به گزارش خبرنگار ایمنا، صبح امروز (سهشنبه) اصفهان با خبر تلخی آغاز شد که سر و تهِ آن به نام اصفهان نبود اما بار تلخیاش به این شهر سنگینی کرد؛ اتوبوس تهران - شیراز در ورودی سپاهانشهر واژگون شد تا از ۲۷ سرنشین آن، ۱۰ نفر کشته شوند و آثار تصادف بر گاردریل کنار جاده باقی بماند.
"فاطمه" یکی از مصدومان حادثه است که مانند هفت تن دیگر از مصدومان، در اورژانس بیمارستان کاشانی اصفهان بستری شده؛ او شرایط جسمانی بهتری نسبت به سایرین دارد و حوصله بیشتری هم برای حرف زدن "من کمربند بسته بودم و مشکل زیادی ندارم؛ سونوگرافی داخلی گرفتند تا اگر مشکلی نبود مرخصم کنند، موقع تصادف بیدار بودم، جلو نشسته بودم، ساعت تقریبا ۴ بود که بیدار شدم و دیدم مدام سرعت اتوبوس کم و زیاد میشود. به بغل دستیام زدم، خواب بود، بیدارش کردم، پاشد رفت جلو نشست کنار دست راننده و شروع کردیم سه تایی صحبت کردن؛ ۲۰ دقیقهای با هم حرف زدیم، خوابش پرید و هوشیار شد."
راننده خیالمان را راحت کرد
از حرفهای فاطمه مشخص است که اگر چند دقیقه زودتر اتوبوس توقف میکرد، راننده عوض میشد و کمک راننده چند دقیقه کمتر میخوابید، شاید این حادثه با این حجم از مصدوم و کشته اتفاق نمیافتاد "بعد از ۲۰ دقیقه که حرف زدیم آخرکار از راننده که پشت فرمان بود پرسیدیم: "راننده عوض نمیشود؟" گفت "چرا... ۱۰ دقیقه دیگر عوض میشود." ما هم خیالمان تقریبا راحت شد که ۱۰ دقیقه دیگر راننده عوض میشود و این راننده میرود استراحت میکند چون اصلا فکر نمیکردیم اینقدر خوابش بیاید اما واقعا خوابِ خواب بود!"
هراس این دقایق اگرچه خواب را از چشم این مسافر گرفته اما راننده را بیخواب نکرد تا چشمهای بسته او به امتداد گاردریلهای جاده کشانده شود "یکی دو دقیقه بعد از اینکه حرفهایمان تمام شد دیدیم اتوبوس رفت داخل گاردریل... سرعت زیادی هم نداشت اما چون راننده خواب بود اتوبوس چپ کرد؛ من وقتی که حادثه میبینم فشارم میافتد... الآن دارم فکر میکنم کاش زودتر شیفت راننده عوض میشد... اگر همان وقت عوض میشد چه فرقی با ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بعدترش میکرد؟"
برای خواستگاری به شیراز میرفتم
"ساناز" یکی از مصدومان بستری شده در کاشانی است بیشترین آسیب را دیده است؛ چشمانتظاری او برای ملاقات نزدیکانش چند ساعتی طول خواهد کشید و باید منتطر باشد آنها از شیراز بیایند و هم از فرزند خود خبر بگیرند، هم از حال همراهش خبردار شوند "در تهران دانشجو دکتری هستم و هر سه چهار ماه یک بار به خانه میآیم و میروم؛ اینبار نمیخواستم بیایم اما خواستگاریام بود و باید به خانه برمیگشتم؛ اتفاقا با خواستگارم باهم در اتوبوس بودیم و الآن ازش خبری ندارم... بیشتر از اینکه نگران حال خودم باشم نگرام او هستم."
تقریبا بدون حرکت روی تخت اورژانس خوابیده و موقع چکاپ پزشکان صدای درد کشیدنش در سالن اورژانس میپیجد "کتف چپم شکسته، گردنم تکان نمیخورد، سرم شکسته، پاهایم زخم شده؛ سمت چپم را اصلا نمیتوانم تکان بدهم چون موقعی که به هوش آمدم به چپ افتاده بودم."
