یک آبشار راین هم در کرمان و در دامنه کوه هزار وجود دارد که آن هم دیدنی است.
اما نباید در سوئیس انتظار آبشارهای مرتفع را داشته باشید، آبشار راین نیز به دلیل ارتفاعی که دارد شناخته شده نیستند بلکه بیشتر پهنای آن تماشایی و طولانی است (حدود ۱۵۰ متری) و حجم این آب در تابستان، ۶۰۰ متر مکعب است. قطرات پخش شده از این آبشار رنگین کمان بسیار زیبایی را پیرامون خود ایجاد میکند که منظره جذاب و چشمنوازی دارد، میتوانید با قایق سواری با پرداخت قیمتهای متفاوت، به اطراف یا نزدیکترین قسمت آبشارها بروید تا لذتتان مضاعف شود (در فصل تابستان).
برای دسترسی آسان، مسیرهایی برای گردشگران فراهم شده که هیچ دغدغهای نداشته باشند، میتوان مستقیماً از زوریخ با قطار از آبشار و قلعه نظامی مونوترا که در قرن ۱۶ میلادی ساخته شده بازدید کرد یا اینکه در کنار دریا به سمت نویهاوزن قدم بزنید. پارکی به نام ادونچر (Adventure) نیز در ساحل شمالی آبشارهای راین وجود دارد که یکی از منحصربهفردترین پارکهای طنابی بوده و تمام افرادی که به ماجراجویی و هیجان علاقه دارند، میتوانند از درختی به درخت دیگر سُر بخورند و منظره خیره کننده آبشارهای راین را نیز مشاهده کنند.
پس از بازدید آن سوی رودخانه مقابل آبشار، بساط پیکنیک را به راه انداختیم، البته برای دسترسی به آن سوی آبشار به وسیله خودرو چند کیلومتر دور زدیم. جوجهها را از شب گذشته در موادی خوابانده بودیم و نان تافتون ایرانی نیز خریده بودیم. منقل سیار را آتش کردیم و در نسیم روحافزا و خنک آبشار، جوجهها کباب شد.
در مسیر زوریخ – فرایبورگ
بعد از یک اقامت به یادماندنی در شهر زوریخ، وقت آن بود که عازم کشور آلمان شویم و مقصد شهر فرایبورگ در جنوب غربی آلمان بود. برای این سفر ارزانترین قیمت حمل و نقل مربوط به اتوبوس بین شهری بود که حدود ۱۲ یورو برای هر نفر قیمت داشت و هر چه برای خرید زودتر اقدام شود، قیمت ارزانتر هم میتوان پیدا کرد.
ترمینال اتوبوسهای خارج شهر زوریخ آنقدرها بزرگ نبود، رانندهها که احتمالاً اهل اروپای شرقی بودند، کمتر زبان سوئیسی و انگلیسی میدانستند، هرکس زودتر آمده بود هرجا که میخواست مینشست! من و همسرم ابتدا نتوانستیم در کنار هم جایی داشته باشیم، مسافران حاضر نمیشدند جای خود را عوض کنند، به شخص هندی که کنارم نشسته بود گفتم اجازه دهد تا همسرم کنارم باشد، گفت: نه من ترجیح میدهم در کنار پنجره باشم. تا در نهایت با پیاده شدن فردی که پاسپورت همراه نداشت، توانستیم در کنار هم بنشینیم.
به دلیل اینکه بیشتر مردم اروپا از قطار برای حمل و نقل استفاده میکنند تا بتوانند کارهای مطالعاتی خود را در بین راه انجام بدهند، این طور به نظر میرسید که بیشتر افراد غیربومی از اتوبوس استفاده میکنند، اما رأس ساعت حرکت انجام شد، اتوبوس مجهز به اینترنت بود، البته نظم و راحتی اتوبوسهای کشور خودمان را نداشت.
