به گزارش خبرنگار ایمنا، پس از تصویب قطعنامه ۵۹۸ در سازمان ملل، ماراتنی در سه جبهه شروع میشود تا هشت سال جنگ بین ایران و عراق را پایان دهد. اولین جبهه در جنوب و مرزهای کشور و دومین جبهه در سازمان ملل متحد است، که نمایندگان دو کشور و ابر قدرتهای جهانی مدام در حال مذاکره در خصوص شرایط آتش بس هستند. سومین جبهه تعیین سرنوشت جنگ ایتخت ایران یعنی تهران است که در آن فرماندهان و نظامیان در حال بررسی قطعنامه ۵۹۸ هستند.
پس از چراغ سبز دو قدرت جهانی آمریکا و شوروی، مابقی کشورها نیز از صدور این قطعنامه حمایت کردند؛ در حالی که نگاهها متوجه دو کشور ایران و عراق برای پذیرش قطعنامه است، عراق آن را میپذیرد اما مواضع تهران نسبت به پذیرش قطعنامه بسیار محتاطانه و سرد است که یکی از دلایل آن، مشخص نبودن متجاوز در قطعنامه عنوان میشد.
یک روز پس از صدور قطعنامه ۵۹۸، آیت الله خامنهای، رئیس جمهور وقت ایران در تاریخ ۳۰ تیر ۱۳۶۶ در اجتماع مردم اردبیل طی یک سخنرانی با بیان اینکه قطعنامه تحت نفوذ آمریکا تهیه شده، فرمودند: "ایران، هرگز این قطعنامه را که با فشار و تحت نفوذ آمریکا تهیه و تصویب شده است، قبول نخواهد کرد."
به نظر میرسید تهران به قدرتهای جهانی که سعی کردند مفاد قطعنامه را فراهم کنند، بدبین است، اما حضرت امام خمینی (ره) در ۶ مرداد ۱۳۶۶ خطاب به حجاج بیت الله الحرام در اولین واکنش خود به صدور قطعنامه ۵۹۸ میفرماید: "هم اکنون که به مرز پیروزی مطلق رسیدهایم و قدمهای آخرمان را برمیداریم، صدای ناآشنای صلح طلبی آن هم از کام ستمگران و جنگافروزان به گوش میرسد و در جهان غوغا به راه انداخته و عزا و ماتم صلح طلبی برپا نموده است و مدافع آزادی و امنیت انسانها شده و برای خون جوانان و سرمایههای مادی و معنوی در کشور ایران و عراق مرثیه سرایی میکند. راستی چه شده است استکبار جهانی و در رأس آن آمریکا این قدر طرفدار ملتها شده است. "
پذیرش قطعنامه از سوی امام خمینی (ره)
امام خمینی (ره) سرانجام در ۲۵ تیرماه در جلسهای با آیتالله هاشمی رفسنجانی با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ موافقت کردند و فرمودند "با حضور جمعی مدیران و مقامات کشور پیرامون این موضوع تصمیمگیری شود."
یکشنبه ۲۶ تیرماه ۱۳۶۷ نیز جلسهای در دفتر آیتالله خامنهای برگزار میشود و در آن تصمیم امام (ره) مبنی بر پذیرش قطعنامه به مسئولان کشور ابلاغ میشود. سپس در روز ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران به طور عمومی منتشر شده و امام خمینی (ره) در پیامی به مناسبت سالگرد کشتار حجاج ایرانی در مکه، ضمن تأیید پذیرش قطعنامه و برای اولین و آخرین بار از تعبیر "نوشیدن جام زهر" برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ استفاده میکنند.
ادامه جنگ پس از قطعنامه ۵۹۸
پس از قبول قطعنامه از سوی ایران، صدام دست از جنگ بر نمیدارد، آن هم در شرایطی که عراق یک سال زودتر از ایران قطعنامه را پذیرفته بود. به همین دلیل پس از پذیرش قطعنامه از سوی ایران، نیروهای عراقی به چندین نقطه از ایران هجوم میآوردند تا بتوانند در لحاظ آخر مناطقی از ایران را تصرف کنند و دست بالا را در مذاکرات داشته باشند اما تلاشهای صدام با مقاومت نیروهای ایران بی ثمر میماند تا مجبور شود بار دیگر پایبندی خود به قطعنامه ۵۹۸ اعلام کند. به همین دلایل ایران در مذاکرات دست برتر را نسبت به عراق داشت.
