به گزارش خبرنگار ایمنا، پنجاه و سومین قسمت برنامه هفت با اجرای محمد حسین لطیفی دوشنبه ۱۴ بهمن ماه از شبکه سه سیما ویژه برنامهای برای سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر پخش شد.
اولین میز برنامه هفت به فیلم بی صدا حلزون ساخته بهرنگ دزفولی تعلق داشت، مرتضی شایسته تهیه کننده این فیلم گفت: وقتی فیلمنامه بی صدا حلزون را خواندم وجهه انسانی فیلم مرا جذب کرد و مایل شدم که اینفیلم را بسازم.
وی ادامه داد: درمورد انتخاب بازیگر ما خیلی سختی کشیدیم. بعضی را کارگردان قبول نمیکرد بعضیها خودشان نقشها را سخت میدانستند. بعد از انتخاب بازیگر تمرین زبان اشاره آغاز شد و طی ۴۰ جلسه فیلمبرداری کار به اتمام رسید.
شایسته افزود: استفاده از زبان اشاره خیلی کار ما را سختتر میکرد چون باید مورد تأیید انجمن ناشنوایان قرار میگرفت که خوشبختانه دوستان استقبال کردند. خانم توسلی برای یادگیری و ادای ایننوع بیان خیلی تمرین کرد تا بتواند از حنجره صحبت کند. ما در این پروژه تا توانستیم از نیروهای جوان و تازه کار استفاده کردیم.
در بخش، میز نقد منتقدین هفت به تحلیل فیلم شنای پروانه ساخته محمد کارت پرداختند. مسعود فراستی که این بار آغاز کننده صحبت بود و هدف نابودی کامل فیلم را نداشت اینگونه آغاز کرد: اسم فیلم برای فیلم مناسب نیست. من همیشه به فیلمسازان میگویم که مستندساز شوید. اساساً سینمای ایران با واقعیت پیرامون مواجهه ندارد چون مسئله فیلمسازهای ما نیست. نقش پدر فیلم شنای پروانه خیلی خوب است. اندازه دوربین، میزانسن و دکوپاژ فیلم درست است. کلوز آپ های الکی به ما نمیدهد. فیلم، فیلم خطرناکی است، دریک قدمی اگزوکیت شدن قرار دارد ولی به این کار نمیافتد. فیلم با اینکه در یک محیط خشونت بار اتفاق میافتد ولی این اتفاق اگزوتیک شدن برای آن رخ نمیدهد. در زمان و مکان، فیلم مشکل دارد. معلوم است فیلم توریستی نیست. یک آدمی در فیلم وجود دارد که تمام فیلم درمورد آن است من هاشم را یککاریکاتور میبینم. این یک نقص بزرگ است. در عوض پدر فیلم بجا و خوب است. فیلم را ابداً فیلم بدی نمیدانم.
محمدتقی فهیم نیز در مجموع این اثر را قابل قبول دانست و ادامه داد: از محمد کارت انتظار داشتم فیلم خوبی ساخته باشد. با همان مستندهای محمد کارت میشد فهمید که فیلمساز خوبی میشود. محمد کارت مستندهایش هم داستانی بود. مثلاً وقتی ما آوانتاژ را میبینیم متوجه روایت داستانی فیلم مستند میشویم.
وی ادامه داد: شنای پروانه سینماست. تعدادی از مستندسازان که فیلم داستانی میسازند همچنان افتخار میکنند که مستندساز هستند ولی اشتباه میکنند چون با یک میدان جدید رو به رو هستند. شنای پروانه، فیلم خشنی نیست. خشونت در خدمت نفی خشونت است. به نظر من نگاه تازهای در فیلم وجود دارد با وجود این که داستان تکراری است. محیطها کامل شناخته شده است. قرار است یک نمایش از گروهی بسازد که نقطه طلایی فیلم است. محیط ساختن فیلم نکته دار است. محیط برای من ساخته نمیشود. قهرمان فیلم از نیمه دوم فیلم که وارد جستجو میشود، فیلمساز هنوز مجذوب محیط است. بخشی از فیلم زیادی باز است.
ناصر هاشم زاده نیز مانند دو منتقد دیگر نظر مثبتی راجع به شنای پروانه داشت: من هم وقتی مستندها را میبینم بررسی میکنم که چقدر توانسته فیلم باشد. این که چطور یک مستند ساز میتواند روایت را داستانی نقل کند مهم است. در روز دوم با دیدن این فیلم خوشحال شدم. وقتی شنای پروانه را دیدم متوجه شدم ریشه دار است و سینماست. من به این فیلمساز نمره خوبی میدهم. امروز متوجه شدم یک سینماگر میداند سینما چیست. روایت خیلی امروزی شده است. یک جامعهای ساخته که خانواده وجود دارد. دنیای داستانی خود فیلم صادقانه عمل میکند و کم نمیگذارد و بیان میکند. تحول آخر شخصیت حجت را خوب میپذیریم.
نظر شما