سید کمیل طیبی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا درباره تحولات بازارهای جهانی نفت در روزهای اخیر اظهار کرد: در چند سال اخیر بازار نفت به دلیل رعایت سهمیهبندیهای مشخص شده در جلسات اوپک به منظور حفظ قیمت، تقریباً دوران آرامی را سپری کرد، اما پس از شیوع کرونا آرامش این بازار با کاهش تقاضا، رکود و پیش بینی کاهش رشد اقتصادی جهانی از بین رفت و در نهایت این کالا با کاهش قیمت مواجه شد.
وی افزود: به همین دلیل کشورهای تولید و صادرکننده نفت برای جبران این رکود، تولید و فروش نفت خود را افزایش دادند که در نتیجه این اقدام با کاهش قیمت نفت مواجه شدیم و ادامه این وضعیت برای کشورهای صادرکننده، میتواند شوک نفتی تلقی شود.
رئیس قطب اقتصاد بینالملل دانشگاه اصفهان تصریح کرد: کاهش قیمت نفت اگرچه در کوتاه مدت میتواند کاهش هزینه انرژی و تولید را برای کشورهای واردکننده به دنبال داشته باشد اما در بلند مدت به ضرر این کشورها تمام میشود. زمانی که درآمدهای نفتی کشورهای صادرکننده کاهش یابد منجر به ضعیف شدن قدرت خرید این کشورها میشود که در نهایت منجر به کاهش درآمد کشورهای واردکننده خواهد شد.
جنگ آمریکا و چین، جنگ کالا و خدمات است
طیبی خاطرنشان کرد: ریزش پی در پی شاخصهای بازارهای جهانی بیشتر به دلیل جنگ تجاری میان چین و آمریکا است که شیوع کرونا مزید بر علت آن شد و کاهش بیشتر قیمتها را رقم زد. جنگ این دو کشور نیز جنگ کالا و خدمات است، چینیها نیاز به سرمایه و تکنولوژی دارند و از سمت دیگر بازار مصرفی آمریکا نیز در اختیار چین است.
وی اضافه کرد: به نظر میرسد در شش ماه آینده در بازارهای جهانی نفت، تقاضا در سطح پایینی قرار خواهد داشت، بنابراین نوسانات زیادی در این بازار مشاهده میشود. میزان مبادلات و ورود و خروج سرمایه نیز نسبت به سال قبل محدودتر خواهد بود.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: همین مسئله باعث شد یک جابهجایی میان بازارها رخ دهد و سرمایهها از بورس و نفت به بازار طلا وارد شد. نوسانات حاضر به نظر میرسد تا شش ماه دیگر ادامه یابد. البته انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نکته بسیار مهم و تأثیرگذار دیگری است که در این زمینه وجود دارد زیرا هرگونه تغییری در این حوزه میتواند مستقیماً بر بازارهای جهانی اثرگذار باشد.
تفاوت در نگاه و استراتژی عامل به توافق نرسیدن روسیه و عربستان
طیبی درباره علت به توافق نرسیدن روسیه و عربستان به عنوان دو تولیدکننده بزرگ نفت در قیمتگذاری و تولید این طلای سیاه، اظهار کرد: برای بررسی دقیقتر این موضوع باید به دیدگاه این دو کشور در تولید و فروش نفت توجه کرد. عربستان کسب درآمدهای نفتی را در حجم فروش و نه قیمت بالای آن میبیند، در مقابل روسیه به این شکل رفتار نمیکند. بنابراین توافق نکردن این دو کشور تنها به نگاه و استراتژی آنها در بازار نفت باز میگردد.
وی همچنین درباره احتمال جنگ نفتی میان روسیه و آمریکا نیز گفت: اگرچه ایالات متحده آمریکا از ذخایر قابل توجه نفتی برخوردار بوده و جزو کشورهای صادرکننده نفت نیز به شمار میرود اما هیچگاه به عنوان کشور وابسته به فروش نفت مطرح نبوده است. بنابراین از آنجا که نفت برای این کشور یک کالای استراتژیک به شمار نمیرود، کاهش و یا حتی سقوط قیمت این کالا نمیتواند تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد این کشور بگذارد؛ آمریکا بیشتر از سمت بازارهای مالی و سرمایهای ضربه پذیر است تا نفت.
تأثیرپذیری اقتصاد ایران از نفت به دلیل شدت گرفتن تحریمهاست
عضو هیئت علمی اقتصاد دانشگاه اصفهان درباره تأثیر نوسانات نفت در سال ۹۸ بر اقتصاد ایران نیز گفت: به طور کلی در سال ۹۸ صادرات نفت ایران روز به روز محدودتر شد و دریافتهای ارزی حاصل از صادرات نفت کاهش پیدا کرد. تأثیرپذیری اقتصاد ایران از نفت در دو سال اخیر، بیشتر به دلیل شدت گرفتن تحریمها است.
طیبی ادامه داد: به عبارت دیگر تحریمهای آمریکا بر اقتصاد ایران، بیشتر در حوزه نفت نمود پیدا کرده است. همین مسئله باعث شد رشد اقتصادی ایران مجدداً منفی شده و دولت نیز با کسری بودجه بیشتری مواجه شود.
وی درباره چشمانداز نفتی-اقتصادی ایران در سال آتی نیز خاطرنشان کرد: به نظر میرسد الگویی که در سال ۹۸ برای بازار نفت ایران رخ داد، میتواند در سال آینده نیز تکرار شود. به عبارتی سهم تأثیرگذاری نفت در اقتصاد (اثرگذاری مثبت) ایران افزایش پیدا نکرده است، حتی محدودیت بیشتری در اقتصاد به وجود میآید.
نظر شما