به گزارش خبرنگار ایمنا، به دلیل مرکز ثقل بودن امید در عواطف بشری، بیان این ویژگی همواره در شعر شاعران فارسی عمومیت داشته است. داشتن امید در حفظ سلامت روان جامعه و ایجاد زندگی سالم و بدون دغدغه بسیار مؤثر است. شاعران با لحاظ چنین مضامینی خود را به ابدیت و عظمت ارزشها پیوند میزنند و فردایی امید بخش را به مردم نوید میدهند و آنها را از فکر سختیها و مشکلات دور کرده و به شوق میآورند. انسان امیدوار سرزنده، پویا و شاداب است و در واقع میتوان گفت که بدون امید آدمی به انجام هیچ کاری دست نمیزند.
در ادامه به چند تن از شاعرانی که از این کلید واژه استفاده کرده اند اشاره خواهد شد:
عامل بنیادین امید، در اشعار مولوی عشق به خداوند است؛ درواقع امید او عرفانی است او میگوید: " هرچند فراق، پشت امید شکست / هرچند جفا دو دست آمال ببست، نومید نمیشود دل عاشق مست / مردم برسد به هرچه همت، دربست".
حافظ شیرازی را نیز میتوان یکی از بزرگترین مبلغان امید به زندگی دانست او میسراید: " دارم امید عاطفتی از جناب دوست / کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست".
سعدی نیز به اثر امید اشاره کرده و میگوید: " در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم / بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم".
امید بخشی از چشم شاعران معاصر زبان فارسی نیز پنهان نمانده است و نیما یوشیج، احمد شاملو، سیمین بهبهانی، سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث نیز به بیان این ویژگی پرداخته اند برای نمونه سیمین بهبهانی گفته است" مرا هزار امید است و هر هزار تویی / شروع شادی و پایان انتظار تویی".
علی اصغر بابا صفری، عضو هیأت علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، معتقد است که به صورت کلی به مضمون امید در دوره معاصر بیشتر از دوره کهن و ادبیات کلاسیک پرداخته شده است.
توجه به مضمون امید از ابتدای شعر فارسی
بابا صفری در خصوص مضمون امید در اشعار فارسی اظهار میکند: موضوع امید یکی از مضامین مورد توجه شاعران در ادوار مختلف شعر فارسی بوده است، آنها سعی کرده اند بسته به شرایطی که در آن هستند و یا موضوعی که مدنظر دارند به این موضوع بپردازند.
وی با اشاره به اینکه میزان توجه شاعران به مضمون امید به صورت یکسان و در یک سطح نبوده است، میافزاید: درواقع بسته به شرایط اجتماعی و مسائلی که در تاریخ ایران رخ داده است و مانند بسیاری از موضوعات دیگری که در ادبیات فارسی مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته، طرح این موضوع نیز متفاوت است.
این استاد ادبیات با بیان اینکه استفاده از مضمون امید در تاریخ ادبیات فارسی فراز و نشیبهایی داشته است ادامه میدهد: به صورت کلی این خط سیر در کل تاریخ ادبیات فارسی دیده میشود یعنی از ابتدای شعر فارسی تا کنون مورد توجه شاعران بوده و مطرح شده است.
بابا صفری اضافه میکند: هدف استفاده شاعران از مضمون امید بستگی به موضوعی که مد نظر داشته اند متفاوت است گاهی میبینیم که موضوع غنایی و عاشقانه است.
وی میافزاید: در واقع در چنین مرتبهای شاعر امید وصال به معشوق را دارد و این بخش به تعداد بسیار زیادی در شعر فارسی دیده میشود برای نمونه شاعر میگوید: " مرا امید وصال تو زنده میدارد".
این استاد ادبیات ادامه میدهد: بنابراین بحث عشق و امید رسیدن به معشوق یکی از مضامین بسیار گسترده و شایع در ادبیات غنایی و به طبع آن ادبیات عرفانی فارسی است.
باباصفری تصریح میکند: شاعران در ادبیات عرفانی نیز بسته به نوع دیدگاه و بینش خود به طرح این موضوع پرداخته اند.
وی با اشاره به اینکه مرتبه دیگر در خصوص مسائل اجتماعی جامعه است، میگوید: برای نمونه امید به تغییر یا بهبود شرایط را میتوان در برخی اشعار دید؛ در واقع این موضوع در ادبیات معاصر یعنی دوره بیداری و مشروطیت یعنی از نیمه دوم دوره قاجار به این سو بیشتر مورد توجه شاعران قرار گرفته است و در ادیبات فارسی بازتاب گستردهتری پیدا کرده است.
امید تنها روزنه روشنایی است
این استاد ادبیات میافزاید: امید به اصلاح جامعه و تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در شعر معاصر فارسی به نسبت شعر کلاسیک بیشتر مشاهده میکنیم؛ البته همین مساله نیز در برخی از مقاطع دچار یاس و سرخوردگی شاعران میشد.
باباصفری ادامه میدهد: برای نمونه بعد از کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ نوعی یاس و سرخوردگی بین شاعران زبان فارسی دیده میشود که شعر زمستان اخوان ثالث یکی از آنها محسوب میشود اما به صورت کلی به مضمون امید در دوره معاصر بیشتر از دوره کهن و ادبیات کلاسیک پرداخته شده است.
وی تصریح میکند: فارغ از شعار و کلیشه باید بگویم که جایگاه امید به ویژه در شرایط بحرانی امروز جهان و رویارویی با پدیدهای به اسم کرونا که در تاریخ بشر به این صورت و شکل بی سابقه است تنها روزنه روشنایی است که میتواند انسانها و بشریت امروز را از این وضعیت نجات داده و به سوی مقصد خود هدایت کند.
این استاد ادبیات اضافه میکند: از قدیم نیز گفته اند که آدمی با امید زنده است که در واقع به این معنی است که امید جز جوهره، وجود وذات انسان است و اگر امید نباشد انسان انگیزهای برای ادامه حیات در این کره خاکی پیدا نمیکند.
باباصفری ادامه میدهد: ما با امید داشتن اولاً به لطف و کرم پروردگار و ثانیاً به همت و تلاش خود مردم و ثالثاً با رعایت کردن اصول و شرایطی که برای پرهیز از گسترش این بیماری در نظر گرفته شده است، میتوانیم به آیندهای روشن امیدوار باشیم و اگر این چراغ امید را در گوشه ذهن، وجود و روح خود نگه داریم، این مرحله را به خوبی پشت سر میگذاریم.
وی تصریح میکند: انسان همواره باید کور سوی امید را زنده نگه دارد و به آینده روشن امید داشته باشد و همانطور که در آموزههای قرآن نیز آمده، تلاش کند؛ چراکه برای انسان چیزی جز حاصل دسترنج خود او باقی نمیماند.
نظر شما