به گزارش خبرنگار ایمنا، تمثیلی در علوم مرتبط با شهر مطرح است که از شهر به عنوان یک موجود زنده یاد میکند، عدهای از متخصصان این تمثیل را مورد انتقاد قرار داده و عدهای دیگر بر توجه به مفهوم آن تاکید دارند.
شهر را از آن جهت میتوان موجودی زنده خواند که نه تنها در حال رشد است بلکه همواره با کنشها و واکنشهایی در درون خود مواجه است که جهت گیری تصمیمات و کیفیت زندگی ساکنانش را در بازههای زمانی مختلف، تحت الشعاع قرار میدهد و البته همه این اتفاقات نشات گرفته از سیاستها و رویکردهای مدیریت یک شهر در مفهوم عام است.
البته سیستم شهری گاها با پدیدهها و رویکردهایی نیز در بیرون خود مواجه میشود که اهمیت آن کمتر از مسائل درون شهری نیست و حتی میتواند آینده یک شهر را به کلی تغییر بدهد، این تغییر میتواند ناشی از اعمال سیاستهای کلان یا حتی ورود یک پدیده ناشناخته ؛ همانند شیوع ویروس کرونا باشد.
آنچه اهمیت دارد، چگونگی برخورد و کنترل پدیدهها با در نظر داشتن چشم اندازهای محتمل و اتخاذ تدابیری متناسب است، به عبارتی باید همیشه آمادگی لازم برای مقابله با خطرات و بحرانهای احتمالی وجود داشته باشد و نیاز است متخصصان، برنامه ریزان و مدیران نسبت به شهر خود و مسائل مرتبط با آن آگاه و به روز باشند و حتی آینده شهر را فرای آنچه که امروز میبینند، دریابند.
یکی از مسائل مهم و تاثیر گذار در شهرها، سلامت شهروندان و ایمن سازی فضاهای شهری به عنوان مکان رفت و آمد، تفریح، اشتغال و کسب و کار ساکنان شهر است، در این رابطه گفتوگویی با نگین صادقی دکترای شهرسازی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد خوراسگان انجام دادهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
تاثیر شیوع بیماریهای واگیردار بر نحوه مدیریت شهرها چه بوده است؟
به نظر میرسد نگاهی بر گذشته شهرها میتواند ما را برای رویارویی با معماهای پیش رو آماده کند، اما آیا در گذشته و بازنگری روند آن، همزیستی شهر و بیماری اندیشیده شده است؟؟ یکی از شعارهای مطرح در زمینه شهرسازی،"Disease shape cities" است به معنی اینکه" بیماری ها شهرها را شکل میدهند"...
تاریخچه بیماریهای مسری و تاثیر گذار بر حیات شهر بیانگر مقاطع پراهمیتی از داستان شهرها است، شیوع طاعون در قرون وسطی که زمینه ساز تغییراتی در قوانین شهری، هویت و برهم زدن طبقات اجتماعی اروپا شد، شیوع وبا و آنفولانزای اسپانیایی در اوایل قرن ۱۹ در نیویورک و مکزیکوسیتی (با ۵۰ میلیون نفر کشته) و شیوع مالاریا و وبا در اواسط قرن ۱۹ به ویژه در لندن (با بیش از ده هزار نفر) همگی زمینه ساز گسترش بهداشت و مدیریت مدرن شهری شد.
در اوایل قرن بیستم پس از همه گیری بیماری سل در نیویورک، زمینه ارتقای حمل و نقل عمومی پیشرفته و تدوین ضوابط مسکن در دستور کار قرار گرفت. در ابتدای قرن ۲۱، شیوع سارس در هنگ کنگ و سنگاپور و سپس ابولا در آفریقا، تا حد زیادی توجه مسئولان را به لزوم تقویت زیرساختهای بهداشتی و نقشه سلامت شهرها معطوف کرد.
بررسی این تاریخچه بیانگر آن است که چرخه تاثیر و تاثر شهر و بیماری بسیار مورد توجه است، شهر ظرف زندگی روزمره انسانها است و این ظرف را باید با محتویاتش هماهنگ ساخت، لذا بازبینی و انعطاف فضاها، زیرساختها، سیاستها و روشهای مورد استفاده در مدیریت شهری باید همواره در دستور کار قرار بگیرد.
