به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، شاید به جرأت بتوان گفت که با آغاز دهه ۲۰۱۰ هیچ کس گمان نمیبرد جهان به سمت آنچه که پیش رفت نام دارد در حرکت باشد؛ در آن دوره نه سیستمی بهعنوان تاکسیهای اینترنتی وجود داشت، نه برنامهای بهمنظور یافتن دوستهای مشترک در فضای وب و نه شبکههایی مجازی که پوشش تمام جهان را شامل شود. در اوایل دهه گذشته عناوینی همچون سامانههای همراه (رایانهها، دستگاهها و سایر سیستمهای کوچک قابل پوشیدن) وجود نداشت، ممکن نبود کسی بتواند با وسایل خانه خود صحبت کرده و بدین وسیله عملکرد آنها را کنترل کند.
تسلا تنها یک ایده در ذهن بود، دانشمندان هنوز هم در جستجوی بوزون هیگز (ذره خدا) یا ساز و کار BEH بودند که یک ذره ابتدایی در مدل استاندارد فیزیک ذرات محسوب میشود. پلوتون هنوز هم یک گوی اسرارآمیز مبهم خارج از دید بود و ویرایش ژنتیکی تنها یک موضوع نظری بود. با این حال تا پایان دهه مذکور تمامی این اتفاقات رخ داد، علم هر روز پیشرفتهتر شد و فنآوری لحظهبهلحظه رشد کرد. به نظر میرسد که دهه پیش رو حتی سریعتر از این نیز راه رشد و پیشرفت را در زمینههای علم و فنآوری طی کند و چشم جهانیان را در این بخش به خود خیره نگه دارد. در این میان انتظار میرود که تولید روباتها، ماشینهایی که از چند دهه پیش تاکنون توجهات بسیاری را به سمت خود جلب کردهاند، با انقلابی عظیم مواجه شود.
انقلاب روباتیکی
تاکنون روباتهای ساخته شده دارای هوش مصنوعی بسیار ضعیفی بودند. این ماشینها با طراحی و ساختار ویژه مکانی که قرار است در آن به کار روند، دستورالعملهایی را دریافت کرده و انجام میدادند، اما سیستمهای ابری وعدهای کاملاً جدید برای ارائه دارند؛ روباتهایی با هوش فوقالعاده که در ابر آنلاین ذخیره شده است. پیشبینی میشود در دهه پیش رو شبکهای جهانی از ماشینآلاتی ایجاد شود که با یکدیگر صحبت میکنند و از هم میآموزند؛ شبکهای که "روبو باتلرها" را ایجاد خواهند کرد. این روباتها برای استقبال از میهمانان تازهوارد، تحویل سفارشات و تحویل اتاق در هتلها استفاده میشوند. ایده مذکور شامل ایجاد روباتهایی است که با توجه به قدرت ذهنی یا هوشی که دارند بتوانند در انجام مسئولیتهای تعیین شده خود انعطافپذیرتر باشند و حتی سرعت و کیفیت انجام وظایف خود را سرعت و ارتقا بخشند، روباتهایی که میتوانند ببینند، بشنوند، درک کنند و دنیای اطراف خود را بشناسند.
در حال حاضر Google Cloud و Amazon Cloud هر دو روباتهای صاحب ذهنی دارند که در حال یادگیری و رشد هستند. پروژه بخش آمازون "Robo Brain" یکی از برجستهترین پروژهها در این زمینه است. Robo Brain فعالیت مشترک تیم محققان دانشگاههای استنفورد و کورنل در ایالات متحده آمریکا محسوب میشود که با سرمایهگذاری گوگل، مایکروسافت، مؤسسات و دانشگاههای دولتی در حال ساختن مغز روباتی روی Amazon Cloud و یادگیری نحوه ادغام سیستمهای نرمافزاری و منابع داده مختلف است. پروژه دیگر " Everyday Robot" نام دارد که توسط کمپانی گوگل X (مونشات) در دست انجام است. گوگل X که یک شرکت مادر در Alphabet محسوب میشود، یک مرکز نیمه مخفی در این کمپانی بزرگ است که به ایجاد فنآوریهای پیشرفته اختصاص دارد. هدف از اجرای این پروژه توسعه هوش روباتی تا اندازهای است که برای درک محلهای کار و زندگی بشری کافی باشد. تاکنون پیشرفتهای بسیاری در این زمینه حاصل شده است. به گفته مدیران گوگل X، این تنها نمایی از روباتهای آینده محسوب میشود.
ماشینهای زنده
روباتهای بیولوژیکی برطرفکننده مشکلات عمده بشری هستند. به مدت چندین دهه، زیستشناسان مصنوعی در حال یافتن راهی برای طراحی زندگی مجدد بودند، اما تلاش آنها تنها به دستکاری سلولهای واحد (نوعی نسخه اصلاح شده ژنتیکی تقویت شده) محدود بود. در سال ۲۰۱۰ اولین سلولهای مصنوعی ایجاد شد و چهار سال پس از آن هنگامی که شرکت دارویی سانوفی شروع به عرضه داروهای درمان مالاریا کرد که به کمک اصلاح سلولهای مخمر بهدست آمده بود، یکی از نخستین محصولات دوره زیستشناسی مصنوعی وارد بازار شد.
امروزه زیستشناسان در حال یافتن راههایی برای سازماندهی سلولهای واحد به مجموعه سلولهایی هستند که توانایی انجام کارهای ساده را دارند؛ ماشینهای ریز، روباتهای زنده یا زنو بوتها (Xenobots) که ارگانیسمهای کامپیوتری هوشمندانه، زنده و قابلبرنامهریزی برای جابجا کردن داروها در بدن و رساندن آن به نقاطی خاص از آن محسوب میشوند. ایده اصلی زیستشناسان، الگوبرداری از سختکوشی طبیعت در ساخت اجزای ریز در طول میلیاردها سال حیات است.
در حال حاضر یکی از تیمهای مشغول در این راستا زنو بوتهای خود را با سلولهای بنیادین پوست و قلب جنین قورباغه ساخته و تولید روباتهای زنده را بر اساس طرحهای ابر رایانهای ارائهشده آغاز کرده است. این تیم با ترکیب دو نوع سلول ذکرشده توانست دستگاههایی طراحی کند که قادر به خزیدن در طول ظروف پتری (ظروف کشت میکروب)، هل دادن اقلام ریز و حتی تعامل با آنها نیز باشد. سیستم این زنو بوتها یک الگوریتم تکاملی ساده را اجرا میکند که در ابتدا طرحهای تصادفی را تولید و بیش از ۹۹ درصد از آنها را رد میکند و بدینترتیب تنها طرحهایی که قادر به انجام وظیفه موردنیاز در یک نسخه مجازی از ظرف پتری هستند را نگه میدارد.
با این وجود هنوز هم نمیتوان این ارگانها را زنده نامید، زیرا توانایی تغذیه و تولید مثل ندارند، سریع از بین میروند و تجزیه میشوند؛ البته این به معنای بیخطر بودن آنها برای محیطزیست و بدن است، اما ترکیب این روش با تکنیکهای سنتیتر زیستشناسی مصنوعی میتواند منجر به ایجاد ارگانیسمهای چند سلولی جدید شود که قادر به انجام کارهای پیچیده و حتی اضافه کردن سلولهای اضافی همچون بافت عصبی باشد که به این زنو بوتها توانایی فکر کردن میدهد.
نظر شما