به گزارش خبرنگار ایمنا، امروز ٢٨ ام ماه می در تقویم بینالمللی، روز بهداشت قاعدگی نامگذاری شده است تا به صورت نمادین در سراسر جهان با تمامی تابوهای نادرست و هنجارهای غلط اجتماعی مربوط به قاعدگی تلاشهایی صورت گیرد. قاعدگی، از مهمترین مراحل رشد و بلوغ دختران و یکی از چرخههای عادی در زندگی تمام زنان و دختران جهان است که روزانه بیش از ۸۰۰ میلیون نفر آن را تجربه میکنند.
با وجود آن که نیمی از جمعیت بشری در حدود نیمی از عمر خود قاعدگی را تجربه میکنند، این امر در بسیاری از کشورهای جهان نه به عنوان یک امر روزمره و عادی، بلکه با دید تابو و ممنوعه با این فرایند برخورد میشود. از دلایل انتخاب این روز، تاکید بر اهمیت مدیریت بهداشت قاعدگی است. در بسیاری از کشورها و مناطق کم درآمد، دسترسی به کالاهای بهداشتی و مواد غذایی مناسب این دوران برای زنان دشوار و یا بسیار هزینه دسترسی به آنها گزاف است، در پی حوادثی چون سیل و زلزله، جز کالاهایی است که در بسیاری از مواقع برای کمک رسانی به مردم بحران زده، فراموش میشوند. جدای بحث پزشکی و اقتصادی امر عادت ماهیانه زنان، بحث فرهنگ نیز بسیار پررنگ است. در بعضی از فرهنگها هنجارهای اجتماعی اجازه نمیدهد که زنها درباره این موضوع صحبت کنند و حتی مجالی برای آموزش در این حوزه به زنان را نمیدهند. در موارد حادتر، زنان در بعضی از جوامع هنگام تجربه کردن ایام عادت ماهانه، از خانه و محل زندگی طرد میشوند، چرا که فرهنگ غالب در آن جوامع بر این باور هستند که زن در این دوران نجس است و باید از او دوری کرد. از این جهت، قاعدگی اگرچه از نظر زیستی یک اتفاق بسیار پیش پا افتاده و معمول به شمار میآید، اما ترکیبی از وضعیت اقتصادی، فرهنگی و سلامت این امر، رویارویی ماهانه زنان را با چالش روبهرو میکند.
از این رو کتاب «زنان، دشتان و جنون ماهانه: پژوهشی اسطورهشناختی و تاریخی دربارهی قاعدگی و نشانگان پیش از آن» به پیچیدگیهای این درد و رنجهای زنانه که تابو هستند و برای مخفی کردنش بسیار تلاش میشود، پرداخته و آن را ریشهیابی تاریخی-روانشناختی میکند. در این کتاب واژه «دشتان» معادل فارسی پهلوی برای واژگان «رگ، حیض، قاعدگی و عادت ماهانه» است که به کار برده میشود. این کتاب در سال ۱۳۹۵ با تیراژ هزار نسخه روانه بازار شد و تا اکنون پنج بار تجدید چاپ شده است.
کتاب «زنان، دشتان و جنون ماهانه: پژوهشی اسطورهشناختی و تاریخی دربارهی قاعدگی و نشانگان پیش از آن» در سه فصل به موضوعات ناگفته دربارهی عادت ماهیانه زنان میپردازد؛ نگاه پزشکی، نگاه ادیان-مذاهب و نگاه اسطورهشناختی. در فصل تعریف علمی از «دشتان» و علائم جسمی و روانی «پیشدشتان» یعنی PMS (Premenstrual Syndrome) یا همان سندرم پیش از قاعدگی و PMDD (Premenstrual Dysphoric Disorder) یا همان اختلال ناخوشی پیشاقاعدگی که بسیار از سندرم پیشاز قاعدگی حادتر است، را مطرح میکند. در فصل دوم، نگاهی به ادیان متعددی چون اسلام، یهودیت و زرتشت میشود و در نهایت در فصل سوم اسطورههای مرتبط با دشتان در فرهنگهای مختلف را خواهیم شناخت و به ارتباط معنایی زن، ماه، مار، آب و خون مطرح میشوند.
بخشی از متن کتاب درباره باور در دین زرتشت به پدیده عادت ماهیانه زنان: «کسی که برای زن دشتان خوراک میبرد، باید سه گام از او دور بایستد.» باورهایی که حتی بر طلاق، زندگی، خوراک و محل زندگی و… زن دشتان تأثیر منفی میگذارد تا زن، علاوه بر دردهای روحی و جسمی این دوران، هراس نگاه غضبآلود مردان را نیز تحمل کند. انگار که دشتان زنان گناه باشد.
آنچه نویسنده در کتاب «زنان، دشتان و جنون ماهانه: پژوهشی اسطورهشناختی و تاریخی دربارهی قاعدگی و نشانگان پیش از آن» و واکاویهای تاریخی، اسطوره شناختی، مذهبی و پزشکی انجام میدهد؛ به این نتیجه دست مییابد که در بیشتر فرهنگها برخورد با «دشتان» مشترک است، یعنی طرد و انزوا زنان در این ایام. زرلکی به دنبال یافتن راهی است تا بین این طرد و انزوا و شرایط زیست بیولوژیکی ارتباطی برقرار کند. در این راه، به نتیجهای میرسد که چندان مایه رضایت منتقدان، مردمشناسنان و فعالین حوزه زنان نیست: «با وجود به ظاهر ظالمانه و تبعیضآمیز بودن این عمل، ولی شاید راهکار قدیمیها بوده برای استراحت دادن به زنها و برای همین احتمالاً پیشدشتان از دستاوردهای دنیای مدرن است نه طبیعت زنانه.» از این سو به عقیده بسیاری از منتقدان؛ نتیجهگیری جهتدار و ناقص از گزارهها گرفته شده است چرا که به شکل انتقادی و ریشهای به تأثیر انقلاب کشاورزی بر وضعیت زنان و مقایسه با انسانهای شکارچی گرداورنده پرداخته نشده است؛ اما نمیتوان منکر این این امر شد که زرلکی در بخش با این پژوهش قدم مهم بررسی تاریخی- فرهنگی این مقوله برداشته است.
نظر شما