به گزارش خبرنگار ایمنا، سه مقوله پول، ارز و بانکداری از جمله مهمترین مباحث موجود در علم اقتصاد است و فهم آن در دنیای امروز یکی از نیازهای بشر محسوب میشود. در همین راستا، فردریک میشکین، یکی از سرشناسترین اقتصاددانان آمریکایی، کتابی را به رشته تحریر درآورده که به کوشش علی جهانخانی و علی پارسائیان به فارسی برگردانده شده است، بخشی از مناسبترین مطالب آن را در سلسله خلاصه کتابهای اقتصادی بیان خواهیم کرد.
در ادامه خلاصه پیشین این کتاب، به بررسی سیستم مالی به عنوان یکی از مهمترین بخشهای یک نظام اقتصادی پرداخته میشود. وظیفه اصلی بازارهای مالی، انتقال وجه نقد یا پول اضافی موجود یا پسانداز افراد به کسانی است که تصمیم به خرج کردن بیش از درآمدشان دارد.
پیشتر گفته شد وجود واسطههای مالی مانند بانکها و صندوقهای سرمایهگذاری میتواند فرآیند انتقال پول میان دو سمت عرضه و تقاضا را تسهیل کند. استفاده از واسطههای مالی که جزو سرمایهگذاریهای غیرمستقیم به شمار میرود فواید بسیاری را میتواند برای سرمایهگذاران به همراه داشته باشد.
کاهش هزینههای داد و ستد
برای پی بردن بهتر به این موضوع باید ابتدا به تعریف هزینه داد و ستد پرداخت، در واقع این هزینه به مقدار وقت و پولی که برای داد و ستدهای مالی مصرف میشود، اشاره دارد. برای درک بهتر این موضع تصور کنید فردی یک میلیون تومان پول در اختیار دارد که میخواهد آن را در جایی سرمایهگذاری کند. باید توجه داشت که سرمایهگذاری ذاتاً دارای ریسک است، به همین علت سرمایهگذاران همواره به دنبال روشهایی برای کاهش آن هستند.
به عنوان نمونه در مثال قبل، فردی که قصد سرمایهگذاری دارد مجبور است برای کاهش ریسک سرمایهگذاری خود از یک وسیله استفاده کند تا بتواند بهترین قرارداد را منعقد کند. حال با فرض اینکه دستمزد یک وکیل برای انعقاد چنین قراردادی ۵۰۰ هزار تومان باشد، این سرمایهگذاری دیگر برای وام دهنده یا سرمایهگذار مقرون به صرفه نیست.
وجود واسطههای مالی میتواند هزینههای داد و ستد را به شدت کاهش دهد. اندازه یا همان بزرگی چنین سازمانهایی باعث میشود ظرفیت جدیدی به نام "صرفهجویی در مقیاس" برای آنها به وجود آید؛ این یعنی کاهش هزینه داد و ستد با افزایش تعداد معاملات. این مزیت علاوه بر اینکه وام دهی به نیازمندان سرمایه را تسهیل میکند، باعث میشود این سازمان بتواند خدماتی با نقدشوندگی بالا را به مشتریان خود ارائه و معاملات آنها را تسهیل کند.
اطلاعات نامتقارن
یکی دیگر از دلایل موجه در مثبت بودن حضور واسطههای مالی در اقتصاد، وجود اطلاعات نامتقارن و احتمال گزینش نامناسب همراه با خطرات اخلاقی است. اغلب در بازارهای مالی، یک طرف معامله، اطلاعات کافی درباره طرف دیگر نداشته و بنابراین امکان اخذ تصمیمات صحیح وجود ندارد؛ این ناآگاهی اصطلاحاً در علم اقتصاد به نام اطلاعات نامتقارن شناخته میشود.
برای درک بهتر این موضوع فرض کنید فردی تمایل دارد تا مبلغی از سرمایه خود را در یک طرح پیشنهادی سرمایهگذاری کند. این فرد برای اینکه بتواند سرمایهگذاری موفقی داشته باشد باید اطلاعات کافی از میزان ریسک، بازده و دیگر موارد تأثیرگذار در آن فعالیت را داشته باشد، در غیر این صورت احتمال شکست اقدامات او وجود دارد.
در این حالت بدیهی است که وام گیرنده اطلاعات بهتری نسبت به وام دهنده درباره پروژه مطرح شده دارد. در سیستم مالی، نداشتن اطلاعات، باعث میشود پیش از معامله یا پس از آن مشکلاتی در این زمینه پدید آید.
گزینش نامناسب نیز یکی دیگر از این معضلات است که با وجود واسطههای مالی تقریباً حذف میشود. هنگامی که وام گیرنده بالقوه قصد دارد کاری پرمخاطره انجام دهد، بیش از دیگران برای دریافت این وام تلاش میکند و به احتمال قوی نیز این وام را دریافت میکند. حال از آنجا که گزینش نامناسب به پرداخت اعتباراتی میانجامد که ریسکهای خطرناکی در پی دارد، در بسیاری از موارد، وام دهندگان تصمیم میگیرند که برای رو به رو شدن با چنین ریسکی، اصلاً وام ندهند.
یکی از نتایجی که معمولاً در اثر اطلاعات نامتقارن و پس از معامله به وجود میآید، مخاطرات اخلاقی است. در بازارهای مالی خطر اخلاقی عبارت است از «ریسک یا خطری که در آن وام گیرنده، به فعالیتهایی بپردازد که از دیدگاه وام دهنده نامطلوب و ناپسند (غیراخلاقی) است و همین امر باعث میشود که احتمال بازپرداخت وام کاهش پیدا کند.» به علت وجود همین خطرات، وام دهندگان ترجیح میدهند دچار اشتباه نشده و به متقاضیان وام ندهند.
با توجه به مسائل بیان شده، وجود واسطههای مالی در سیستم اقتصادی کشور باعث میشود که سرمایهگذاران خرد، پس اندازهای خود را به بازارهای مالی برده و از طریق این نهادها، سرمایهگذاری کنند؛ واسطههای مالی موفق از محل سرمایهگذاریهای خود سود بسیار زیادی را کسب میکنند.
در یک سیستم اقتصادی، احتمال اینکه بدون وجود مجموعهای از واسطههای مالی کارآمد موفق به فعال سازی تواناییهای بالقوه شوید، بسیار پایین است و اقدامی دشوار به حساب میآید؛ نمونههای عینی زیانهای ناشی از این مشکل را میتوان در وضعی که برای کشورهای اروپای شرقی و اتحاد جماهیر شوروی سابق وجود داشت، مشاهده کرد.
خلاصههای بیشتر را از اینجا بخوانید:
نظر شما