سرفصل علم شهرسازی برای کنترل و مدیریت بحرانها چیست؟
شهرسازی دانش پرداختن به شهر بعنوان موجودی زنده و همواره پویا است. لذا پرداختن به این سیستم همواره در تغییر، نیازمند پیش بینی تدابیر ویژه و منعطف برای رویارویی با حالات ممکن است.
کنترل و مدیریت بحران با هدف پیش بینی، رویارویی، کنترل و بازتوانی شهرها در مقابله با حوادث در جهت به حداقل رساندن آسیب پذیری شهرها است، هر چند امروزه با پیشرفت دانش مدیریت و برنامه ریزی شهری، همگام با پیشرفت تکنولوژیک، امکان پیش بینی و تعریف گزینههای پیش رو، مسولان شهری را بیش از پیش بر اوضاع محتمل مسلط ساخته است، اما به نظر میرسد گسترش لجام گسیخته شهرها و معضلات اجتماعی و زیست محیطی مطروح، تا حد زیادی مدیریت شهری را به امور محتملتر و روزمره مشغول ساخته و گاها بحرانهای احتمالی، کمرنگتر در نظر گرفته شدهاند.
مبانی و اصول شهرسازی در صورت رعایت، چگونه میتواند به کنترل بیماریهای واگیردار از جمله کرونا کمک کند؟
شهرسازی، سلامت و رفاه شهروندان همواره مسائلی درهم پیچیده و در ارتباط تنگاتنگ باهم بودهاند. نگاهی به تاریخ شهرها، تایید کننده این سخن است که تاثیر بیماری و سلامت در اتخاذ رویکردهای شهری غیر قابل انکار است.
کرونا به عنوان یکی از فراگیرترین مسائل شهری قرن مطرح است، این ویژگی هم به واسطه وسعت فراگیری و جهانشمولی و هم به واسطه عمق و میزان تاثیر آن بر کیفیت زندگی انسانها در شهر، روستا و حواشی شهر مطرح شده است. هرچند کرونا اولین و آخرین همه گیری جهانی نبوده و نخواهد بود، ولی به واسطه همزمانی با اثر تکنولوژیک، دارای نفوذ خبری آنی بوده و این زنجیره جهانی توجه همه جهانیان را به خود معطوف کرده است.
امروزه تاثیرات این همه گیری در کلیه ابعاد زندگی کشورها، شهرها، محلات و انسانها مشهود است که به پررنگ شدن مرز خانهها، محلات، شهرها، کشورها و طرح مسئله قلمرو میانجامد، به گونهای که حتی در اخبار، سیاستها، سبک زندگی، مراسم، اقتصاد، حمل و نقل و مدیریت شهرها، زندگی روزمره، روابط، روش کار کردن و اندیشیدن افراد، به گونهای روز به روز متغیر و پیشرونده، تاثیر گذار شد.
مسائل شهرهای امروز کشور از نظر طراحی و ساختار اقتصادی و فرهنگی، برای مواجه با کرونا چیست؟
در نگاهی به شهر به عنوان یک موجود زنده و رشد یابنده، بیماریهای همه گیر همواره به عنوان واسطه و نقطه عطف تغییرات و تدابیر مدنظر بودهاند، با توجه به اینکه امروزه ۵۶ درصد از جمعیت جهان، شهرنشین هستند و این آمار تا سال ۲۰۵۰ تا ۶۷ درصد افزایش خواهد یافت، توجه به آینده شهرها بسیار مهم است.
