شبیه فرهادی فیلم ساختن کار هر کسی نیست!

شهاب حسینی و ساره بیات زوج موفق جدایی نادر از سیمین با هزار تو مهمان پرده نقره‌ای هستند، هزارتو در هفته‌های اول موفق‌ترین فیلم گیشه سینمای ایران بود. این موقفیت بی شک مدیون حضور دو ستاره نام آشنا بود ولی کیفیت پایین فیلم از نظر فنی و اکران فیلم‌های دیگر باعث افت شدید فروش این فیلم شد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، هزارتو ساخته امیر حسین ترابی کارگردان فیلم اولی سینمای ایران که توانسته بازیگران خوب و نام آشنایی نظیر شهاب حسینی، ساره بیات و پژمان جمشیدی را برای بازی در فیلم خود متقاعد کند.

 داستان فیلم با گم شدن کودکی به اسم بردیا و تلاش پدر (شهاب حسینی) برای یافتن کودک آغاز می‌شود، فیلم با آگاه شدن مادر بردیا (ساره بیات) از گم شدن فرزندش وارد مرحله‌ای پر التهاب و به ظاهر معمایی خود می‌شود.

 هزار تو به شدت تحت تأثیر سینمای اصغر فرهادی و نوع روایت فرهادی از قصه است، اما هیچ یک از ظرافتها و نشانه‌های سینمایی فرهادی در هزارتو مشاهده نمی‌شود، فیلم می‌خواهد پیچیده باشد اما به شدت ساده و کسل کننده است.

 معمای زندگی شخصیت‌ها در دل غصه جای نگرفته و مخاطب حقیقت را فقط از طریق دیالوگ‌ها به دست می‌آورد. از دیگر تفاوت‌های هزارتو با ژانری که می‌خواهد باشد شیوه قضاوت است، در این ژانر فیلمساز از قضاوت پرهیز می‌کند و مخاطب را بر مسند داوری و تفکر می نشاند. اما کارگردان هزارتو نه‌تنها تمام شخصیت‌ها را قضاوت می‌کند بلکه شخصیت خوب و حتی خاکستری در فیلم باقی نمی‌گذارد، تمامی شخصیت‌ها به شدت در خودخواهی، پول و شهوت غرق شده و سیاه مطلق هستند، قصه شامل خیانت‌هایی است که دلیلی جز پول و شهوت ندارد تا آنجا که حتی ارزش انسانی شخصیت زیر سؤال می‌رود.

 تمامی داستان فیلم بر محور کودک پنج ساله به اسم بردیا شکل گرفته تنها شخصیتی که سیاه نیست، به همین دلیل پایان باز و سردرگم هزارتو به گونه‌ای است که مخاطب را آزار می‌دهد.

شهاب حسینی و ساره بیات از جمله ستارگانی هستند که ریسک بازی در فیلم کارگردان‌های جوان و بی تجربه را می‌پذیرند، این اتفاق به نوعی از خودگذشتگی حرفه‌ای است که در سال‌های اخیر ناموفق هم بوده و منجر به درخشش کارگردانانی خوش فکر و با استعداد شده است، ولی هزارتو یکی از نمونه‌های ناموفق این جریان می‌باشد و حاصل این فیلم یکی از بدترین بازیهای زوج شهاب حسینی و ساره بیات تبدیل شده است. شهاب حسینی دربخش‌های محدودی از فیلم همان بازیگر کاربلد و درخشان همیشگی است، اما در کلیت فیلم بازی دلنشین و قابل توجهی را از او شاهد نیستیم.

 ساره بیات نیز به طور واضح با شخصیت نگار انس نگرفته اگر هم احساسی در بازی او مشاهده می‌کنیم به شدت مصنوعی و بیرون زده است.

جدا از مشکل اساسی فیلمنامه و بازی ناقص بازیگران که ریشه در عدم پردازش شخصیت‌ها دارد، از هزارتو می‌توان یکی از ضعیف‌ترین نمونه‌های فیلمبرداری در سال جاری نامبرد، ترابی به شدت به نمای کلوز آپ علاقه مند است ولی با این تکنیک آشنایی درستی ندارد.

تماشای « هزارتو » تجربه آزار دهنده ای نیست اما نمی توان این نکته را انکار کرد که با اثری ضعیف مواجه هستیم که نمی تواند به درستی شخصیت هایش را روانشناسی کند. معضلاتی که در فیلم بیان می شود بیش از حد تکراری و نخ نما هستند و صرفاً به تصویر کشیدن آنها در یک فیلم سینمایی نمی تواند مزیتی محسوب شود. ما از روابط ناسالم اجتماعی آگاه هستیم و از آسیب های آن رنج می بریم، اما یادآوری این مسائل در یک فیلم سینمایی بدون نگاه تحلیلی مناسب آیا می تواند به وسعت دنیای ذهنی تماشاگر منجر شود؟  

کد خبر 403420

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.