به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، با توجه به تأثیری که شرایط مناطق گرمسیری بر اقلیم، آب و هوا، سلامتی انسان و گونههای خاص و در معرض خطر گیاهی و جانوری دارد، محافظت از آن باید از اولویتهای جهانی باشد. جنگلهای آن از تنوع زیستی بسیار بالایی برخوردار است و نسبت به سایر نقاط کره زمین گازهای گلخانهای بیشتری را جذب میکند. با این حال مناطق استوایی با فجایع زیستمحیطی و اجتماعی بسیاری مواجه است و شواهد نگرانکنندهای مبنی بر نابودی نقش قابلتوجه جنگلهای آمازون بهعنوان مستحکمترین دیوار دفاعی دنیا در برابر گازهای کربن وجود دارد. علاوه بر این انتشار دودهای ناشی از آتشسوزی در مناطقی همچون مالزی میتواند با مرگ هزاران نفر در سراسر آسیای جنوب شرقی همراه باشد.
آتشسوزی جنگلهای اندونزی و برزیل دهها هزار کیلومتر مربع از این جنگلهای بارانی که به "ریههای زمین" شناخته میشود را نابود کرده است. از سوی دیگر آتشسوزی عظیم استرالیا در چند ماه اخیر با نابودی چندین گونه گیاهی و جانوری همراه بوده و بخش عظیمی از منابع سرسبز و حیوانات کره زمین را از بین برده است. در این میان "ال نینو" اوضاع را بدتر از همیشه رو به وخامت میبرد. ال نینو یکی از مشهورترین الگوهای آب و هوایی دنیا است که هر دو تا هفت سال منجر به بروز ناهنجاریهای عظیم اقلیمی همچون وقوع سیلهای ناگهانی، بروز خشکسالی و خشک شدن مناطق گرمسیری میشود.
واقعیت این است که در اکثر مناطق گرمسیری آتشسوزی به طور طبیعی رخ نمیدهد و به معنای واقعی انسان در بروز آن مقصر است. شواهد به دست آمده حاکی است که آتشسوزی جنگلهای برزیل و اندونزی در راستای آمادهسازی زمینهای جنگلی به منظور استفاده از آنها به عنوان مزارع و توسعه کاشت محصولات زراعی بیشتر ایجاد شده است. در این زمینه تقصیرات متوجه تجارت جهانی به ویژه سرمایهگذاران آمریکایی و اروپایی، بانکها، تجار و شرکتهای کالاهای مصرفی است. با این حال شاید بتوان با اطمینان از گزینه دیگری به عنوان مقصر اصلی نام برد؛ چین!
در حقیقت دادهها نشان میدهد که از زمان آغاز هزاره تاکنون، بزرگترین اقتصاد آسیا یعنی چین، مسئولیت بیشترین رشد تقاضا برای محصولاتی از جمله سویا، روغن پالم و گوشت گاو را داشته است که عامل اصلی برای از بین بردن درختان جنگلی و جایگزینی آنها با زمینهای زراعی به حساب میآیند. این کشور همچنین بزرگترین شریک تجاری سه صادرکننده اصلی این کالاها در مناطق گرمسیری یعنی اندونزی، برزیل و مالزی به حساب میآید و این شرکا سالیان سال است که از آتش بهعنوان بهترین گزینه برای هموارسازی جنگلها و تبدیل آن به زمینهای زراعی استفاده میکنند.
برای مثال با توجه به رشد صنعت روغن پالم از سال ۲۰۰۰ تاکنون و افزایش روزافزون تقاضای چین در این زمینه، اندونزی بهمنظور برآوردهسازی تعهدات تجاری خود با این کشور تنها در سال ۲۰۱۸ در حدود چهار میلیون و ۱۷۰هزار تن از این روغن را به چین صادر کرد. تأمین چنین حجم عظیمی از این روغن صنعتی نیازمند حدودا ۴۰هزار کیلومترمربع زمین جنگلی است و در حال حاضر برای تحقق این منظور از آتش استفاده میشود. چنین استفادهای از آتش در میان کشاورزان برزیلی و با هدف تبدیل مناطق جنگلی به محوطه چرای گاوهایشان نیز دیده میشود. پرورش گاو با توجه رشد بالای تقاضای چین برای گوشت این حیوانات بسیار سریع رونق گرفت تا جاییکه درآمد این بخش را از پنج میلیون دلار در سال ۲۰۱۰ به ۹۳۹میلیون دلار در سال ۲۰۱۷ رساند.
مشکل اصلی اینجاست که واردکنندگان چینی در بیشتر بخشها عضو هیچ یک از گروههای ابتکاری تأمین منابع پایدار نیستند و هیچ تعهدی نسبت به جبران جنگلزدایی ندارند. بنابراین واردکنندگان عمده گوشت گاو، سویا و روغن پالم در چین بیش از سایر همتایان آمریکایی و اروپایی خود پتانسیل انهدام جنگلهای بارانی به منظور داشتن واردات بیشتر کالاهای مورد تقاضای خود را دارند. به احتمال زیاد این واردکنندگان به دلیل پایینتر بودن رتبه نام تجاری خود نسبت به انواع غربی با سهولت بیشتری میتوانند اقدامات خود را پیش ببرند و کمتر مورد توجه مسئولین قرا میگیرند؛ چرا که توجه و تمرکز بیشتر گزارشات و سازمانهای رسانهای و غیرانتفاعی درباره پروندههای آتشسوزی و جنگلزدایی به سمت مارکهای تجاری غربی قرار دارد.
وارد آمدن چنین فشارهایی به مارکهای تجاری ایالت متحده آمریکا و کشورهای اروپایی، تأمینکنندگان آنها را به سمت استفاده از منابع پایدار سوق داده و حتی منجر به ممنوعیت واردات روغن پالم ناپایدار از جنوب شرقی آسیا به این نواحی شده است. واکنش اندونزی و مالزی به این اقدام خدماترسانی به مشتری جایگزین خود یعنی چین بود. این اقدام تمامی تلاشهای جهانی برای پایداری را رو به زوال برد زیرا چین در این زمینه هیچ محدودیتی ندارد. بنابراین میتوان گفت توجه متخصصان محیط زیست و طرفداران پایداری اقلیمی به مارکهای تجاری ضعیفتر و کمتر شناختهشده، همچنین اجبار یا تشویق شرکتهای چینی به سمت تولیدات پایدار، میتواند فشار تأثیر منفی تقاضای روزافزون آنها بر تنوع زیستی و آب و هوای جهانی که بهمنظور تأمین مواد اولیه تولیداتشان اعمال میشود را محدود کند. این عمل نقش بسزایی در کاهش رخ دادن آتشسوزیهایی با عوامل انسانی در محیط جنگلهای گرمسیری دارد.
البته در این زمینه اقدامات امیدوارکنندهای انجام گرفته است و چندین شرکت چینی اقدام به استفاده از روغنهای ۱۰۰درصد پایدار پالم کردهاند که هیچ نیازی به جنگلزدایی و آتش زدن مناطق جنگلی برای دستیابی به مزارع بیشتر ندارد. در زمینه تولید سویا نیز توافقات ارزشمندی میان چین و کشورهای آمریکای جنوبی بهمنظور گسترش منابع پایدار این محصول منعقد شده است و البته تلاشها برای تغییرات جهانی در زمینه تأمین مواد اولیه درخواستی همچنان رو به افزایش است.
نظر شما