چند بار اتفاق افتاد در صندلی اتوبوس بین شهری، یا ترن و هواپیما از همسرم جدا قرار گرفتیم، عموماً مردم در این کشورها خود را ملزم نمیدانند جای خود را به همراه مسافر بدهند، البته مسافر هم معمولاً چنین خواستهای ندارد، اما برای ما کمی سخت بود، در هر صورت ما راهی پیدا کردیم، در پرواز لوفتهانزا با همراهی یک ایرانی توانستیم کنار هم بنشینیم.
مسیر بین راه زوریخ – فرایبورگ فوقالعاده بود، رودخانهها، خانههای زیبای روستایی و مزارع ما را محو تماشای مناظر بینظیر و چشمنواز کرده بود، همان موقع بچهها تماس داشتند، گفتند در اصفهان هوا حدود ۴۰ درجه بالای صفر است، از طریق گوشی همراه، بچهها برای دقایقی در اتوبوس با ما همسفر شدند و بزرگراه و اتوبان و مناظر کوه و جنگ را نگاه میکردند به خصوص دختران و پسران شاد را در اتوبوس دیدند که بیشتر مطالعه میکردند و حتی دختر کوچکترم از طریق تماس ویدئویی با آنها ارتباط برقرار کرد، برایشان دست تکان داد و آنها نیز با مهربانی پاسخ او را میدادند. نوجوانان آن دیار با اختیار و بدون پیشداوریها و انتظارات والدین و اقوام و دوستان هر آنچه تمایل و علاقه دارند انتخاب میکنند و دولت و جامعه هم از آنها حمایت میکند و مشاهده میکنیم که موفق هم هستند، آیا از خود نپرسیدیم از کدامین الگوی تربیتی بهره بردهاند که نتایج قابل دفاع و درخشان از بعد کلان کشوری و فردی شامل حالشان شده است!؟
در طول مسیر شاهد حجم ترافیک سنگینی بودیم و این مسیر کوتاه را تا بعد از مرز آلمان چند ساعت طی کردیم. در مرز آلمان و سوئیس، پلیس وارد اتوبوس شد وضعیت ظاهری و پاسپورتهای تمام مسافران را بررسی کرد، پلیسهای مرزی اختیارات زیادی دارند و اگر به فرد یا افرادی مشکوک شدند میتوانند اجازه عبور ندهند.
در بیشتر شهرها مشاهده شد که ایستگاههای: قطار، اتوبوس، کشتی به جهت آسایش و رفاه مسافران و شهروندان در نزدیکی هم تعبیه شده و وسایل حمل و نقل عمومی مسافران را به مرکز و هر نقطه شهر به سهولت و سرعت منتقل میکنند.
با رانندگان دیگر هم میتوان همسفر شد! یکی از گزینههای ارزان سفر کردن در آلمان، همسفر شدن با رانندگانی است که ماشین خود را برای سفر به اشتراک میگذارند (Mitfahrgelegenheit)، به این معنی که شما مقداری پول که معمولاً کمتر از بلیط وسایل نقلیه دیگر است با توافق به راننده میپردازید و در طول سفر با او همسفر میشوید با اینکار سفر برای راننده و مسافران مقرون به صرفهتر است و چون حداکثر چهار نفر با یک ماشین سفر میکنند و خودرو تکسرنشین نیست به حفظ محیط زیست نیز کمک میشود.
برای استفاده از این سیستم باید ابتدا در سایتهایی عضو شوید یا درخواست همسفری کنید، اگر هم خودرو دارید میتوانید آن را به اشتراک بگذارید که ما به دلیل ضعف در زبان از این گزینه پرفایده بی بهره شدیم. نمونه این سایتها: www.blablacar.de است، البته سایتهای دیگری هم وجود دارد مهم این است که شما به مدد استفاده خوب از تکنولوژی هیچ گاه دچار استرس و سردرگمی نخواهید شد.
نظر شما