به سختی صحبت میکند و چیزی از تصادف به یاد نمیآورد "اصلا یادم نیست چه اتفاقی افتاد؛ فقط زمانی یادم میآید که کف زمین افتاده بودم چون موقع تصادف خواب بودم تا چشمهایم را باز کردم از اورژانس و پلیس بالای سرم ایستاده بودند."
از برادرم بیخبرم...
تخت کناری، بیماری خوابیده که بیقراری او مشهود است؛ لهجه شیرازی دارد و از ناحیه مچ پا و زانوها نیز دچار آسیب شده؛ میگوید کاسب است و جنس از تهران میبرد و میآورد "موقع تصادف بیدار بودم و دیدم که راننده نه ترمزی گرفت نه چیزی؛ مستقیم رفت سمت گاردریلها... خیلی اتوبوس کشیده شد، بروید سر صحنه تصادف میبینید؛ خیلیها زیر اتوبوس له شدند."
تلفن همراهش که زنگ خورد، اشکهایش جاری و بیقراریاش بیشتر میشود "داداشم دنبالم بود اما الآن اصلا خبری ازش ندارم؛ صبح تا حالا ده نفر را دنبالش فرستادم اما خبری نگرفتم؛ نمیدانم چه حالی دارد."
همه چیز دور سرم میچرخید
حادثهای که کشتههایش حتی چهره قابل شناسایی هم ندارند، جان و جسم برخی از مصدومانش را با جراحات سطحی سالم نگه داشته؛ سعید از مصدومانی است که آسیب شدیدی ندیده اما باید برای مراقبتهای پزشکی و التیام جراحاتش در اورژانس بماند "انگشت و کمرم آسیب دیده اما شکستگی خاصی ندیدم و فقط چند جایی از بدنم خونریزی دارد؛ موقع تصادف خواب بودم و تا بیدار شدم دیدم همه چیز دور سرم میچرخد؛ یعنی همان موقع که اتوبوس به گاردریلها کشیده میشد؛ پرت شدم بیرون از اتوبوس و روی زمین افتادم."
از شیشه جلو اتوبوس خود را بیرون کشیدیم
"محمد" نام دیگر مصدوم این حادثه است که همراه با پدر و خواهرش در اتوبوس بودهاند و حال عمومی هرسه تقریبا خوب است؛ پسر خانواده از لحظه بیرون آمدن از اتوبوس میگوید: "کامل اتوبوس چپ شده بود، شیشه جلو هم کامل ریخته بود... موقع چپ کردن اتوبوس خودم را از شیشه جلو کشیدم بیرون؛ یعنی همه آنهایی که داخل اتوبوس بودند و سالم ماندند، از شیشه جلو خودشان را بیرون کشیدند."
حال عمومی بیماران کاشانی خوب است
با این وجود آنگونه که مهتاب باباکرمی، سوپروایزر اورژانس بیمارستان کاشانی میگوید؛ حال عمومی هشت نفر مصدوم تصادف صبح امروز (سهشنبه) خوب است و از همان ابتدای مراجعه آنان به اورژانس، سی تی اسکن برای بیماران انجام شده است "آسیب وارد شده به چندتا از مصدومان در حد بخیه زدن است؛ درکل حال هشت نفری که به این بیمارستان آمدند وخیم نیست و تقریبا همگی شرایط خوبی دارند؛ فکر میکنم همین امروز چهار نفر را بتوانیم مرخص کنیم... البته باید نتیجه سی تی اسکن بیاید تا مشخص شود سایرین نیاز به عمل جراحی دارند یا خیر."
پلیس راهور خوابآلودگی راننده را تایید کرده و پزشکی قانونی از خانواده قربانیان حادثه درخواست کرده برای شناسایی اجساد به این اداره مراجعه کنند.
گزارش از: علی یگانه نسب - خبرنگار ایمنا
نظر شما