به گزارش خبرنگار ایمنا، خسرو شکیبایی، نامی آشنا در عرصه هنر ایران زمین است. مردی که گویا با هنر یکی شده بود و هر کجا نامی از هنر و هنر دوستان باشد نام وی نیز میدرخشد. با هامون همچون ستاره در سینمای ایران درخشید و به جز بازیگری تئاتر و سینما با خواندن دکلمه و شعرهای دلنشین در لوح وجودمان نقش بست.
بیوگرافی خسرو شکیبایی
خسروشکیبایی هنرپیشه نامی سینما و تلویزیون در هفتمین روز از بهار ۱۳۲۳ در خیابان مولوی تهران متولد شد. در شناسنامه نامش «خسرو» است ولی خانواده و نزدیکان، او را «محمود» صدا میکردند.
پدر او احمد شکیبایی (سرگرد ارتش) و مادرش فریده خاتمی بود. خسرو شکیبایی در چهاردهسالگی پدرش را به دلیل ابتلا به بیماری سرطان از دست داد. او فارغالتحصیل بازیگری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ با بازیگری تئاتر آغاز کرد. پنج سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۷ وارد حرفه دوبلوری شد. اما پیش از پا گذاشتن در جاده هنر مدتی در حرفههایی مانند کانال سازی، آسانسورسازی و خیاطی فعالیت میکرد.
همسران خسرو شکیبایی
شکیبایی دو بار ازدواج کرد. همسر اول او مهرآزاد جوهری (بازیگر) بود و شکیبایی و جوهری یک فرزند به نام پوپک داشتند و این ازدواج به طلاق ختم شد. همسر دوم مرحوم شکیبایی پروین کوشیار بود، پوریا شکیبایی فرزند مشترک خسرو شکیبایی و اوست.
خسرو شکیبایی و تئاتر
خسرو شکیبایی در ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتر رفت و بعد از مدتی به عباس جوانمرد، معرفی شد و به صورت کاملاً حرفهای بازیگر تئاتر شد. از جمله نمایشهایی که وی در کارنامه دارد، میتوان به سنگ و سرنا، همه پسران من، شب بیست و یکم و بیا تا گل برافشانیم اشاره کرد.
خسرو شکیبایی و سینما
خسرو شکیبایی در سال ۱۳۵۳ برای نخستین بار در فیلم کوتاه و ۱۶ میلی متری به نام کتیبه به کارگردانی فریبرز صالح مقابل دوربین هنرنمایی کرد. اما در سال ۱۳۶۱ زمانی که در نمایش شب بیست و یکم مشغول بازی بود، توانست توجه مسعود کیمیایی را به خود جلب کند. کیمیایی او را برای بازی در نقش کوتاهی از فیلم خط قرمز انتخاب کرد. حضور در همین فیلم سبب ساز معرفی خسرو شکیبایی به عرصه سینما شد.
وی پس از تجربه بازیگری در فیلم خط قرمز تا سال ۱۳۶۸ در آثار متعددی بازی کرد که رابطه خوب، ترن و دزد و نویسنده از جمله آن فیلمها هستند. اما ایفای نقش در فیلم «هامون» به کارگردانی داریوش مهرجویی در سال ۱۳۶۸ نام خسرو شکیبایی را سر زبانها انداخت و نگاه هنرمندان، منتقدان و مردم را به خود جلب کرد.
خسرو شکیبایی و هامون در کنار یکدیگر درخشیدند
بازی در نقش حمید هامون در فیلم هامون ساخته داریوش مهرجویی یکی از ماندگارترین نقشهایی است که ایفا کرده است. طبق گفته داریوش مهرجویی فیلم هامون با الهام از رمان بوف کور نوشته صادق هدایت ساخته شده است. او برای این بازی از هشتمین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین دریافت کرد و تحسین منتقدان و مردم را برانگیخت.
برخی منتقدان معتقدند خسرو شکیبایی از سال ۱۳۶۸ به بعد، دیگر نتوانست از جلد حمید هامون بیرون بیاید و آن را در انواع و اقسام لباسها و تیپهای مختلف تکرار کرد.
خسروشکیبایی و صداپیشگی.