مسئله این است که تا چه حد آمادهایم پس از کرونا به زمینه سازی و تجهیز شهر برای بحرانهای مشابه و سیاستهای هماهنگ سازی با شرایط (به روز رسانی زیرساختهای دیجیتال و مدیریت کلان دیتا، اطلاعات و دادههای هوشمند، نظارت دیجیتال بر وقایع و منابع ساخت و ساز شبکههای توزیع و حمل و نقل و همگام سازی تدابیر) همگام با دیگر مسائل مطرح در شهرها مانند مدیریت آب، پسماند، کنترل گرمایش جهانی و پایداری بپردازیم، در حالی که برخی از این مسایل در اولویت بوده و حتی برخی در تضاد با یکدیگر قرار میگیرند؛ سوال این است که آیا ما آماده رویارویی با این تغییر و بازبینی زمینهای هستیم؟
نظر به اینکه در شرایط حاضر، پرسشها اهمیت بسیار دارند، مسئله مهم جایگاه سوالاتی است که در این موقعیت به عنوان نقطه عطفی اجباری در زندگی فردی و اجتماعی افراد مطرح است و میتواند به عنوان مسائلی برای مدیریت، برنامه ریزی و طراحی شهری با هدف تامین رفاه، سلامت جسمی، روحی و عاطفی انسان ها مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد.
پس بنظر میرسد نقطه ضعف و قوت هر شهر و کشوری در نحوه رویارویی، تحلیل و سناریوسازی در مقابله با سوالات و تقاضاهای مطرح در زمان مرتبط است، پیش بینی آینده این سبک زندگی در دوره بعد از کرونا یا پسا کرونا بهعنوان سناریوی مبهم، مبحثی است که شایسته است در قالب گفتمانها و نشستهای تخصصی میانرشتهای مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد و نهایتا میتواند منجر به سناریوهای محتمل به منظور ارتقای کیفی زیست اقوام، شهرها و ملل شود.
این سناریوها در گامهای بعدی مدیریت، با تعریف فرصتها و تهدیدهای مرتبط با موضوع، اجزا و عناصر شهرها را نیز درگیر میکند و در قالب مدیریت واحد شهری میتواند تعیین کننده چشم انداز و اهداف تمامی ارگانها باشد.
مواردی که در این بازه زمانی در زمینه زیست شهری متفاوت و قابل توجه است عبارتند از:
لزوم بازنگری در اصول سلسله مراتب و عرصه ها و فواصل فردی و اجتماعی
بازنگری سرانههای شهری شعاع های دسترسی و مبانی جابجایی جهانی و محلی انسان و کالا
لزوم انعطاف پذیری فضاهای شهری حمل و نقل و زیرساختها به منظور بهره گیری در موارد اضطراری مانند قرنطینه و خانه نشینیهای دوره کرونا
لزوم توجه به اهمیت کل و جزء جوامع بشری و تاثیر و تاثر متقابل از هم (توجه به کلیه اقشار در سیاستگذاری و تاثیرپذیری متقابل جامعه و افراد در سرایت کیفی زیست و عاملیت تصمیمات)
اهمیت برنامهریزی و اندیشیدن به سیاست های فیزیکی دیجیتال اطلاعاتی همواره آپدیت شونده جهت پوشش شرایط متغیر و بحرانهای جامعه (مانند نقشه سلامت)
اهمیت تصمیمات و تدابیر جهانی جهت اصلاح اندیشه و سیاستها و قوانین شهروندی و جایگاه تصمیمات آنی
لزوم توجه به ضعیف ترین حلقه های زنجیره اجتماع از نقطه نظر توجه به امکانات و توان( سالمندان، بیماران، فقرا، افراد بی سواد و بی خانمان و ساکنان سکونتگاههای غیر رسمی)
توجه به مفاهیم مرتبط با روستا، شهر، حاشیه و سیاست های مرتبط با زمین و اقتصاد و مهاجرت ( که حتی با اعمال تدابیر دورکاری می تواند تغییرات بسیار اساسی و معکوس نسبت به رویکرد های موجود داشته باشد.)
لزوم بازنگری رویکردهای مطروحه در زمینههای شهری و به روزرسانی آن با توجه به شرایط (مثلا تمرکزگرایی و فشردگی که تاکنون در راستای شعارهای پایداری و صرفهجویی اقلیم انرژی مطرح بوده است که در تضاد با تمرکززدایی در جهت تأمین بهداشت عمومی و تدابیر پیشگیری از همه گیریها قرار دارد.)
نظر شما