اعلام عراق به عنوان آغازگر جنگ
پس از از ۱۱ سال از آغاز تهاجم عراق به ایران و سه سال و سه ماه پس از برقراری آتشبس در مرزهای دو کشور، در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ و در حالی که عراق با تنبیه شورای امنیت سازمان ملل متحد به دلیل تجاوز به کویت روبهرو شده بود، خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل، پس از دریافت گزارش دو کشور عراق (۷ شهریور ۱۳۷۰) و ایران (۲۴ شهریور ۱۳۷۰) و مطالعه و ارائه این مستندات به یک گروه کارشناسان خبره بلژیکی، در ۹ دسامبر ۱۹۹۱ (۱۸ آذر ۱۳۷۱) گزارش نهایی خود را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه داده و عراق را آغازگر جنگ خواند.
معرفی عراق به عنوان مسئول و آغازگر جنگ، از منظر حقوقی دارای پیامدهای بسیار مهمی برای جمهوری اسلامی ایران بود؛ چرا که از یک سو نشان داد که جمهوری اسلامی ایران در دفاع از تمامیت ارضی و موجودیت خویش در مقابل تجاوز عراق بر اساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد، مختار و محق بوده است. در واقع، معرفی عراق بهعنوان آغازگر جنگ حقانیت ایران را در طول جنگ به اثبات رساند. از سوی دیگر از منظر حقوق بینالملل و منشور ملل متحد، شورای امنیت سازمان ملل پس از معرفی متجاوز باید اقدامات لازم را برای پایان جنگ، تخلیه خاک کشور اشغال شده، دریافت غرامت از متجاوز و تنبیه متجاوز انجام میداد.
سردار حسین علایی، از فرماندهان دوران دفاع مقدس که ریاست ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ را بر عهده داشت، با اشاره به گزارش سازمان ملل پیرامون برآورد میزان غرامتی که دولت فعلی عراق باید به ایران بپردازد گفت که "۵۰ شهر و ۴۰ هزار روستای ایران بر اثر جنگ خسارت دیدهاند و مجموعاً دو سوم جمعیت ایران در معرض جنگ بودهاند."
میزان غرامتی که عراق باید به ایران بپردازد
گزارش سازمان ملل تصریح کرده بود که عراق ۵۰۰ هزار اصله خرما را تعمدا قطع کرده و تخریب مهندسی فراوانی در خاک ایران کرده است. این هیئت خسارت مستقیم را مبلغ ۹۹ میلیارد دلار و خسارت غیرمستقیم آن را ۱۵۰ میلیارد دلار و مجموعاً خسارات را ۲۴۹ میلیارد دلار اعلام کرد. متعاقب این گزارش ایران میزان خسارت خود را یک هزار میلیارد دلار اعلام کرد.
اگر چه سازمان ملل میزان خسارت ایران در جنگ تحمیلی را رسماً اعلام کرد، اما قطعنامه ۵۹۸ هیچ سازوکاری را برای پرداخت خسارت به ایران تعیین نکرده بود. به لحاظ حقوقی دولت فعلی عراق جانشین رژیم پیشین بوده و تعهدات و حقوق دولت بعث عراق طبق اصل جانشینی دولتها به دولت جدید عراق منتقل میشود. بنابراین دولت ایران باید خسارت جنگ تحمیلی را از دولت فعلی عراق دریافت کند. به هر حال پیگیری نکردن دریافت خسارت جنگ باعث از بین رفتن مبانی حقوقی دریافت غرامت نمیشود و مجلس شورای اسلامی میتواند با تشکیل کمیسیون به عنوان نمایندگان ملت ایران از دولت ایران بخواهد تا این قضیه را پیگیری کند.