خسرو شکیبایی پنج سال پس از ورود به تئاتر، یعنی در سال ۱۳۴۷ وارد حرفهٔ دوبلوری شد و مدت کوتاهی نیز در زمینه دوبله به فعالیت پرداخت. شاخصترین اثر سینمایی که خسرو شکیبایی در آن صحبت کرد فیلم شعله بود که در آن به جای پیرمرد مسلمان ده ایفای صدا نمود.
دکلمههای خسرو شکیبایی
او علاوه بر هنرنمایی در سینما و تئاتر و تلویزیون، برخی از سرودههای فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، سید علی صالحی و محمدرضا عبدالملکیان را به صورت دکلمه اجرا کرده است.
بشنوید: حال همه ما خوب است…
جوایز و افتخارات خسرو شکیبایی
· برنده جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در هشتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم هامون – سال ۱۳۶۸
· نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم یک بار برای همیشه در یازدهمین جشنواره فیلم فجر – سال ۱۳۷۱
· برنده جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم کیمیا – سال ۱۳۷۳
· نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم سایه به سایه در پانزدهمین جشنواره فیلم فجر – سال ۱۳۷۵
· نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم کاغذ بی خط در بیستمین جشنواره فیلم فجر – سال ۱۳۸۰
· برنده لوح زرین بهترین بازیگر مرد برای فیلم کاغذ بی خط – سال ۱۳۸۲
· برنده جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در بیست و سومین جشنواره فیلم فجر برای فیلم سالاد فصل – سال ۱۳۸۳
· بازیگر منتخب ماندگارترین نقش تاریخ سینمای ایران برای بازی در نقش حمید هامون در فیلم هامون – سال ۱۳۸۳
· دریافت دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم اتوبوس شب در – سال ۱۳۸۵
· برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره بینالمللی فیلم پیونگیانگ برای فیلم خواهران غریب – سال ۱۹۹۸
· جایزه یکی از برترین بازیگران سی سال سینمای پس از انقلاب در دومین جشن منتقدان سینمایی -۹ تیرماه ۱۳۸۷
ماجرای سیلی خوردن پوریا شکیبایی از پدرش در شب آخر
پوریا میگوید که شب قبل از فوت خسرو شکیبایی با اینکه پدرش توانی برای حرف زدن نداشت با اشاره او را صدا میزند و از او میخواهد که پیش او برود. وقتی پوریا به پدر نزدیک میشود خسرو شکیبایی نیم خیز شده و چند بار محکم به گوش پسرش کشیده میزند.
پوریا بعد از این اتفاق عجیب مات و مبهوت به او نگاه میکند. خانواده شکیبایی میگویند ما نتوانستیم معنای کار خسرو را درک کنیم ولی پوریا میگوید شاید پدرش با اینکار میخواسته او را متوجه مسئولیتش بعد از رفتن خودش بکند و میگوید فهمیدم مرگ را هم زندگی باید کرد.
درگذشت خسرو شکیبایی
شکیبایی در ساعت چهار صبح جمعه ۲۸ تیرماه ۱۳۸۷ در سن ۶۴ سالگیبر اثر بیماری عارضه قلبی در بیمارستان پارسیان تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا دفن شد. او مدتها از سرطان کبد رنج میبرد. درگذشت خسرو شکیبایی فقید جامعه هنری ایران را در شوک عمیقی فرو برد. در سال ۱۳۸۹ کتاب «خسرو شکیبایی» به تألیف الهام قره خانی با نگاهی به زوایای گوناگون سرگذشت این هنرمند توسط انتشارات خانه فرهنگ و هنر گویا منتشر شد. در این کتاب به اصول بازیگری خسرو شکیبایی از نگاه افرادی چون اکبر عالمی، خسرو مشایخی، مهران مدیری، هدیه تهرانی و هفتاد هنرمند دیگر پرداخته میشود. همچنین در این کتاب هنرمندان مختلف درباره خسرو شکیبایی سخن گفتهاند.
