به گزارش ایمنا، به نقل از معاونت فرهنگی قوه قضائیه، بر خلاف نظر برخی از جوانان امروز که معتقدند که در زندگی مشترک بدون ازدواج، هرگاه یکی از طرفین یا هر دو احساس کنند که نمیتوانند به این رابطه ادامه دهند یا علاقهمند به زندگی با فرد دیگری هستند، میتوانند آزادانه و بدون طی مراحل قانونی و دردسر ساز طلاق، به زندگی مشترک خود خاتمه دهند، اتفافاً چالش اصلی همین سهولت جدایی و امکان ایجاد ارتباط سریع با چهرههای جدید است؛ زیرا این روش، انتخاب همسر را در ردیف همکلاسیهای دوران تحصیل قرار میدهد و روابط بین آنها را متزلزل میگرداند.
به علاوه باید توجه داشت که به طور منطقی بنیان هر قراردادی را اصول و قواعدی تشکیل میدهد که از منظر حقوقی نه تنها لازم الاجراست، بلکه تضمینی برای دوام و پایداری آن به شمار میرود و در صورت نقض تعهد، راههایی برای جبران خسارت آن پیشبینی گردیده است. بر همین مبنا، عاقلانه به نظر نمیرسد که امر ازدواج به عنوان بزرگترین انتخاب در زندگی هر فرد، از این اصول و مبانی پیروی نکند.
در این راستا مطابق قانون جدید حمایت خانواده، نظام حقوقی ما در جهت محوریت و استواری روابط خانوادگی، نکاح دائم را که مبنای تشکیل خانواده است، مورد حمایت قرار میدهد. نکاح موقت نیز تابع موازین شرعی و مقررات قانون مدنی است، که در حال حاضر و بنا به قانون اشاره شده، ثبت رسمی آن میسر گردیده و در یک مورد، یعنی طفل حاصل از ازدواج موقت، ثبت آن اجباری است و دو مورد دیگر یعنی در فرض شرط ضمن عقد نکاح موقت یا در توافق بعدی، منوط به اراده طرفین است.
بنابراین از نظر حقوقی در خصوص فرزندان حاصل از ازدواج موقت و دائم هیچ تفاوتی نیست؛ زیرا با اجباریشدن ثبت رسمی هر دو مورد، حقوق کودکان به نحو کاملی مورد حمایت قرار میگیرد؛ چون از همان ابتدا و قبل از تولد، پدر شرعی او دور از هر ابهامی شناسایی و برای زوجین سند زوجیت ازدواج صادر میشود. از جمله مسائل دیگر این است که در زندگی مشترک خارج از چارچوبهای شرعی و قانونی (هم باشی سیاه) زنان در فضای عاطفیتری قرار میگیرند و به تبع بر قول و قرارهای بدون پشتوانه طرف مقابل اعتماد میکنند، لذا بیشتر دچار خسارت میگردند، زیرا پس از طی دورهای که عقلانیت بر احساس طرفین غلبه مییابد، در صورتیکه طرف مقابل به ایجاد روابط جدیدتری دست بزند و وی قربانی خیانت شود، دچار لطمات روحی و صدمات حاصل از بیوفایی خواهد شد.
به ویژه در فرض باردار شدن، عواقب و آثار شوم آن از جمله نگهداری فرزندان نامشروع و محرومیت از ارث، بر آنان تحمیل میشود، به علاوه، نظر به اینکه فضای عاطفی این روابط به کینهورزی و نفرت تبدیل شده، در نتیجه فرزندان طعمههای خوبی برای صیادان جرایم سازمان یافته میگردند، در نهایت اینکه آنها وقتی متوجه پوچی توجیهات و شعارهای طرف مقابل میگردند که، از خانواده خود فاصله گرفتهاند و اگر بخواهند به قانون پناه آورند، پیشاپیش خود را از پیشنیازهای لازم که همانا احراز رابطه زوجیت شرعی است، محروم ساختهاند. بنابراین، به نظر میرسد ارائه فرمول ازدواج موقت ضمن مهار آثار و عواقب روابط این چنینی اولاً: موجب می شود طرفین به مقصود خود، یعنی تشکیل زندگی بر پایه عشق و علاقه واقعی نائل شوند.
ثانیاً: حداقل ساماندهی در این بخش از جامعه به وجود می آید تا اگر صداقت و وفاداری طرفین نسبت به یکدیگر ثابت شد، به طور طبیعی و با هدف بهرهمندی از آثار زندگی پایدار به ازدواج دائم روی بیاورند. ثالثاً: اگر هر یک از آنها در دوره ازدواج موقت و در عرصه راستیآزمایی نمره قبولی نگرفت، با بذل مدت از جانب مرد و نیز حق طلاق متکی به عسر و حرج از جانب زن، موضوع به طور منطقی از طریق دخالت دادگاه خاتمه یابد به عبارت دیگر، چنانچه به هر علتی حاضر به قبول محدودیتهای ازدواج دائم و خواهان زندگی مشترک در این قالب نباشند، با کمترین خسارت بتوانند از هم جدا شده و فرصت دوباره سازی زندگی مجدد را، متکی به ظرفیتهای فامیلی و عرفی به دست آورند.
نظر شما