حال، با گذشت ۳۲ سال از پذیرش قطعنامه توسط ایران، هنوز روند پذیرش قطعنامه موافقان و مخالفانی دارد؛ اما چرا به اعتقاد برخی افراد، جنگ باید ادامه پیدا میکرد و برخی دیگر مخالف آن بودند؟
ادامه جنگ با توجه به شرایط تحریمی امکانپذیر نبود
صباح زنگنه، کارشناس مسائل غرب آسیا معتقد است پذیرش قرارداد ۵۹۸، یک مقطع مهم در تاریخ ایران است. به گفته وی جنگ در مراحل مختلف و تا قبل از آزادی خرمشهر، میتوانست متوقف شود، اما تاکید فرماندهان و مسئولان کشور بر این بود که باید اقدامی کرد تا صدام جرأت حمله مجدد به کشور را نداشته باشد و این موضوع نیز در صورتی مقدور بود که بخشی از خاک عراق را تا مدت کوتاهی تصرف کرد تا در مذاکرات پایان جنگ دست برتر را داشته باشد.
به گفته زنگنه، هیچ کدام از مسئولان کشور قصد تصرف دائمی عراق را نداشتند، بلکه هدف تصرف موقتی قسمتی از خاک عراق به عنوان برگ برندهای برای استفاده در مذاکرات تلقی میشد. به همین دلیل با توجه به حملات شیمیایی رژیم بعث، ایران از دستیابی به این هدف ناکام ماند.
این کارشناس مسائل غرب آسیا میگوید که دبیرکل سازمان ملل در زمان جنگ تحمیلی، دائماً سعی داشت بین دو کشور ایران و عراق صلح ایجاد شود. در همین راستا به دلیل در خواستهای مداوم ایران، تغیراتی در مفاد قطعنامه ۵۹۸ انجام شد. ایران در زمان جنگ، در محاصره اقتصادی بود در صورتی که عملاً تمامی قدرتهای جهان نیز حامی تسلیحاتی صدام بودند.
به گفته زنگنه، فرماندهان سپاه پاسداران و ارتش در سالهای پایانی جنگ طی نامههایی به امام خمینی (ره) خواستار تأمین تسلیحاتی بودند در صورتی که تأمین تسلیحات و مخارج جنگ با توجه به شرایط تحریم، امکانپذیر نبود. همچنین با کاهش قیمت نفت و افزایش درگیریها در خلیج فارس، دولت نیز با کاهش بودجه مواجه شده بود.
این دیپلمات سابق وزارت امور خارجه معتقد است که حضرت امام (ره) در سالهای پایانی جنگ تصمیم گرفتند قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل را بپذیرند اما تعبیر نوشیدن جام زهر را برای پذیرفتن قطعنامه به کار بردند.
وی خاطرنشان میکند: امام خمینی (ره) به دلیل حفظ روحیه مقاومت و مظلومیت مردم ایران، تعبیر نوشیدن جام زهر را به کار بردند، در صورتی که طبیعی است هر جنگی به یک آتش بس منتهی میشود، در حالی که یقین داشتند با توجه به امکانات و تجهیزات، ادامه جنگ تحمیلی میسر نیست.
مردم مخالف پذیرش قطعنامه بودند
محمدصادق کوشکی، کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است که در سالهای پایانی جنگ تحمیلی، ملت ایران، مقامات، فرماندهان نظامی و امام خمینی (ره) سعی داشتند عراق را به عنوان متجاوز در مجامع بینالمللی معرفی کرده و غرامت و حقوق ملت را از رژیم بعث دریافت کنند.
به گفته وی، شرایط در سالهای پایانی جنگ، به گونهای پیش رفت که ایران ناگزیر به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شد، اما در مفاد این قطعنامه به تعیین متجاوز و پرداخت غرامت اشاره نشده بود به همین دلیل امام (ره) از تعبیر نوشیدن جام زهر برای آن استفاده کردند.
این کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است که امام خمینی (ره) و ملت ایران با شعار جنگ جنگ تا پیروزی، مخالف پذیرش قطعنامه بودند؛ زیرا مردم دنبال محکومیت رژیم صدام به عنوان متجاوز به خاک کشور بودند.
وی خاطرنشان میکند: مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی باعث شدند ایران ناگزیر به پذیرش قطعنامهای ۵۹۸ شود، اما باید توجه داشت که زمان، فرصت ادامه جنگ را به ایران نمیداد؛ زیرا حامیان صدام به صورت مستقیم وارد جنگ شده بودند تا از پیروزی جمهوری اسلامی جلوگیری کنند.
نظر شما