شهاب حسینی و خسرو شکیبایی
شهاب حسینی که در فیلمهای "دل شکسته" و "پیشنهاد ۵۰ میلیونی" با مرحوم شکیبایی همبازی بوده، درباره این استاد سینما گفت: "خسرو شکیبایی یکی از بازیگرانی است که زندگی در بازیاش جاری بود. هر هنرمندی که موفق شود خداگونه خودش را از بین مخلوق و مخاطب خود حذف کند، میتواند این چنین ماندگار شود. خسرو شکیبایی هیچ وقت درگیر خودش نبود. ما او را به عنوان شکیبایی میشناختیم، اما خودش تصوری از شکیبایی که ما میشناختیم نداشت. برای خودش لباس فاخری از خسرو شکیبایی ندوخته بود که تنش کند. ما میدانستیم که بود اما خودش متوجه خودش نبود. زندگی او مثل وقتی است که حواست نیست زیباترینی و وقتی حواست هست فقط زیبایی است. "
حسینی در رابطه با علاقه او به شعر و ادبیات چنین گفت: "در اتاقش در صحنه فیلم «یک پیشنهاد پنجاه میلیونی» یک میز کوتاه ژاپنی داشت که همه میز پر از کتابهای بازشده و قلم و کاغذ بود. او شعر نمیخواند که بیانش خوب شود، شعر نمیخواند که تمرینی شود برای دکلمه گفتن، صرفاً برای لذت از ادبیات شعر میخواند. شکیبایی در تمام مدت فعالیت هنری خود یک ساری تمام و کمال احساسات و عواطف و عشق بود که خودش اول از همه مستفیض آن میشد و بعد آن را از وجود خود به دیگران منتقل میکرد. در فیلمهای ایشان بداهه پردازی و بدیهه گویی در زمینه شعر و ادبیات و ترکیب جملات بسیار دیده میشود. بسیاری از دیالوگها به خصوص در فیلم هامون مختص خودش است. "
حسینی در قسمتی از صحبتهایش سه خاطره تأثیر گذار از شکیبایی مرور و اظهار کرد: "خاطره معروفی از فیلم هامون است که از داریوش مهرجویی نقل شده است. در سکانسی تصمیم میگیرند شکیبایی بدون اطلاع بیتا فرهی به گوش او سیلی بزند. این کار را میکند و بعد کات مینشیند یک گوشه و به خاطر کاری که کرده گریه میکند. انگار زمانی که جلوی دوربین میرفت، دیگر خودش نبود. ایشان خیلی به جزئیات دقت داشتند. تمام منویات و آرزوهای کارگردانی در وجود بازیگرش تجلی پیدا میکرد. خسرو شکیبایی این قدر درگیر معنا بود که بعید میدانم که در بازیگری، خودآگاهش فعال بوده باشد. به خاطر همین بود که ما خسرو شکیبایی را نمیدیدیم و به جایش حمید هامون را میدیدیم. در پیشنهاد ۵۰ میلیونی با یک پرنده ارتباط برقرار میکرد. این ارتباط خود خسرو با پرنده است نه ارتباط یک کاراکتر فیلم. برای من که فقط دو تا کار با ایشان داشتم، بضاعت چندانی در مورد صحبت کردن در مورد خسرو شکیبایی وجود ندارد. ولی در همین دو فیلم کاملاً این تفاوت را احساس کردم و این تفاوت، تفاوتی نبود که آگاهانه خسرو شکیبایی بخواهد برای خودش ایجاد کند. در ذاتش بود و میجوشید. "
آثار خسرو شکیبایی
- فیلم شناسی
- خط قرمز
- دادشاه
- صاعقه
- دزد و نویسنده
- رابطه
- شکار
- ترن
- دستمزد
- عبور از غبار
- هامون
- جست جو در جزیره
- ابلیس
- بانو
- یک بار برای همیشه
- سارا
- پرواز را به خاطر بسپار
- بلوف
- کیمیا
- پری
- درد مشترک
- خواهران غریب
- عاشقانه
- سایه به سایه
- سرزمین خورشید
- زندگی
- روانی
- میکس
- عشق شیشهای
- دختردایی گمشده
- دختری به نام تندر
- مزاحم
- لژیون
- کاغذ بی خط
- صبحانهای برای دو نفر
- حکم
- ازدواج صورتی
- سالاد فصل
- چه کسی امیر را کشت؟
- عروسک فرنگی
- پیشنهاد ۵۱ میلیونی
- ستارهها ۳: ستاره بود
- دستهای خالی
- اتوبوس شب
- رئیس
- شب
- میراث
- حیران
- دایناسور
نظر شما